Skip to playerSkip to main contentSkip to footer
  • 2 days ago

Category

📺
TV
Transcript
00:00میخوایین زهین بزنم دکتراتون یا پرستارتون بیارم؟
00:02نه نه نه من دکتر و پرستار لازم ندارم
00:05ساواشو من کشتم
00:08من یکی از پسرامو از دست دادم
00:10نمیخوام اون یکی را از دست بدم
00:12نه نمیخوام
00:14خواهش میکنم
00:16خواهش میکنم بابا ریش کاری نداشته باشی
00:19خواهش میکنم
00:22باشه باشه چشم
00:25کاری من بود
00:28من پسرامو کشتم
00:31کاری من بود
00:32تو میگی چی کار کنم
00:33توقع داری به حرفای کسی که سلامتی روانی نداره اعتماد کنم و بارد عمل بشم
00:37قبول دارم سلامت روانی خوبی نداره
00:40ولی به نظر شما به عنوان یه مادر
00:42همچین اعترافی یکم عجیب نیست
00:44به نظرات بقیه حرفش عجیب نیست
00:45داره میگی من پسرامو کشتم
00:47در حالی که خودکشه پسرش تعیید شده
00:49همینو دارم میگم عجیبه
00:51میدونم یکم باور کردنش سخت ولی
00:53بری چی؟
00:54یعنی ساواش درست باریشه
00:56باریشم درست ساواشه
00:58ببین حتی منم قاسی کردم
01:01ببین دیگه چه برسه به این بند خدا
01:03آقا زاید گفت
01:07زود بیان میبرمش ولی هنوز نایمده
01:09نمیدونم کجا مونده
01:09آقا زاید
01:11سلام
01:13تومریس
01:18معلوم است اینجا چی کار بکنی؟
01:20مزخربازیه چیه؟
01:22زاید
01:23من یکی از پسرامو از دست دادم
01:26نمیخوام اون یکی رم از دست بدم
01:27جنوب دادستان
01:30ازتون ممنونم که به ام خبر دادیم
01:32خواهش میکنم کاری نکردم
01:33تازگی حالش خیلی بدتر شده
01:37باریش نمیتونه تا قدمی بره
01:42تومریس
01:44پاشو بریم بیرون
01:46هوایی تازه حالتو بهتر میکنه
01:48لطفا تو هم با ام بیا
01:57تو هم بیا
02:01باشو
02:07خداحافظ
02:16همشتری راجع به این موضوع حرف میزنیم
02:29آجی ترخ خدا بیخیال شدیگه
02:31بعد میگم بگو بعد میگی
02:33بابا تو اندازه کافی پول داره
02:34نمیخواد بهش پول بدیم
02:35بیخیال بابای من میشی
02:36بذارم برم تو
02:37آرام باش بسر داریم حرف میزنیم
02:39باید اینا رو جدا کنیم ما جایه
02:41یعنی چی باید جداشون کنیم
02:43آها
02:45یعنی بفرستیمشون بندهی جد
02:47چرا
02:49نمیخواد دوباره با هم تو اطعه کنن
02:53دیدی که با ساواشی ساری چی کار کردن
02:56ای حاجی خیر باشه چی شده
02:58دو روز نشده خیلی زبونت درست شده
03:00آرام باشه
03:01آرام باشه
03:01آرام باشه
03:03یا زبونو ببرر دیگه
03:18آرام باشه
03:19بخالت کنم بربام
03:22لازم ایست
03:23دادستان مگه ندیدی چطور با محفظه
03:26بذار با هم دعوا کاره
03:27بسر تو به که میگید آز
03:28جارت داری یه بار
03:29بس کن دیگه
03:30اون وقت هم دیگر رو میفروشن
03:32دیگه لازم نیست از هم جداشون
03:34چطوری تو هم بیرشون کنم بربان
03:36نمیدازم اشون که این صدقی
03:37باید یک کار کسیف بهشون کنم
03:40همون کاری که به گفتم
03:42همون کاری که به گفتم همون کاری که بایگانیه
03:44بره
03:44ممنون دخترم
04:01درزم
04:02خوشحالم که با برسیه خیریهی ما درس خوندی
04:04بهت افتخار بکنم
04:06به راننده میگم هر جا خواستی برسونتت
04:08خیلی ممنون
04:10اه
04:13آقا زاهد
04:15معذر هست میخوام این سوال رو میپرسم
04:17به نظر زون چرا تمرس خانم باید همچنین اعترافی بکنه
04:21اون باریشی که خیلی دوستش داری
04:24برادرشو کشته و خودشو جای ساواش جازده
04:28قاتل ساواش باریشه
04:30تو دیگه چجور آدمی هستی؟
04:33تو چجور پدری هستی؟
04:36باریش ساواشو میکشه و خودشو جای اون میزنه
04:38و تو همه اینا رو میدونی و هیچ کاری نمی کنی
04:41میخوای اون یکی پسرت هم از دست بدی تمریس؟
04:44چطوری با دونستن این حقیقت زندگی کنم؟
04:46آخه من چطوری با دونستن این حقیقت زندگی کنم؟
04:49باید فراموشش کنی کاری که همیشه میکن
04:51هر موقع هم یادت اومد باید به خاطر باریش سکوت کنی
04:55حتی جلای باریشم سکوت میکنی
04:58اون باریش نیست سواشه
05:00باریش برادرشو خیلی دوست داشت
05:05چطوری همچین کاری کرد؟
05:07باورم نمیشه همچین کاری کرده
05:09پولیس ها دنبالش بودن
05:12چی؟
05:14پولیس ها دنبال باریش بودن؟
05:17اره
05:17اره
05:19تمریس
05:21میخوای بچه همون از دست بدیم؟
05:24میخوای تو مملکتمون بیا به رو بشیم؟
05:27اگر راز پسرمون و راز خونواده منو برملا کنیم
05:30باریش میفته زندان؟
05:32نه نه نه خدا نکنه
05:34خدا نکنه باریش بیفته زندان
05:36خواهش میکنم نذار باریش بره زندان
05:38اون نمیتونه طاقت بیاره
05:39اون دیفونه میشه
05:41نمیتونه توی زندان طاقت بیاره
05:43به هیچ وجه
05:44به هیچ وجه
05:47نمیذارم همچین اتفاقی بیفته
05:49خوبه تمریس
05:51خوبه
05:52از آبه وجدان داره
05:55فکر میکنه
05:56هیچ کدوم دوستش داریم و ازش براقبت نمی کنیم
06:00برای همین
06:00هم خودشو مغصر میدونه هم منو
06:03باورم نمیشه
06:12تو اینجا چی کار میکنی؟
06:14کار میکنی
06:14مامان
06:31مامان
06:33باریش
06:34مامان جون ببین من اومدم
06:38باریش
06:39من سواشم
06:44اومدم پیشت عزیزم
06:46هیچ وقت از پیشت نمیرم
06:49نگره نباش باشه؟
06:52ذهنش حسابی به هم ریخته
06:56رفته بود پیش داد ستان
06:59خودو را شکر که
07:02جمره اونجا بوده
07:03اون کمکش کرده
07:05اگه جمره اونجا نبود
07:06یه رسوایی خیلی بزرگ ببار می اومد
07:10بگذاریم
07:12بهتر بذاریم مادرت استراعت کنه
07:14توان برگر سر کارت
07:15زد باش
07:16مامان
07:17بعدم میبینم ات
07:19آدم به همه دنیا میتونه دروغ بگه
07:47ولی به مادرش نمیتونه چون میفهمه
07:49تو که بدون مادر بزرگ شدی
07:51اون وقت این چیزها را از کجا هم میدونی؟
07:54اگه راجب احساس بابا هم چیزه میدونی بفرما
07:56آآ
07:59ببخشید
08:00بابا هم نداشتی درسته؟
08:03درسته
08:07نه پدر دارم نه مادر
08:10اما برام یه وجدان سالم به عرص گذاشتن
08:14چیزی که تو نداریم
08:17بچه وکیل تازه کارمونو ببین
08:21بزرگ شده یاد گرفته به من تیکه مندازه
08:24برو خدا را شک کن که نازلی دستته
08:26و اگرنم میدونستم با هات چی کار کنم
08:28جدی میگی؟
08:29چی کار میکردی؟
08:31چی کار میکردی؟
08:32بگو ببینم
08:33آخه تو چی کار میتونی با من بکنی؟
08:36اگر منم نکنم
08:40فراد هر جوری شده بیگناهیشو ثابت میکنه
08:43و آزاد میشه و میاد کارتو تموم میکنه
08:46کی میدونه؟
08:48شهدستان خانواده خودت کارتو تموم کنن
08:51بارشی سری
08:53مراقب باش ما اون پاشن بلنده از پله ها نیفتی
09:01آخه هنوز خیلی جووری جمره
09:04تو زوده بمیری
09:05بله
09:16راجب اون مرده که گفتی هیچی نمیتونم پیدا کنم
09:19هیچ کسی چی نمیدونه
09:20طرفتو اسمم ندالی
09:22تصمیم گرفتم تا چین صداش بزنم
09:25آخه طرف مثل روح میمونه
09:27تو چی کار میکنی؟ میری سر قرار؟
09:30آره میرم
09:31یعنی باید برم
09:32نمیخوام فکر کنه ترسیدم
09:34به بوگم قول دادم
09:35ساشا
09:37باید قبل از این که برم پیشم اون یارو
09:40یه سری به خونه شخصی سواش بذاریم
09:42شاید یه چیزی پیدا کنیم
09:43پس اونجا میبینم ایت
09:44خب دوستان همونطور که گفتم کل اینجا باید تمیز بشه
09:49فهمیدین؟ فقط حواستتون باشه اینا
09:52همه شون اصناد رسمی هن
09:55اینگار پنجه ها سال اینا رو تمیز نکردن
10:00اگه یکی از این برگی ها گم بشه فکر نکنین میخوام به ترسونمتون را جدی میگن
10:05اگه یکیشون گم بشه تا آخر عمرتون اینجا میمونین
10:07حاج اینایی که میگن مخصوص توه
10:09بجایی زبوند از دستت کار بکش وحمیدی عزیزم؟
10:12خیله خوب
10:13حالا بچه خوب اینجره تمیز کنین
10:15دست بکرشین
10:15افرین
10:16پفت درویت کنن پاشا
10:18اینا همهش تقصیر توه
10:19به خاطر بچه وازگاهی توهی که الان ما اینجایی
10:22ببین حاجی کاری نکن همهتون رو همینجا با کشم و دست جمی چالتون کن
10:25اما بس دیگه
10:26واقعا نامتون یه مشکل پکین
10:28یه ذرق تو سرتون نیست
10:29برای چی منو با این دیوونو انداختی تویه بند ها؟
10:32واقعا که خیلی نمک نشناسی
10:34واقعا خیلی بیچشم روی
10:35چند ماه آزگار پراموشی و دیوونبازیاتو تعمل کردیم
10:38و دم نزدیم که یه وقت نارد نشدیم
10:40خب تعمل نمی کردیم
10:41من داشته منو ویل کن
10:42با اون چی کار داری؟
10:43اونی که باید باش تبا کنی
10:44اینجاست قیافهش رو ببین تورو خدا
10:45اصلا میدونی چیه
10:47لعنت به روزی که حاجی رو وردین توی بند ما
10:49لعنت ما اون روز لعنت
10:51تورو خدا این بی تربیت کسیف رو نگاه کنین
10:54خیر سرش میخواد موسیقی دانم بشه
10:56تو ایچ پخی نمیشی داداشت
10:58معلوم است من این چی کار میکنین؟
10:59چرا مثل بچه ها افتادیم به جون هم
11:01زود باشین دست به جن بونین
11:02خیلی وقت ندارین فقط یه ساعت وقت دارین
11:04یه ساعت دیگه که برگشتم کل اینجا برق بزنن
11:07درزه من جلی درم
11:08هر لحظه ممکنه در رو باز کنم بیام تو
11:10اگه بیام ببینم دارین دوا میکنین
11:12از زیر کار در میرین اون وقت من میدونم و شما
11:14اما
11:19اینم ادیه من به تو
11:21میخوام وقتی اومدم زمین اینقدر تمیز باشه خودم رو توش ببینم
11:25میخوام وقتی توش نگاه میکنم
11:27رنگ چشم توش مرد
11:29باشه بابا باشه
11:30هی میگه اینجا رو تمیز کن
11:31اونجا رو برق بندازی
11:32اینجا رو برق بندازی
11:33میخوی از فردا هر روز بیام خونتم بسد برق بندازم آن
11:36اگه سر قیمت کنار بیام
11:37چرا که نه قمبر
11:38ای موجو
11:40تو رو جون بچت
11:41برای از این سلول ببری
11:43یه سلول دیگه
11:43نمیخوام لایه اینا باشه
11:44نه نه ادبر شایطون
11:46تو که میگفتی بدون داد ستان
11:47نمیتونی نفس بکشین
11:48داد ستان
11:49الان فقط یه درد توی دل منه
11:51نکن نشونت بدم درد یه نیچیا
11:53آقا اینو بردارین ببرین
11:55یه بند دیگه به خدا خستش شده
11:56مبین داداش مجاهد به خدا
11:57دیگه نمیتونم اینجا نفس بکشم
11:59من خستش شدم
11:59خستش شدم
12:00دیگه نمیتونم تحملشون کنم
12:02بسه بابا بسه
12:02سنها بر بر نکن
12:03بسه دیگه
12:05ساکت بشین
12:06چرا اینه بچه ها شدین
12:08از سنتون خجالت بکشین
12:09مثل آدم تمیزکاریتون رو بکنید
12:12آخرش من رو دیوونه میکنن
12:15بسه دیگه
12:17اینه بچه ها شدن
12:20آفارین داد ستان
12:27آفارین داد ستان
12:28الهق که رو دست نداری
12:29باورشون شد
12:31همهشی مثل نقش پیش شد
12:32دمت گم داداش
12:34دیگه نمیشه فراد
12:37دیگه نمیشه اینجا موند
12:38والا به خوده
12:39هر روزم داره بدتر میشه
12:40الان چی کار کنیم
12:42هیچی
12:46هیچ کاری نمی کنیم
12:50هیچ کاری نمی کنیم
12:51چون باید قبل از هر کاری
12:53با همدیگه یه نقشه درست حسابی بکشین
12:55دیگه هیچ کدوم از ما
12:56بدونه برنامه کاری نمی کنیم
12:58فهمیدین؟
12:58منظور چیه؟
12:59چه برنامهی؟
13:00چه نقشه ای داری فراد ها؟
13:02داد ستان
13:03مطمئنم با زمین نقشه خوب توی سره داری
13:06زود باش بگو
13:07واسه یه فرار موفق سه مرحله باید بشه
13:10باید همه جا را بلد باشی
13:12ما نقشه زندانو لازم داریم
13:14بیخیال فراد شوخی نکن
13:16آخه نقشه زندانو از کجا بیاریم؟
13:19مجاهد
13:20فردا چند تا زندانی رو ببر
13:22اتاق اصناد اداری
13:24یکم اونجا رو تمیز و مرتب کنن
13:26بعدش هم مدرک رو بران بیاریم
13:28اتاق بایگانی
13:31اصناد و مدارک
13:33هر چیزی که به زندان مربوط میشه
13:35تو اون اتاقه
13:36خیله خوب
13:38قبول همه شون توی اتاق بایگانی باشن
13:40ما چطوری میخوایم بریم توی اتاق بایگانی؟
13:43کی ما رو میبره اونجا؟
13:44آره
13:45خودشون ما رو میبرن آنجا
13:50داداش
13:51میخوان از هم جدتون کنن
13:54نه تنبیه همون میکنن
13:59نه از همدیگی جدامون
14:00وقتی ببینن با هم دعوام کلیم
14:02از جدکردانمون منزرد
14:03هیچ که اجولانه کاری نمیکنه
14:07از روی اصابانیت کاری نکنه
14:09فهمیدین؟
14:10غنبر
14:11تو و حاجی اینجا رو تمیز کنین
14:13منو پاشم دنبال نقشه میگردین
14:14یه لحظه یه لحظه
14:16درست تمیزی چیز خوبیه
14:17ولی اینجا بدترین کار به حسابی
14:19چرا باید این کارو بکنیم؟
14:20با با تو هم کمش شرت و پرت میگی
14:22داداشمون میگه تمیز کن تمیز کن
14:24روی حرفشم حرف نزن
14:25بیاین دستمانو بگی
14:26دست بکار شدیگه
14:27ای منو ببین یکم یه با شرف بزن
14:29مجاجه دایی دروای صده
14:30میخوایی صدامونو بشربه؟
14:32میخوایی همه چی رو خراب کنی؟
14:33شش
14:34سود باشین
14:35من این برای میگرم
14:42نقشه نقشه
14:43تو هم برو اون طرف بوشیم
14:44خیلی خوب
14:45گاندش بسنن چقدم کسیفه
14:52حالا به همه
14:53بزن کنار
14:54اینجا رو ببینیم
14:55دادش فراد اون جعبه رو نگا کن
15:06اونجا رو میگم دادش
15:07اون رو میگه؟
15:09آره
15:09نمیشنسمش
15:17بقا سواش
15:18تو آپارتمان من تو واحد ویشه بوده
15:23جیدم
15:24وزیفه من نیست که همه یه مهمونه رو بشنسم
15:26خب از اونجایی که خودتون خسته بودین
15:30شخصم به این امور رسیدگی کنیم
15:32من اطلاعاتی ندارم
15:33مسافرهای خارجی که با بخش لوجستیک در ارتباطن میرن تو اون واحد
15:37فهمیتم
15:38خب
15:39قبل از ورودیا خروجی مسافرها کارتشناسهی چیزی ازشون نمیگیریم؟
15:44آقا سواش خودتون خواستین که ازشون کارتشناسهی نگیریم
15:48چقدر احمقین
15:49ببخشید؟
15:51میگم این کیه؟
15:52میترسم
15:54یه غریبه باشه که از یکی از مسافرها کارت و آپارتمان گرفته باشه
15:57و دیگه بهش برنگردون ده باشه
15:59میتونیم یه کاری بکنیم
16:00من همه یه کارتها رو جمع میکنم و
16:02کارتهای جدید تحییه میکنیم
16:04خیلی فکر خوبیه جیدا
16:06برا همین کار بکن
16:07باشه همین الان شروع میکنم
16:09جیدا
16:11از این به بعد مشخصات هر کسی که وارد این خونه میشه رو سبت کنیم باشه؟
16:16مطمئنی؟
16:17بله
16:17باشه
16:19ناخ فردا
16:29فردا
16:31کاش اون روزه موقعت نمی کردی من رو امتحان کنیم
16:39اون وقت هر اطلاعاتی راجب کاری یواشکی استواش میخواستم ازت میگرفتم
16:43خدا میدونه چه غلطی میکرده
16:47قربان ببخشید به موقع مزه همتون میشم
17:04گفته بودین اگه آقا ساباش کاری عجیب غریبی کرد خبر بتن
17:09بله
17:11میخوان اطلاعات مسافرهایی که وارد اونا پارتنگیم
17:17اطلاعات مسافرهایی که خودشون پیشنهاد داده بودن رو سبت کنیم
17:20در زمین میخوان کارتر رو هم عوض بانیم در جریان باشیم
17:25چشم غربه
17:28خواهش اومدین آقای رئیس
17:39خانمابا میخوست شما رو ببینه منم بهشون گفتم شما کار دارین
17:43ولیشون گفتن که منتظر میمونن منم
17:45آوردمشون اینجا
17:47نظافت اتاق چطور پیش میده؟
17:50دارن همه جاره برق میدازن
17:52خوبه
17:52خیلی خوب تو میتونی بری؟
17:55اگه بخوایید میتونم بمونم
17:57پسر جان بالا هزار تا پوشه و پرونده است
18:00اگه یکیشون گم بشه من از چشم تو میبینم
18:02زود باش بارو بالا سرشون
18:04هرچی شما بگی
18:25خیلی خوب
18:26چی شده؟
18:28تو به سما شه ساری گفتی جرم من چیه؟
18:34این از کجا در اومد
18:35نه من چیزی نگفتم
18:37ببین
18:39ما چند سال همدیگره میشنسیم
18:41برایم با بقیه فرق داریم
18:43چون با بقیه برات فرق دارم این کارو با هم کردیم
18:46اون قضیه به تو ربطی نداشت
18:48فکر میکنی
18:50من نمیدونم چقدر روی این مسئله حساسی
18:54پس کی بهش گفته؟
18:56اصلا من چه میدونم
18:57بابا یارو ساواش یه ساریه
18:59حتما از یکی پرسیده فهمیده دیگه
19:01ببین رئیس
19:03من بیست و پنج سال اینجا هم
19:06جرممو قبول کردم و حبصمو میکشم
19:09اما یه شرطی داشتم
19:10این که هیچ کس ندونه جرمم شیه
19:14تو
19:22میخوایی به خاطر این از ساواش یه ساری انتقام بگیری؟
19:26میشه به هم بگی
19:29بین اون و داد ستان چه مشکلی هست؟
19:32البته سوه تفاهم نشانه
19:34میخوام خبر چی میکنی
19:35ولی تو
19:35چیزایی که میدونی رو به هم بگو
19:39اون وقت منم از خجرات در میام
19:42میخوام خبر چی میکنی
20:12میکنی
20:36میکنی
20:39PYM JBZ
21:09PYM JBZ
21:39PYM JBZ
22:09PYM JBZ
22:39PYM JBZ
23:09PYM JBZ
23:39PYM JBZ
24:09PYM JBZ
24:11PYM JBZ
24:15PYM JBZ
24:17PYM JBZ
24:19PYM JBZ
24:21PYM JBZ
24:51PYM JBZ
24:53PYM JBZ
24:55PYM JBZ
24:57PYM JBZ
24:59PYM JBZ
25:01PYM JBZ
25:03PYM JBZ
25:07PYM JBZ
25:09PYM JBZ
25:11PYM JBZ
25:13PYM JBZ
25:15PYM JBZ
25:17PYM JBZ
25:19PYM JBZ
25:21PYM JBZ
25:23PYM JBZ
25:25PYM JBZ
25:27پس تایه رو به خاطر این که نازلی آورد پیش من از کار بیکار کرداره؟
25:36یک کم دیر آورد ولی بلاخره آورد
25:39باشه منم ناراحتم که اخراج شده
25:44چون از این به بعد میتونست منوان دادستان خیلی کمکمون بکنه
25:47کنچکاوه بدونه چرا بارشتر این کار رو میکنه
25:51پرسید ولی به خاطر امنیت نازلی نتونستم بگم
25:54باید به خاطر نازلی سب کنی میفهمی؟
25:56به موقعش به همه میگیم بارشی ساری چه قاتل پس فترت و روانیه
26:00به همه میگیم
26:02راستی یه خبر خیلی مهم براد دارم تمریز خانم مادر بارش
26:06امروز اومد پیش دادستان کلو اعتراف کرد ساواشو خودش کشته
26:11فقط برای محافظات از بارش
26:14گرچه به خاطر بیماری زن بیچاره هیچکی حرفشو باور نکرد
26:18گزارشی هست که بگه سلامت عقلی نداره؟
26:20نمیدونم
26:21خب بدون
26:21امکنه مادرش بتونه همه چی رو عوض کنه اونو بندازه زندان
26:25باشه
26:26زاید بهت پیشناده کار داده بود چی شد؟
26:29چیزی نشد قبول نکرده
26:30باید قبول کنی؟
26:31یعنی چیه قبول کنم؟
26:32باید قبول کنی جمره
26:33برای چرند نگون؟
26:34جمره
26:34باید قصدی کشون باشی وقتی بارش مدام ببینته دستاپاشو گم میکنه
26:40تو آیانده به امون کمک میکنه به ام اعتماد کن
26:42منو ببین
26:44هیچی مثل سابق نیست
26:47میفهمی؟
26:48کاری که میگم رو بکن
27:12میدونستم میاید
27:23تو از کجا میدونستی من میا
27:25مگه تو پیشگوی؟
27:28آقا سوای شما آدم خیلی شختبی هستین
27:31فاردا راجبش چیزی نگفته بود
27:33تازه حالا کجاشو دیدی؟
27:38حالتون چطوره؟ امیدوارم خوب باشید
27:40هنوز معلوم نیست
27:43تو تو خونه من چه غلطی میکردی؟
27:50جواب سوالای منو ندادین
28:02مجبور شدم برم اونجا
28:05ازم انتظار نداشته باشید باور کنم
28:06زنی که آخرین بار شما دیدینش یه ها قیب شده
28:09تو چه نسبتی با فردا داری؟
28:12میتونیم بگیم همکارش بودم
28:14ها
28:15همکارش بودیم میشنختنت
28:18بلی اون هیچی راجبه تو بیم نگفته
28:20وانین
28:24آتمن قوانین رو میدونید آقا سواش
28:28تا زمانی که شرایط استراری پیش نیومده نمیتونید
28:35مافوق مافوقتون رو ببینید
28:39من نمیدونم فردا کجاست
28:46ولی
28:47باید کارا رو ادامه بدیم
28:51چه عجب به فکر کار افتادید
28:53چند بار سعی کردم با هاتون تماس بگیرم ولی جواب ندادید
28:57راستش من به فردا خانومم گفتم
29:00زندگیم یکم به هم ریخته
29:02برادرم از دست دادم
29:17خوب
29:17در باره کار برنامه من چیه؟
29:20این کار رو میکنیم
29:21اول فردا رو پیدا میکنیم
29:24بعد راجب کار حرف میزنیم
29:26اگه نتونیم فردا رو پیدا کنیم
29:28یا نفهمیم چه اتفاق واسش افتاده
29:30کار متوقف میشه
29:32و اگه کار متوقف بشه
29:34تو درد سر بزرگی میفتید
29:36چون؟
29:37اسم چیه؟ به هم نگفتیم
29:42نمیخوای به هم بگیم
29:43آگه سافاش آروم باشید
29:45میخوام راجب چند تا احتمال با هاتون حرف بزنم
29:48فردا آخرین بار اومده دیدن شما و بعدش قیب شده
29:51ولی عجیب ترین قسمتش اینه که
29:53داقیقا قبل از ناپدید شدن راجب شما تحقیق میکرده
29:56چیزی که نگرانمون میکنه
30:02اینه که کسی که
30:04هیس سال
30:05آشق یه نفره و داره براش کار میکنه
30:08چرا باید راجبش تحقیق کنه؟
30:10یعنی فردا به چیزی شک کرده بوده؟
30:12به من دست نزن مردک
30:16چه میدونم فردا به چی شک کرده بوده؟
30:18یا چرا راجبه من تحقیق میکرده؟
30:20هر وقت پیداش کردی از خودش بکرس
30:21تو چقدر آدم چندشی هستی؟
30:24آقا سواشیه سوال ازتون دارم
30:37میخوام بدونم دلیل این همه توجه شما به داد ستان سابق فرات بولو چیه؟
30:44میشه تو بگی دلیل این که فیلم تصادف زن من و واسه وکیل داد ستان فرستدی چیه؟
30:50خواستم بدونی چه کارایی میتونم بکنم
30:53تو چقدر زرنگی؟
30:57تو دیگه چیستی؟
30:59اسم چیه؟
31:00بیاین توافق کنیم
31:02شما همین الان به من بگید که فردا کجاست
31:05منم بهتون میگم که اسمم چیه
31:07توافق کردن با من راحته
31:23هم دیگرون میبینی؟
31:27دیگرون میشه
31:30دیگرون میشه
31:32دیگرون میشه
31:32PYM JBZ
32:02PYM JBZ
32:32PYM JBZ
33:02PYM JBZ
33:32PYM JBZ
34:02PYM JBZ
34:32PYM JBZ
35:02PYM JBZ
35:32PYM JBZ
36:02PYM JBZ
36:32PYM JBZ
37:02PYM JBZ
37:32PYM JBZ
38:02PYM JBZ
38:32PYM JBZ
39:02PYM JBZ
39:32PYM JBZ
40:02PYM JBZ
40:32PYM JBZ
41:02PYM JBZ
41:32PYM JBZ
42:02PYM JBZ
42:32PYM JBZ
43:02PYM JBZ
43:32PYM JBZ
44:02PYM JBZ
44:32PYM JBZ
45:02PYM JBZ
45:32PYM JBZ
46:02PYM JBZ
46:32PYM JBZ
47:02PYM JBZ
47:32PYM JBZ
48:02PYM JBZ

Recommended