- 2 days ago
Category
📺
TVTranscript
00:00وقت بازرسیه بلنشین، بلنشین
00:04وقت بازرسیه بلنشین
00:09چه خبره؟
00:13ساعت چنده؟
00:14هفت
00:16چرا اینقدر زود بیدارمون میکنن؟
00:19سرشماری میکنن، پاشو
00:30ب tougher
00:34I'll be there
00:35Carol
00:37باید بردر نگره
00:40باید بردر نگره
00:42که درستو میکنیم
00:48باید بردر نگره
00:51خورشون
00:53رسیده
00:54من سربازیم رو خریدم دداشت
00:55سربازی نرفتم، هیچی بلد نیستم
00:59یه کلمه بگو شیش خلاس دیگه، چرا قصه میگی؟
01:04تو چهار نمیگفتی؟
01:06این شیش نمیگه
01:08واقعا که
01:10میبینیش آدم متبازه ایه
01:12اگه تا لنگ زهرم میخواهید کسی بهش چیزی نمیگافت
01:15پول دار باشه همینه دیگه
01:24بشمارین
01:25بگید، یک
01:26دو، سه
01:27چهار
01:28پنج
01:28شیش تمام
01:30آزاد
01:36بیارینشون تو
01:39اینا چیه دیگه؟
01:40اینا چیه؟
01:41اینا چیه؟
01:46آقا عثمان، اینا چیه؟
01:55پاشا
01:56در خاطر دیروز ازت محذر از میخوام
01:58آره این که همیشه آبگرم باشه، گفتم آبگرم کن بیارن
02:02نسته، درد نکن آقا سوش
02:03آقا سوش چیه؟ سوش؟
02:06باشه سوش
02:08بچه ها اینو ببینین
02:10سوسیس
02:12به خدا سوسیسه
02:13بپر یه سوسیس تخماملک دارست کن
02:15باشه چشم
02:16میخوای سوسیس تخماملک با کرد دارست کنم هان؟
02:19دارست میکنم
02:21کمکش از دستم برمی آره؟
02:23آره، تو هم یه چایی دم کن بخوریم آقا سوش
02:26باشه، حتما، حتما
02:27داداش به خدا پتون روتوبت گرفته بود، بدجوری بومی داد
02:31حالا اینو میندازم رو خودم میخوابم
02:32فکر کنم دو دقیقه نشده خوابم ببره
02:34ببین اون پتون منه داداش
02:36پتون واسه همه هست
02:38بیا بگیر، ملافه تو کسیفه این واسه تا
02:40آره، ببه ببه
02:41بیا این هم واسه تا
02:44سه باشه سری
02:45ملاقاتی داری
02:47تونم چایی دم میکنم، دمش کنم میم
02:49بسرم، ملاقاتی تو منتظر نذار
02:51لباظ حوز کن برو
02:53ما هم چایی رو دم میکنیم
02:55ممنون همه
02:56غنبر، تو چایی رو دم
02:57باشه خان پاپا
02:59آهان، اینچه رو ببین دسکای غرفه سازم داریم
03:13ممنون
04:14رفته بودم پیش بابات
04:15یعنی اون خواست دارم پیشش
04:18گفت به زودی ازت میشی
04:21تو همه چی دخالت میکنه
04:24به اون چکل کنیم میان بیرون
04:34خیلی ممنونم
04:36وای
04:38برای اولین بار یه حرف قشنگ به هم زدی
04:46میدونم لیاقتشون ندارم ولی
04:48کیف میکنم اینجوری با عشق نگاه میکنی
04:51این عشق نیست
04:53ترسه
04:56احساس دیگه
04:57یه جور تشکره
04:59ولی عشق نیست
05:02اصلا مهم نیست چیه
05:04بخطی مثل قدیم ها اینجوری نگاه میکنی
05:20آدم به خاطر آناتومی بدنش
05:23نمیتونه با چشماش همزمان به دو تا چشم نگاه کنه میدونستی؟
05:27ببین نمیشه
05:28اول منتظر اینجوری نگاه میکنم
05:30اگر منتظر اینجوری نگاه میکنم
05:32اون موقع اینجوری حسودی می کرد
05:35وقتی به اینجوری نگاه میکنم
05:36هم اونجوری حسودیش میشد
05:38ببین حسودش شد
05:43به چی فکر میکنی؟ هم، معلومه داره به یه چیزی فکر میکنه
05:46هیچی
05:47به هیچی فکر نمیکنم
05:49مطمئنی؟
05:51وقتی پیش تو هم به هیچی فکر نمیکنم
05:55هیچی تو این دنیا
05:57از خونه
05:58با همین طور
05:59هیچی توی این دنیا
06:01اندازه که تو برا مهم نیست اینو بدون
06:06منم وقتی به تو نگاه میکنم میتونم به چیزه خوب فکر کنم
06:11واقعا؟
06:13مردا فکر میکنن
06:17زنا هست میکنن
06:18یعنی چی؟
06:20نمیدونم
06:21یعنی مردا احساس ندارن؟
06:23نمیدونم
06:24میدونی دانشمند ها میگن وقتی یه چیزی رو نمیدونی
06:26باید از حالت تهوری به حالت عملی درش بگیری
06:29مثلا؟
06:37حالا احساس دارن؟
06:42راستش نفهمیدم
06:44نه بابا
06:47از بذار برات بیشتر توضیح بدم
06:50باید هر سه نفر دارن
07:00چیه؟ چی شد؟
07:03چی شد پس؟
07:05چرا یه ها خمکین شدی عذیزم؟
07:08چونکه میترسم
07:10از چی؟
07:13اگه تمام بشه نه چی؟
07:17هر عشقی یه روزی تمام میشه دیگه
07:20همه امون یه روز میمیره
07:21بلی یه جوری زندگی میکنیم انگار قرار نیست ببریم
07:26دوست دارم به سلامتی کسایی که روزا پجمورده میشن
07:28و شباش و کوفا میشن بنوشن ولی اینا تموم شدن
07:31بگم بازم بیارن؟
07:33بعدم نمیاد بگی بیارن ولی اینجا دیگه داره تحتیل میشه
07:39باشه مهم نیست
07:40الان که میرم حساب کنم
07:42یه بطریه دیگه میخورم با خودمون ببریم
07:44واسه محکم کاری بشه
07:53یه لحظه واسه این من الان میانم
07:54الان میانم واسه این
07:57سلام
07:59چطوره؟ از اینجا خوشتون من؟
08:04به تو چه
08:06وای چه؟ عصبانی؟
08:07شیطونه میگه یه چیزی بهش بگم
08:15بزار یه چیزی بهت بگم
08:18به نظرم بهتره بری
08:20تا اسمتو بهم نکه من هیچ جان نمیرم
08:25من باتوحانم
08:27باتوحان
08:29سود بزن به چک
08:32هی، هی
08:35آقا کی باشه؟
08:38به تو چه ربطی داره؟
08:40ریختشو ببین
08:41وقتی نگاش میکنی کلن از زندگی سیر میشی
08:44این گرپنه تو میخوره
08:46ازیزم، با اجازت
09:08بزنش بزنش
09:09از این محکمتر میمیتونم
09:12بلن کار
09:13چرا بیزنی در دست من آخه؟
09:14درست ببینم
09:15فلسکا، بسته
09:21ببینم حالا چی کار کنی؟
09:22خطری
09:25بزنم تو سرش؟
09:27بزنش
09:27هکه بمیره چی؟
09:29باشه، الان میزنم
09:38آشغتم دختر، آشغتم
09:41منم آشغتم
09:43خطره
09:51کهی از اینجا میعی بیرون؟
09:53اگه بخواه، همین الان میام بیرون
09:56ولی کار دارم
09:57آخه اینجا چی کاری داری؟ بری
10:07باشه، چی کار داری؟
10:09یه کاری دارم دیگه، اینقدر سوال نکن
10:13اون داد ستانه هم اینجاست. مربوط به اونه نه؟
10:16نه بابا
10:18اون کاملا اتفاقی شد
10:27باید از یه چیزی مطمئن میشم
10:29باشه
10:33من دیگه باید برم
10:35میره یارشکا دیگه نه؟
10:38از اونجا میری دنباله چند
10:40باید یه چیزی مطمئن میشم
10:42باید یه چیزی مطمئن میشم
10:44باید یه چیزی مطمئن میشم
10:45باید یه چیزی مطمئن میشم
10:47باید یه چیزی مطمئن میشم
10:48باید یه چیزی مطمئن میشم
10:50باید یه چیزی مطمئن میشم
10:52باید یه چیزی مطمئن میشم
10:53باید یه چیزی مطمئن میشم
10:55باید یه چیزی مطمئن میشم
10:56باید یه چیزی مطمئن میشم
10:58ماندو زندانم میتونی فرار کنی
11:19علی کراتاش
11:22اسمش نیست
11:24خب این دختر بچه چی exemplo de chat
11:26ببینم احیاناً این دختر بچه رو ندیدن ها؟
11:29اینجا جای بچه نیست خوهرمن
11:31مطمئن نی؟
11:32اسم همه مشتری های اینجا است
11:35یه چیزی رو نمی فهمم
11:37این آدم سفهی اینجا رو توی شبکی مجازی دنبال کرده خب
11:41چرا یکی باید جایی که نمیشنسه رو دنبال کنه؟
11:43خانم مگه شما فقط کسایی که میشناسین رو دنبال میکنین؟
11:48ما اینجا همچین شخصی نداریم
11:50فهمیدم
11:52باشه، خسته نباشید
11:53ممنون هم
11:55الو
11:58بله، حتماً چشم
12:05زود باش نازلی جو، سوپتو بخور دیگه
12:07نمیخورم، مگه نگفتیم امروز بابا هم میاد
12:10یه کاری برایش پیش اومده
12:12گفتها نازلی غذاشو بخوره منم میام
12:21خیلی ممنون همه بابا
12:23چی مهیل داری؟
12:23یه سوپهاداس لطفا
12:24پسرم یک سوپهاداس بده بابا
12:26نازلی
12:28پسر یه جایی بیار
12:29نازلی کجا میخوایی بری؟
12:31بابام یه علامه دوست پولیس داره
12:34خب هم از این آقا دبری بابا هم بپرسن
12:37نمیشه نازلی جو
12:39موقعی غذا خوردن نباید مزایم کسی بشی
12:41بیا بریم سوپت سرد میشه
12:50تا تو سوپتو میخوری منم با تلفن حرف میزنم و میام
12:52باشه
12:57علو
12:58علی؟
12:59یه نفر سراغتو میگرفت
13:00فکر کنم وکیل بود
13:02گفتم نمیشنسنه
13:03رفت؟
13:03آره
13:04ولی به نظر آدم خوبی میومد
13:06منم همین فکر رو میکردم
13:08حرفتو باور کرد؟
13:09آره باور کرد دیگه نمیاد اینجا
13:14ممنون
13:15ممنون
13:16ممنون
13:18ممنون
13:19ممنون
13:20ممنون
13:22تبریک میگم داستتان
13:23خیلی ممنون ممنون
13:27داستتان ساهر
13:28تبریک میگم با اصفه افتخاری
13:30خیلی ممنونم
13:46بله مادر
13:47بله
13:48من دیگه نمیتونم بابا تو تحمل کنم
13:51باز چی شده ماما؟
13:52باز رفته سراغ قمار
13:53هرچی پول ناشتیمو به باد داده
13:55تازه بدهیم باله ها ورده
13:57باشه باشه نگران نباشه
13:59بابا با حرف میزنم
14:00هلون کار دارم خدافیز
14:06تبریک میگم
14:07ممنون جناب داستتان
14:08آفرین ببینمش
14:11خوبه خوبه
14:14گرچه ای که همه چیبه
14:15بخاطر پروانده فرات این جایزر گرفتی
14:17چه میشه که هم
14:18زندگیه دیگه تا بوده همین بوده پسرم
14:21جناب داستتان
14:22بله
14:22ببخشید
14:25مادر گفتم که حلش میکنم
14:27امو تاهیر منم نازلی
14:32نازلی؟
14:35واقعا خودتی؟
14:36آره امو تاهیر منم
14:38بابا پیشتی؟
14:41نه
14:44حالت خوبه عزیزم؟
14:46آره خوبه
14:47الان کجایی؟
14:48بگو فرم بیام دنبالت
14:50آن کجایی؟
14:52الو
14:53ناز... نازلی؟
14:56الو
15:11به کی زنگ زدی نازلی؟
15:13به کی زنگ زدی؟ چرا بدون اجازه من زنگ زدی؟
15:18این دفتر شروع کی بهت داد؟
15:20بابا
15:25محذرت میخوام
15:27منو ببخش باشه
15:32باشه دیگه گریه نکن
15:34گریه نکن محذرت میخوام
15:39وقتی سرم دد میزنی میترسم
15:41محذرت میخوام دیگه داد نمیزنم
15:43خوشی بابا من همه ش خاموشه
15:46بسه همین سنی زدن به همون شاهد
15:50دیلم برای بابا من تنگ شده
16:14!بگذار
16:16!بگذار
16:27هجی
16:29چیه؟ چرا تو همین؟
16:39روزهایی بد گذاشت داد سطحا
16:41از این به بد روزایی خیلی بدتری توی ایره راه
16:44منو نوردی پیش خودت بفرما
16:46اینم نتیجهش به خودت افتخار کن
16:48ام روی قشنگمو ببین
16:50لبای خوشگلمو ببین
16:52دماغمو ببین محبوب ترین وضع بدنم بود
16:54ببین چشم شکلی شده
16:56همه اینا تقصیر توه داد ستان
16:58بله به دور باشید
16:59ممنون
17:01آره خب
17:02وقتی پول دارترین آدم مملکت تو پیدای کردیم
17:05معلومه زودی میبرینش پیش خودتون
17:07مگه ما سرنوشتمون یکی نبود
17:09مگه ما شریک نبودیم
17:11چرا ربطی به من داره دستور رئیسه
17:16داد ستان
17:17دستمو هستم نمیتونم بیارم باید
17:19خب برو بهتری
17:20بهت مسکن میدن میتونی راحت بیاریش بدم
17:25باشه تو رست میگی
17:27نگهبان
17:29چیه حجی چی میخوای؟
17:31بهتاری پلیز
17:32اینگیلیسی هم بلده
17:33به اونا بگو ببرنه
17:36حیلی بیاده بیا
17:38من رفتم
18:03امروز زنم اومده بود ملاقات
18:06خوشبهالت
18:08یه زن داری که میاد ملاقاتت
18:10خوشحال باش
18:12از وقتی اومدم اینجا دارم فکر میکنم
18:14حق با تو بوده
18:17در چه مورد؟
18:20در مورد باریش
18:25متاسفانه درباره این پرونده
18:27هیچی یادم نمیاد
18:28هیچی؟
18:29هیچی
18:30بلی از یه چیزی مطمئنن
18:32اگه بیگناه بود مطمئن باش
18:34نمیافتدم دانبالش
18:37درسته
18:39گناهکار بود
18:41اون دختر رو کشت
18:42ولی تو هم خیلی بهش پیله کردی
18:44خیلی بهش فشار آوردی قبول کن
18:47من نمیتونم چیزی ها که بیاد نمیارم
18:49قبول کنم
18:50گفتم که
18:51اگه بیگناه بود
18:53نمیافتدم دانبالش
18:54ولی سماجت و فشارهای تو باعث شد خودخوشت
18:57زندگیش همه ش با اشتباه کردن گذشت
18:59حتی به قول بابا هم از اشتباه کردن لذت میبود
19:02همیشه مثل یه آدم لعبالی و یه آدم نترس به نظر میرسید
19:05ولی در واقع فقط احتیاج داشت یکی درکش کنه
19:08محکم بغنش کنه و بهش بگه
19:10میگذره، درست میشه
19:12ولی هیچی کدوم این کار رو نکردیم
19:14برعکس همیشه تنهاش گذشتیم
19:16تو هم درکش نکردی
19:17براخت داشتی و وزیفت و انجام میدادی
19:19باریش دیگه راهی جز مردن نداشت
19:30بگذاریم مهم نیست
19:34متاسف هم
19:36گم آخرت بشه
19:38سلامت باشید داد ستم
19:40ببینم تو واقعا هیچی از باریش یادت نیست
19:44complaints
19:45همه چیز رو فراموش کردی
19:47من فقط داشتم سعی میکردم به وظیفم عمل کنم
19:50نیهت دیگه نداشتم
19:56هجا؟
19:59خیلی هجیبه
20:01فراموش کردن راهت سره؟ یا به یاد آوردن؟
20:10جواب دادم به این سوال خیلی خوبه
20:13اگر این سوال را درست کنید
20:14اگر این سوال را درست کنید
20:16اگر این سوال را درست کنید
20:17اگر این سوال را درست کنید
20:19اگر این سوال را درست کنید
20:21اگر این سوال را درست کنید
20:22اگر این سوال را درست کنید
20:24اگر این سوال را درست کنید
20:26اگر این سوال را درست کنید
20:28جواب دادم به این سوال خیلی سخته
20:32پنج ماه
20:35دارم سعی می کنم اون شبه که زندگی من آباد کرده و به یاد بیارم
20:39خواهی؟
20:43به یاد آوردن واقعا سخته
20:46خیلی سخته
20:49به یاد آوردن مسئولیت میاره
20:52مسئولیت هم از آویجدن میاره تو می فهمی؟
20:58پس فراموش کردن راحت تره
21:02کلی اتفاقای زندگی
21:03آشق شدن
21:05قمگین شدن
21:07منظورم اینه که زندگی خیلی کوتاست
21:10تا بخواهی به یاد بیاری و...
21:12دقیقا همین طوره
21:15فراموش کردن زمان زیادی می بره
21:20ولی به یاد آوردن یه لحظه هست
21:28سواشی ساری هم دیوونه است
21:30نه با اون که هر بلهی میتونه سر دادستان آورد
21:33نه با الان که باشت و یه بنده و ازش جدا نمیشه
21:42ملاقات چی داری؟
22:13این خبر خیلی خوبیه
22:16این خبر خیلی خوبیه
22:18خیلی خیلی خیلی خوبیه
22:19خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خ
22:49خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خ
23:19باید بخور کم تا شروع برای یکی چاقو
23:22لطفاً میگند با یکی از آن چاقو و زینه بکشتی
23:24و الان هم زمینه پروبنته
23:27آن یکی چاقو ہے که نیست کجاست
23:40به خاطر نزدیک
23:43به خاطر نزدیک مجبورم این کار رو بکنم
23:47من سرنگوشتم رو یک چاقو کذاشتم
23:49وقتی بیدار شدم همه جا رو نگاه کردم چاقوی دیگه یه ندیدم
23:53چاقوی که باش قتل انجام شدم اونجا بوده
23:56تو فکر همه جا رو کردی شاید واسه اینم نخشه ی دشتی و قایمش کردی ها
24:02یادم نمیاد
24:04ولی واسه این که یادم بیاد هر کاری بهتونم میکنم
24:07حواستت به علی باشه، باشه؟
24:11مراقب باش
24:13باش اصلا نمیدونم
24:16مراقب باش
24:18باش اصلا نگران نباش
24:21تو هم مراقب باش
24:26دلم واسه این فراد تنگ شده بود
24:28ما موفق میشیم میدونی دیگه نه؟
24:31موفق میشیم
24:34نمیره ای؟
24:39یه پرونده یه جدید گرفتم
24:41سواشی ساری، تو هم میشناسیش
24:44چون جذبه بورسیه های خیریه یه ساری بودم خواست من وکیلش باشم
24:48بعد از صبح اون ملاقات دارم
24:50فهمیدم
24:52ما وفق باشیم
24:54ممنون
25:44از اینکه وکیلت رو وکیل خودم کردم نراحت شده دستان
25:47این اصلا به نظرت عجیب نیست
26:14دیدهش علی
26:18دیدهش علی
26:20بله، الیف
26:21الیف کیه؟
26:27یه دختر خوشگل و مهربون
26:30درست مثل خوده
26:35دیدهش علی
26:36دیدهش علی
26:37دیدهش علی
26:38دیدهش علی
26:40دیدهش علی
26:42نازلی جون سرده ته؟
26:47بزار این رو باز کنه
26:49بیا پایی
26:53سب کن دکمه ها تو برند
26:56عزیزم
26:57بیرون خیلی سرده
27:00بیا بریم تو بشیم
27:02باشه نازلی
27:12بیا بریم
27:16بیا عزیزم
27:25برای دمنوش گرفتم
27:27برای صرفت خیلی خوبه
27:28سود بش بخو
27:42پیسر احمق ملوم هست کجایی؟
27:45دختره رو هم که دوزیدی
27:57ندوزیدم
28:00نازلی رو از ذستتون نجات دادم
28:01وای چقدر قشنگ عرف میزنی
28:04فکر میکنی به خاطر این کار تابان پس نمیدی؟
28:07بابتش باید حساب پس بدی علی
28:09هیچ وقت نمیتونی ما رو پیدا کنی
28:13نمیذارم نازلی رو هم مثل خوهرم بکشی
28:23چطوری پیدا کردی؟
28:26میتونی کار کردم با آدم های احمق رو خیلی دوست دارم
28:31مثل آب خورتن میتونم پیدا شون بکنم
28:34من دیگه نیستم
28:36راحتمون بسار
28:37تو قوله دی خوهرم رو نجات بدی
28:40ولی سر قولت نموده
28:42بنیه این خوهر زیف بود تفصیل من چیه؟
28:45گفتم کلیه پیدا میکنم
28:47پیدا کردم
28:48گفتم ترتیب عملش رو میدم
28:50دادم
28:52تقدیره
28:55ترجیه میدم تسلیم بشم تا نازلی رو بهت بدم
28:57ولی قبلش همه چیه رو به داداش فرات میکنم
29:01خیلی بامزی
29:03اون وقت یال کردی داداش فرات ات وقتی به فهمه دوخترش رو دوزیدی
29:07ازت تشکر میکنه؟
29:09به نظر من که در جمع میکشدت
29:11تو این شرایط فقط یه احمق میره پیش پولیس و خودش رو تسلیم میکنه
29:16میفهمی که
29:20بساره
29:21در جمع میکشدت
29:23میفهمی که
29:26پسر جون
29:27به حرف من گوش کن
29:29بیس سال میافتی زنتان
29:31حد دقه
29:32پس همین
29:34مثل یه پسر آقل و خوب
29:36خیلی آروم برو تو اون دوختر خوشکل رو
29:39برش دارو بیارش اینجا پیش من
29:43باشه
29:54نزلی جون
29:56حالت چطوره
29:58خوش اومدی
29:59دلیت واسه هم تنگ شده بود؟
30:01یکی اینجا
30:03او حال و دنیا درست داره
30:06چندیه جون؟
30:07مه
30:08نوردی
30:09نورد千ده
30:10نورد نورد
30:12نورد باید
30:13شبیه
30:15شبیه
30:16نورد
30:17نورد
30:18نورد
30:19من هم باید
30:20امجاز خواهیم رو بکنم
30:22دوختره لعنتی
30:32گفتی ده؟
30:33آره
30:33بسر اینا عمرم ببنن راحت بازی تو
30:36خان بابا گفت چند؟
30:37ده
30:38بذار ببینم
30:40اینم هشت
30:41اینم هفتا
30:45خان بابا نوبت توه
30:47همینه
30:48اینم هشت
30:49اینم هفتا
30:50اینم نوبت توه
30:52اینم نوبت
30:53اینم هشت
30:57اینم بازا بیا بیا
31:00که نمیتونیم ببریم آقا پشاره
31:02بیا
31:07خان بابا خیلی خوب بازی میکنی
31:10درست می نویسن به؟
31:12آره
31:13درسته
31:14بیا بور بسن
31:15خیلی داد می زنی سرم درد گرفت
31:17سوت بش بسر سوت بش
31:19درد گرفت داد زدین مخم درست سوت می کشه
31:22فوتبال بازی نمی کنی این ساعت هفه خالی داره تموم می شه
31:24یکم سب کن شاسته این دست خیلی حساسه
31:26بذارینه رو ببرم بعدش بینیم فوتبال
31:29آه
31:30من که رفتم
31:31منم می آمد آن سلم سر رفته
31:33ببینم فوتبال بلدی؟
31:34اگه می خواهی بیا خودت ببین
31:35باشه بریم
31:38دوستان موفق باشه
31:39ممنونم درست که
31:40مرسی
31:43زود باش خنبر بنداز
31:49وکیل جفت بی شو
31:59خیلی سرده نه
32:00آره
32:05وکیل جفتمون یکیه
32:07آره جمه گفت، مبارک باشه
32:10چون با بورسی همون درست خونده خواستم وکیلم باشه
32:12دختر باحوشی
32:16و البته شجاع
32:17این همه پول داری، اون وقت به ما نمیدی؟
32:20سرکار، این همه پول داری
32:22اون وقت به ما نمیدی؟
32:24سرکار، این همه پول داری
32:25اون وقت به ما نمیدی؟
32:27سرکار، این همه پول داری
32:28اون وقت به ما نمیدی؟
32:30سرکار، این همه پول داری
32:31اون وقت به ما نمیدی؟
32:33سرکار، این همه پول داری
32:34اون وقت به ما نمیدی؟
32:36سرکار، این همه پول داری
32:37اون وقت به ما نمیدی؟
32:39فتوتو بزی mum攻 Before 4T
33:03سرکار، این همه پول داری
33:04اون وقت به ما نمیدی؟
33:06یه اینجا ببینم چی میخوایی نشونم بدی؟
33:09نشونت میده
33:11حالا سووش یه سری چی میخواد؟ بگو دیگه
33:13بربنه
33:14میخواد یه جایی که فرد بلوت هم باشه
33:16چند نفر بهش حمله کنه
33:23چی؟ واسه چی؟
33:24نمیدونم گربان، نفهم میده
33:26باشه باشه خودم حلش میکنم
33:28من اوقاتی نکنم برو برو برو ببینم
33:32آهان ترتیبتو میدهم
33:34آب کشت شده
33:42دستتان
33:43دستتان نراجلو دستتان
33:45بیایی بار
33:47محکمتر بزنش
34:04خيب
34:23ممنون دستتان
34:28�iه تو نبودی
34:30اتحالم من رو میکشتن
34:32دیگه مطمئنم که منو یادت نیست
34:35وگرنه جونم رو نجات نمی دادی
35:02دیگه مطمئنم که منو یادت نمی دادی
35:04وگرنه جونم رو نجات نمی دادی
35:06وگرنه جونم رو نجات نمی دادی
35:09وگرنه جونم رو نجات نمی دادی
35:11وگرنه جونم رو نجات نمی دادی
35:13وگرنه جونم رو نجات نمی دادی
35:15وگرنه جونم رو نجات نمی دادی
35:17وگرنه جونم رو نجات نمی دادی
35:19وگرنه جونم رو نجات نمی دادی
35:21وگرنه جونم رو نجات نمی دادی
35:24بخشید
35:42تو بارش ساری
35:47منظورم این رو خیال نکنیه غهره مانی
35:50تو...
35:52هیچ وقت نمی تونی من رو دستگیر کنی
36:04هیچ وقت تا عبد
36:06باید برگردیم
36:36باید برگردیم
Recommended
41:44
|
Up next