- 5 days ago
Category
📺
TVTranscript
00:00چرا بعضی چیزا رو به خاطر میاره؟ بعضی چیزا رو به خاطر نمیاره؟
00:04اون به خاطر شکر روانی که بهش وارد شده حافظش رو از دست داده
00:07ما نمیدونیم اون دقیقا شکر روانی بوده یا نه
00:10من این کارو کردن
00:12راستشو بگو من این کارو کردن
00:14تولدت مبارک
00:17تولدت مبارک
00:19میکشمه
00:21متوجهم بلی تا دادگاه وقت زیادی نداری
00:24برای برگردوندن حافظش چپار میتونم بکنم
00:27چطور میتونم کمکش کنم اون اتفاقا یادش بیاره؟
00:31هرچقد بیشتر با آدم ها مکان ها و اتفاقاتی که توی گذشته براش افتاده رو به رو بشه
00:35زودتر میتونه حافظش رو به دست بیاره
00:38بسیار خوب
00:38با روان پزشکت حرف زدم
00:41گفت اگه با چیزایی که به گذشته مربوط میشه رو به رو بشی
00:43بهت کمک میکنه حافظت برگرده
00:46این چمی دونه یادت میاد
00:50فکر میکنن نازلی رو با این چمی دون از خونه بردی بیرون
00:54خوشگلم
01:01داشتیم میرفتیم ما سافره
01:06خیلی زغزده بود
01:08میگن نازلی رو گذشتم تو چمی دون اره
01:17و از خونه هم برده هم بیرون
01:23همچین چیزی غیر ممکنه
01:32اصلا محاله
01:35نمیخوام میشتر از این نگاش کنم
01:42فرات
01:42ازم خواستی کمکت کنم یادت بیاد
01:45منم دارم کمکت میکنم دیگه
01:46چیزی تا روز دادگاه نمونده
01:48دطفاً تمرکز کنه از حکوم به خاطر بیاری
01:51باشه
01:52هر بندهایی که قبلاً کار کردی رو بررسی کردم
01:58رئیسه یه تایفر رو به جرم قتل دستگیر کردی
02:02یادته
02:02حاجی علاگوز
02:08تو بند بغلیه
02:09فقط اون میدونه تو انفرادی چی نوشتم
02:14و سامینم میخواد یه جورایی ازم باج بگیره
02:18خیلی خوب
02:20این کیه
02:22زفا
02:28یادم بابشدانی
02:32یادم شریف
02:36ببینم این یکی هم یادت میاد
02:39موسیقی
02:54موسیقی
02:58موسیقی
02:59موسیقی
03:01موسیقی
03:05همه پرندارو بوسیدی فقط لک لک مونده
03:08مگه قضیه زنگی در رو حل کردی که اطلاعات جدید میخوایان
03:13آجی چیزی تا روز دادکام نموزه و نمشته آوازم مهمن
03:16سرنوشته دست منه اینو فراموش نکن
03:35بگو دیگه
03:37تیق
03:40چی؟
03:41تیق تیق
03:42روی زمین نوشتم تیق
03:45نه بابا تو ننوشتی من میخوام
03:47به خاطر تو کل طایفه با من دشمن شدن
03:50فکر میکنن که من رئیسشونو کشتم
03:54میخوام منو بکشن من اینو حس میکنم
03:58به لطفتو رئیس زندان هرچی چاق و ماغو و تیزی میزی داشتیم از زمان گرفت
04:03باید یه جوری از خودم محافظت کنم
04:05برای همین چیزی که میخوام و بهم بده
04:08منم چیزی که تو میخوای بهت میدن
04:09دیگونم نکن من چجوری تیق بیارم اینجا
04:11اینا همه جا رو میگردن
04:13همه جا عشق ایکس داره
04:15حاجی چیزایی که میخوای غیر ممکنه
04:17روزمین دیگه چی نوشته بود
04:19تو هنوز این شریکت حاجیال و گزه درست نشناختی داد ستان
04:22دیگه این ترفندهای تو رو من جواب نمیده
04:25چیزی که میخوام و بهم بده
04:27تا چیزی که میخوای و بهت میدم
04:29چیزی که میخواید
04:59ساباش
05:06با تو هم ساباش
05:10میدونی چه همو گذشته ساباش
05:21حتی یه بارم به هم زنگ نزدی
05:23جلی ها سانسورم که دیدامت انگار که حسن منو نمیشنسی
05:27زنم پیشم بود توقع داشتی چی کار کارم؟
05:31که اینطور
05:31از که تا الازانی از برات مهم شده
05:34میدونی چند بار بهت زنگ زدم و چند تا پیان فرست دادم؟
05:37مشغول مرسم تشه جنازه برادرم بودم
05:41نیمه جونمو از دست دادم
05:43از یه طرف خانوادم پریشون
05:45از اون طرف هم کارم
05:47اگه نمیشنختمت حتماً حرفاتو باور میکردم
05:50تو هیچ وقت برادر تو دوست نداشتی
05:52یدت پاشت ساش چه حرفایی میزدی؟
05:55ازش متنفر بودی
05:56برای چی اومدی اینچم؟
06:03دلم برا تنگ شده بود
06:05بلی انگار تو دلتنگ من نبودی
06:07منم خیلی دلتنگیت بودم
06:12معلوم نیست
06:13پس بیا رفت دلتنگی کنیم
06:21رجبه یه سری مسئله مهمم حرف بزنیم
06:27به زودی عضا به هم میریزه
06:35الو
06:37بله من فردو هم بفرماییم
06:41ساشا
06:52تو کسی به اسم فردو میشنسی
06:54ظاهرن مشوقی ساباشه
06:56چی؟
06:57آره
06:57ظاهرن ساباشی دوست دختر داشته به اسم فردو
07:00میگه باید راجب مسئله مهم میحرف بزنیم
07:02میگه به زودی عضا به هم میریزه
07:04این کیه؟
07:05ساب کنه الان نگاه میکنه
07:07فردو
07:13نه
07:15راجبه کسی به اسم اون اطلاعاتی سب نشده
07:18باید هر جوری هست به فهمیم این کیه
07:21خیلی مهمه
07:22باشه تو سر کنی کم ازش اطلاعات به دست بیاری
07:26منم تحقیق میکنم ببینم از این کیه
07:28باشه
07:29یک کار فوری برام پیش اومد
07:40بلی امشب همون جایی همیشگی با همشام میخوریم
07:43میبو سمت
07:45فردا
07:46کمکش کن حافظش برگرده
07:56درخواست مجدد سحنه ی جور
07:59حرف زدن با همکارش
08:03تو معلومه داری چی کار میکنی؟
08:26درخواست تکرار باستازی سحنه ی جورم دادی؟
08:29میتره یکم آروم باشی
08:30این طرز حرف زدن اصلا درست نیست
08:33فراث راجب اون شب یه چیزایی یادش اومده
08:35اما من ازش بیخبر بودم
08:36قضیه چی؟
08:38هنوز یادش نیومده
08:40ولی من واسه این که به یاد بیاره
08:43هر کاری بتونم میکنم
08:44برای همین
08:46میخوام خونش یعنی سحنه جورمو ببینیم
08:50نیازی به باستازی مجدد نیست
08:53تمیمی ترین دوستتونو
08:55با این که میدونستین هیچی به خاطر نمیاره کشوندین دادگاه
08:59اون بس نبود حالا میخوان جلی وکیلش رو بگیریم؟
09:02تو دیگه داری از حدت میگذری
09:05نه خیلی
09:07تازه دارم شروع میکنم
09:09سحنه ی جورم باید دوباره باستازی بشه
09:14موکلم باید موقع باستازی حضور داشته باشه
09:17درخواستم رو به قاضی دادگاه ارائه دادم
09:20فراد میره سر سحنه ی جورم
09:24یکی انتخاب کن
09:36باشه
09:37من نگاه نمی کنم به من نشون نده
09:39خیلی خوب بذارش این بسن
09:40گذاشته
09:41ببین وقتی بور میزنم نگاه نمی کنم
09:43باشه حالا بگو کارت چند دومو میخوایی
09:44باشه
09:45یک دو سه چار
09:47حاضری؟
09:48بفر
09:49ای میگه من بلدم بلدم این چیه این نبود آخه که
09:54این همون کارده
09:56باورم نمیشه پسر
09:58اینو چطوری گذاشتی تو سویش گرتم
10:00بابا تو دیگه کی هستی
10:02یک فراغ
10:03ایوالله بابا
10:04نشی جون
10:05به حاجی چی کار کردی؟
10:10کلمه رو دونه دونه میگه مردی که بیشرف
10:15ازم خواسته براش تیغ جور کنم
10:19اگه آسانه خودش جور کنه
10:21این همه ساله اینجا
10:23تا حالا ندیدم اینقدر بازرسی کنم
10:25نفهمم روی زمین چی نوشته بودم
10:27تا اتگاه به ایچ دردی نمیخوره
10:28باز میرم اونجا و
10:30ایچی یادم نمیاد
10:32سلام علیکم
10:38علیکی سلام بفرما
10:40بیال دادش من
10:41بچه ها اسم این تازه بارد علیه
10:43رئیس کپ بیارمش منده شما
10:45چیزی تو دادگاش نمونده
10:46در جریان باشی
10:47خب دیگه برو با دوستا داشت نشون
10:49خوش اومدی دادش
10:50خیلی ممنون
10:51نگاش کن تو رو خدا ببین چقدر کچولوه
10:59اسه تخمه مرگا
11:00تو بین ما خلافگارا چی کار میکنی؟
11:02گشت ندیست خزا نمیخواه؟
11:03ندودش
11:04چایی چی؟
11:05گرمت میکنه ها؟
11:07آی خدا
11:08دادش حالی جرمت چیه؟
11:09کاری نکردم
11:10مگه میشه آخه؟
11:12آره بالا
11:13کلن اینجا همه بیگناهیم
11:15ببین پسر مثلا من دوستم
11:17روهم دوست قبول درم
11:19دادش من
11:21بگو دیگه جرمت چیه ها؟
11:23جرم منم دوستیه
11:24آره جون خودت مطمئنم تو دوست نیستی
11:27ببین منا
11:27اسم من پاشای
11:32اینشالله زود عذاب میشی
11:34جای تو اون بالاست پسرم
11:35خوش اومدی علی
11:39تعریف کن ببینم
11:41چیکار کردی؟
11:42ای بابا
11:43تعریف کن دیگه پسر
11:45این دادستان مملکته
11:46براش به گوش آیت کمکت کرد
11:49رسلی بچه ها
11:51میخواستم یه خبر دیگه هم بهتون بدم
11:53یادم رفت بگم
11:54خیلی خوششنسی
11:56باز براتون پور ریختم
11:57بفرمون
11:58بگیرمش
11:59واسه آخر هفتهتون
12:00یه برنامه توب بریزیم
12:01بریم کافه
12:02رسلان نصبی خوش بگذرونید
12:04خوش هم میاد
12:05سر به سرتون میذارم
12:06نقل نداری
12:07ولش کن بابا مریضه
12:10آخه پدر من
12:11تو چرا انقدر خصیصی
12:13به خدا پول تو جیبه
12:14یه بچه دبیرستانی
12:15از این بیشتره
12:16قمبر
12:17باز زندادش
12:19خوب هوا تو داشته
12:20خدا ازش راضی باشه
12:22آم بابا
12:23معمولیم
12:24مثل همیشه
12:25آه ارن
12:28تو هم فقیریا
12:29این چقدر آخه
12:30اوه
12:32یه لحظه بایستیم ببینم
12:33دادستان ریکورد زده
12:35الحق که مادرزانت
12:36خیلی دوست داره
12:38چی داری میگه پاشا
12:39پسر چرا عصبانی میشی
12:41چیزی نگفتم که
12:42مادرزانت دوست داره
12:43مثل همیشه برات فول ریخته
12:45یه چند باریم آمد
12:46ملاقاتت
12:47ولی تو نخواستی ببینیش
12:49چی؟
12:50یا این زن
12:50این قد دیوونه است
12:52که به قاتل بچهش پول میده
12:54یا باور نداره
12:56که قاتل باشی
12:57خب ببینم علی
13:04چند سالته
13:05میشده سالمه
13:06موسیقی
13:36موسیقی
14:06موسیقی
14:36چی شده؟
14:54چرا انقدر دیر اومدی؟
14:56اتفاقی افتاده؟
14:57اقباطوه دیر وقت شد
14:58ولی الان وقت کردم
14:59بیان چکار کنم خب؟
15:01کادوی نازلیو اووردم
15:02راستش
15:04فراس خوابه تاهر
15:06ولی بگه تو
15:08دمه در وای نسابیه
15:09با هم یه قهفه بخوریم
15:10قهفه حاضره؟
15:27من میرم فراسو بیدار کنم
15:33نه نه
15:33لازم نیست
15:34من زیاد نمیمونم
15:35باید زودتر برم
15:36البته گفت صبح ساعت پنج بیدارش کنم
15:38فکر کنم یه کار مهم داره
15:40گفته فرده یه کار مهم داره؟
15:42خیلی عجیبه پس چرا هیچی به من نگفته؟
15:45نمیدونم
15:46حالا فرده خودت میفهمی؟
15:47آره، آره، آمیدوارم نازلی از کادو خوشش بید
15:50آه، آه، بسرد ببینم چی براش گرفتی؟
15:53آه، براش ماهی خریدی؟
16:00مگه میشه خوشش نگاد، نازلی آشق ماهی هست
16:03دست درد نکنه ولی این وقت شب خیلی تو زحمت افتادی
16:07یعنی فردو میتونستی بدیش به فراد
16:10نه بابا، چه زحمتی؟
16:13راستش بهونهی شد که تورم ببینم
16:15آه، آه، میخوای واسه نازلی پیام بذاری؟
16:23پیام بذارم؟
16:24آره، از دست تو مگه نمیدونستی این ماهی صدا رو زبط میکنه
16:28بزا نشونیت بدم
16:29نازلی، امود تاهر میخواید براز پیام بذاره عزیزم
16:33دکمان رو فشار بده
16:36نازلی، منم امود تاهر
16:41تو الان توی اتاقت حسابی خوابیدی
16:43ساعت حدود یک نصب شبه
16:47واسه تولودت دیر رسیدم ولی
16:50تولودت مبارک نازلی
16:53آفرین، بهتر از این نمیشد
16:56مطمئنم از کدش خیلی خوشش میاد
17:13مطمئنم از کدش خوشش میشه
17:15بزنید مبارک نازلی
17:16مطمئنم از کدش خوشش میاد
17:18مطمئنم از کدش خوششوند
17:19مطمئنم از کدش خوش شبه دست کدش خوشش من خوشش میاد
17:22موسیقی
17:51موسیقی
18:21موسیقی
18:29موسیقی
18:31باید فرات رو تبرعه کنید
18:33محال اون همچین کاری کرده باشه
18:36نگران نباش
18:37همه یه تلاشم رو میکنم
18:39فرات مثل برادرمه
18:42از من چی میخوای
19:01سعی کردم با همکارای دادستان فرات حرف بزنم
19:05ولی همه شون ازم فرار میکنه
19:08شما توی خیلی پرونده ها باش کار کردی
19:10چرا تحلیق از خدمت شدی
19:12خلاف قانون عمل کردم
19:13بهتره بگم دادستان فرات اینطوری خواست
19:17یعنی دقیقاً بد از تحقیقات در باره یه پرونده باریشی اثاری درسته
19:21تعلیق شدنیتون به این مسئله ربطی داشت
19:24کامیسه
19:30شما دستکم به اندازه این من باور داریم که دادستان فرات بیگناهه
19:34پس لطفاً کمکم کنی
19:36من نمیتونم به کسی کمک کنم
19:40بلی چیزی تا روز دادگاه نمونده
19:47ممکنه با کچکترین حرف شما همه چیز عوض بشه
19:51من مجبور نیستم چیزی بهت بگم
19:53همه چیزو فراموش کردم
19:55نه فرات
19:56نه پروندهش
19:57هیچ کدوم برای من مهم نیست
19:59لیست ملاقاتی های زندان رو نگاه کردم
20:04میگین براتون مهم نیست
20:09اما تا حالا چند بار رفتین ملاقاتش
20:11رفتم
20:13ولی منو به خاطر نیوورد
20:15به من اعتماد ندارین نه
20:18میدونم دارین پیش خودتون میگین
20:21این دختره میخواد فراتو نجات بده
20:23آره
20:26درسته که تا امروز تو پروندهی برنده نشدم ولی
20:29این دفعه میخوام برنده بشم
20:33میخوام ثابت کنم که دادستان فرات بیگناهه
20:38برای این که برنده بشم
20:40و بتونم اونو آزاد کنم
20:42هر کاری بتونم میکنم
20:43تا آخرش ادامه میدم
20:46اگه یه وقت نظرتون عوض شد
20:56و خواستین چیزی به هم بگین
20:59میتونین هر ساعتی خواستین زنی بزنی
21:11نه الان نه هیچ وقت دیگه
21:13حرفی برای گفتن ندارم
21:16دادش
21:20من با هر که فکر میکردم میتونه کمک کنه حرف زدم
21:23میگن این روزا نمیشه چیزی بارده زندان کرد
21:28دادش
21:34من با هر که فکر میکردم میتونه کمک کنه حرف زدم
21:39میگن این روزا نمیشه چیزی بارده زندان کرد
21:42به نظرم غضیه تیغ منتفیه
21:44بی خیالش شو
21:45تبلتو دوزدیدی یا نه دوزدیدی؟
21:59اگه دوزدیدی چرا پسش ددی؟
22:01نه دوزدیدم دادش فراد
22:02خوهرم الیو خیلی مریضه
22:04نمیتونه از سختش بلند شه
22:06توی عمرش سینما نرفته بود
22:07دلش میخواست فیلم ببینه
22:09پول نداشتیم تبلت بخریم
22:11کسی هم که نداریم
22:13برای این که خوهرم بتونه فیلم ببینه
22:14تبلتو دوزدیدم
22:15وقتی برش گردوندی چی گفتن؟
22:21زنگ زدم به پولیس
22:22ولی تو که برش گردوندی؟
22:25چون پسش ددی باید فقط به خاطر آسیب رسوندن
22:28به وسیله مجازات بشی
22:29همین متوجه ای نه به خاطر دوزدی
22:31من دادستان پروندتو میشنستم
22:36یه دفاعی خوب برات آماده کنیم
22:40از اینجا آزد میشی
22:41راست میگی؟
22:43میگه راست میگی؟
22:45به سر بهترین دادستان مملیکت جلد نشسته خبر نداری؟
22:48دادستان؟
22:49میگم میشی نگاهی به پرونده های ما هم بندزی؟
22:52شاید ما هم از اینجا خلاص شدیم
22:53ها هم چی میگی؟
22:54قربونت برم داداش از من شروع کن
22:56دختره منتظرمه
22:57قراره با هم ازدواش کنیم
22:58با هم قول و قرار گذاشتیم
22:59بایدین ببینم چه خبرتونه
23:01نارون باشیم به خودتون بیاییم
23:02بین شما جرم من از همه سببتره
23:04برات
23:05تو رو خدا اول مشکل من رو حل کن
23:07من تو قره کشی برنده شدم
23:08بلیتش الان تو خونمه
23:09اگه آزاد بشم قول میدم هوای همتون رو داشته باشم
23:12خیلی خب بچه ها راحتش بذارین
23:15روز دادگاه علی دادگاه خودشم هست
23:17اینشالله هر دوشون آزاد میشن
23:19داداش
23:21وقتی از اینجا بری ما رو که فراموش نمی کنی
23:23ما رو هم نجات بده دارش دیگه
23:25خیلی خب داداش
23:25یکی یکی
23:26بذار اول با علی شروع کنیم
23:29براش یه دفاعی خوب مینویسیم
23:31خان بابا
23:32قلم کاغذ داری؟
23:34آقا ساواشو باش
23:36خدا میدونه دیگه چه غلطه ای کرده
23:39باورا نمیشه به بوگ خیانت کرده باشه
23:42همه خیانت میکنن
23:44این روزا این چیزا خیلی عادیه چرا تحجب کردی؟
23:47برای این رابطه ی رابطه محمولی نیست
23:50مطمئنم بین این دوتا یه چیزایی هست
23:52ممکنه اون کسی که این پاکت ها رو برامون فیرستده فردا باشه؟
23:57این طوری فکر میکنی؟
23:59جایی همیشهگی همون میبینیم اینا کجا قرار میذاشتن؟
24:03باید بفهمیم
24:04سعی میکنم بفهم
24:05باید بیشتر سعی کنیستشم
24:08اگه زنه بفهمی من صاحباش نیستم؟
24:12پنج ماه تموم نقشمون داشت بدون مشکل خوب پیش میرفت
24:15اما یهو داستیتان وکیل گرفت و همین چیو به هم ریخت
24:18او پسرم یواش
24:31یواش
24:32باقی بازی از این چیزا پیش میاد دیگه نه؟
24:37اه؟
24:39هکی زمین میخورد و میشه بای شکلات خوب کرد
24:45بابام همیشه میگه
24:46روز به خیر آقا بریش
24:54بابا میتونم برم تا بازی کنم؟
24:59برو عزیزم
25:00بابا منم برم
25:01برو فقط مبازه باش
25:16خیر باشه
25:21میبینم داری بچهارم قاطعی قضیه میکنی ها؟
25:24فکر نکنم اچی به خاطر توه
25:27فقط دخترم و آوردم پارکمی
25:31اه؟ عجب تصادفی؟
25:33آوردیش همون پارکی که من هر روز پسرم رو میارم
25:36چفتمون میدونیم که اون پسر تا نیست
25:38تو هیچی نمیدونی داد ستان
25:40تو هیچی از من نمیدونی
25:42پس بلوف نزن
25:43اینجوری خیلی زندگی قشنگی نه؟
25:46خونه، ماشین، کشتی، بیلا
25:48اون همه آدم هم که زیر دستت
25:50مثل پادشاه زندگی میکنی
25:53ولی تا یه دادستان میبینی
25:56بعد جور میترسی
25:57میخوایی بدونی وقتی من رو میبینی
26:00چطوری رنگ رویت میپره؟
26:02وقتی به موقعش بایت رو برو بشنم
26:03رنگ رویت رو هم میبینم
26:05من رو تا هیچ وقت با هم رو برو نمیشیم
26:07آه
26:08البته تو دادگاه هم دیگه رو میبینی
26:10باسه تبس عبد میگیرم
26:12لطفی کنی دادستان
26:15منم برای تبس عبد میگیرم
26:17جان
26:24خیلی بانمکه
26:27به نظر بچه باهوشی میاد
26:29دراست مثل باباش
26:32به نظر دقیقه بفهمه
26:35اموش باباشو کشته چی میشه
26:37من؟
26:40اکسل عملش چی میتونه باشه؟
26:45بارها بهت گفتم دیگه نمیخوام ببینم ات
26:47ولی تو با این که هیچ مدرکی دستت نیست
26:49همش سر رای من سبز میشی
26:51راشه به چیزایی که ازشون بیخبری
26:53حکم صادر نکن
26:54از من و پسرم
26:56فاصله بگیر دادستان
26:58از پسره؟
27:00اتفاقا باسه این که این بچه آگنده خوبی داشته باشه
27:05حتما مندازم زندان
27:06محاله بتونی من را بندازی زندان
27:08مراقب باش موقعی شکار شکار نشی
27:09مراقب باش موقعی شکار نشی
27:11مراقب باش موقعی شکار نشی
27:13مراقب باش موقعی شکار نشی
27:15مراقب باش موقعی شکار نشی
27:17مراقب باش موقعی شکار نشی
27:21مراقب باش موقعی شکار نشی
27:23مراقب باش موقعی شکار نشی
27:25مراقب باش موقعی شکار نشی
27:27مراقب باش موقعی شکار نشی
27:29مراقب باش موقع شکار نشی
27:31تا وقتی چیز یادش نمیاد مشکلی نیست
27:36تو ببین داستان فردا چیه
27:38بیا تو
27:41میبخشید آقا ساباش
27:48نمیدونستم جلسه دارین تو برنامه تو نبود
27:50بگو جیدا وقت ندارم زود باشید
27:52راستش یه چند تا برگست که او بردم امسا کنیم
27:55بفرمایی
27:56اینجا رو امسا کنیم
28:01نتیجه ی کال با چه کافی فردا آماده میشه
28:09برای چی شما این ارغامو چک نمی کنین
28:22اشتباهن بگیر درستشون کن زود باش
28:25ولی تا حالا حساب دارم
28:30اون همچنین اشتباهی نکردن آقا ساباش
28:32لازم نکرده بی خودی از حساب دارا دفاع کنی
28:34همه باید بس آدم کارشون رو انجام بدن
28:36وقتی میگم اشتباهست یعنی اشتباهست
28:37اطاعت میشه قربان
28:41خیلی ببخشید من یکم رو کارم حساسم
28:45آقا ساباش میخواستیم برای پسرتون هدیه بخرین
28:52به هم گفته بودین یاد آوری کنم
28:54خیلی ممنونم چه ایدا
28:55چی کار میکنین؟
29:01خدا لا نتشک کنه
29:02الان داشتم برگ آرک با امزایی خودم
29:04امزاش میکردم
29:05موقعی تحویل جنازه ساباش از پیزش که قانونی
29:08ام امزایی خودم رو زدم
29:09چطوری همچنین اشتباهی کردم؟
29:13خیلی خوب باریش آروم باش
29:15یه جوری اون برگر رو پیداش میکنم
29:17بطبخت میشین
29:18ببین کهی بهت گفتم
29:20آخ باریش
29:23خود چی کار کنم
29:24حواستم نبود
29:25این متهمه ایکی از پرونده هاییه که روشون کار میکردی
29:34یه دختره جوونو کشته
29:36بعد از این که ثابت کردی قاتل اونه
29:38خودگوشی کرده
29:40اسمش باریشی یساریه
29:43یساریه یکی از سرشناسترین خانواده های ترکیه
29:46منم با برسیه یه خیریه یه ساری درس خوندم
29:49فراد
29:50خوب نگاش کن
29:53این آدم تو رو یاده چیزی نمیندازه
29:58نه یادم نمیاد
30:04کافیه دیگه
30:07ببین فراد روان پزشکت گفت
30:09باید با اتفاقایی که توی گذشته برای تفتاده روبرو برشی میفهمی؟
30:12لطفا
30:13نمیتونیم همه چی رو ویل کنیم و به برگشن حافظه مندل خوش کنیم
30:18چند تا کار هست که باید بکنه
30:19یک
30:19باید برید دیدن مادر زنم
30:21برام پول میفرسته
30:24با وجود این که ممکنه قاتل دختر رو نوش باشم
30:27برام پول میفرسته چرا؟
30:30باید اینو بفهمیم
30:32باشه
30:33دو
30:34باشه
30:43دفعه دیگه یه تیق برام بیار
30:46برای خودم نمیخوام
31:16برای خودم نمیخوام
31:46ساواش ما رو باش
31:49هم دوستختر داشته
31:51هم تو رستوران مکسیکی قرار میذاشته
31:54از روگوشیش جاهایی که زیاد میره رو پیدا کردم
31:58و بعدش جستجمه به رستوران رو محدود کردم
32:00تو این رستوران یه میزه مخصوص داره
32:03پس معلومه اینجا زیاد میامده
32:04ساواش از غذای مکسیکی خوشش نمیامد
32:06ایتالیایی دوست داشت
32:08من که همیشه غذای مکسیکی انتخاب اولمه
32:11من دیگه میرم
32:12تو هم زیاد دور نشو باشه ممکنه به تیتیش پیدا کنم
32:14از کارایی ایزنه نمیشه سر دارا ورد
32:17باشه
32:18من رسیم
32:19مراقب باش
32:20خوش اومد این آقا ساواش
32:31بفهم این خواهش میکنم
32:32خیلی ممنونم
32:33دیرم واسه اینجا تاک شده بود
32:37پس به افتخار امشب
32:40خب چی کارا میکنیم
32:50اوزا چطوره
32:51مثل همیشه
32:52من همونجام
32:54پس چیزی عوض نشده
32:58خیلی نه
32:59آه
33:03سواش
33:04تو که غذای تند دوست نداشتی
33:06منگه این تنده
33:10خودم هم نمیدونم دارم چی کار میکنم
33:12فکر کردم ساس معمولیه
33:14آقا سواش
33:17از دیدنتون خوشحال هم خیلی وقت بود که نایومده بودیم
33:21خیلی ممنونم ولی
33:22ما هنوز دسر سفارش ندادیم
33:25دسر مورد علاقتونه آقا سواش
33:27راستش جدیدن یکم رایت میکنم
33:32به خاطر غنده خونه این چیزه
33:33باشه هر جور ما گلی
33:35بزنینش رو میز
33:36میشه ازتون خواهش کنم اینو عوض کنین
33:41اشتباهی روش توسن تند ریختم
33:43چشم کنم
33:44خیلی خوب
33:48من میخورم
33:57انگار به جای پنج ماه
34:03پنج ساله که همدیگر رو ندیدین
34:05متوجه نشدم
34:08یه جوری شدی
34:09سواش همیشگی نیستی
34:11ناره حق با توه
34:16دیگه اون آدم سابق نیستم
34:19تو این پنج ماه زندگیم زیر و روح شد
34:25اون از ماجرای برادرم
34:27خودکشیش و مدریت شرکت
34:29همه منتظرم برگردی
34:33جدن؟
34:37خیلی آسای کردن با ها تموس بگیرن
34:40میگم که به زودی برمیگردی
34:43سواش
34:49نمیخوایی چیزی بگی؟
34:55زندگی
34:59کتاتر از اونی که بخواییم از کار حرف بزنیم
35:04دیلم تنکت بود
35:10مامان
35:22مگه من بهت نگفتم که واسه اون قاتل روانی پول نفرست؟
35:26پسرام اینجوری حرف نسن
35:28فرات همه اینه بچه همه
35:29هنوز که معلوم نشده گناهکاری یا نه
35:31نازلی هم؟
35:32اون کشته
35:33نازلی رو هم اون کشته
35:35حتی گفت به میگه که نازلی رو کجا دفن کرده
35:38مردی که یاشه
35:39فرات همچین آدمی نیست
35:41مادر من تو داری تو دنیای خیالی خودت سیر میکنی
35:44میفهمی؟
35:45هم خوهر رفتم نازلی
35:46شب بخیر
35:49ببینم تو اینجا چی کار میکنی؟
35:53شما ها میخوایی منو دیوونه کنی؟
35:54باشده بشیر
35:55بگو ببینم کی هستی؟
35:58کیه؟
35:58میخوایی بدونی کیه؟
36:00الان خودم بهت میگم
36:01این وکیل فرات قاتله
36:03دروخ میگم؟
36:04هن؟
36:05مگه سعی نداری که یه قاتل رو تبرعه کنی؟
36:08من اومدم اینجا با شما حرف بزنم
36:10ببین منا
36:11من با وکیل یه آدم قاتل روانی
36:13هیچ حرفی ندارم کن بزنم
36:15برو بیرون
36:15بشیر
36:16ماما لطفا
36:17درکتون میکنم
36:18حق داری نسبانی باشین
36:20ولی من دنبال حقیقتم
36:21بگذاریم این کارت منه بفرمین
36:23شبتون بخیر
36:30امروز صبح شش فلسطینی از زندان فوق امنیتی اسرائیل فرار کردن
36:58سخنگوی اداره امنیت اسرائیل در بیانیه که به تازگی منتشر کرده
37:02اظهار داشت این فرار شبیه فیلم ها بود
37:04و اولین باری نیست که این اتفاق میدهد
37:07در جولای سال 1958 نیز زندانیان شورش کرده
37:11و 66 زندانی فرار کردن
37:14در اون حادثه
37:1511 زندانی و 2 نگهبان جان خود رو از دست دادن
37:18بابا دمشونگم واقعا دمشونگم
37:21ببین چقدر راحت فرار میکنن
37:22به خدا ما میتونیم فقط باید باور داشته باشه
37:24کاش ما میتونستیم از اینجا فرار کنیم
37:26به خدا که نام زدم منتظرمه
37:28به خدا الان از خنده قشت میکنم
37:30آخه تو رو چه به این حرفا؟
37:32بگه نشن دیگ و فمرو دستگیر کردن
37:34دیوونه یا؟
37:35نه مقتون از این خبر فقط همینو فهمیدی
37:37اونا دل شیر داشتن
37:38نقشه کشیدم فرار کردن
37:40اشتباه میگم خواهم بابا؟
37:42قصه رو باید تا آخرش گوش کنیم ببینی
37:44آخرش چی میشه
37:45هیچ کسه ای پایان خوشی نداره
37:47پهله خب بچه ها
37:51صبحونه امروز
37:52مهمون دادستان فراتیم
37:53خدا خیرش بده
37:54سفارش داده از آشپسونهی زندان برامونو بردن
37:57فرات
37:58هرچی پول فرست دادن
38:00خرج ما کردیم ممنون
38:02مادرزانش هوای اینو داره
38:03اینم هوایی ما را
38:04خدا ازت راضی باشه
38:06به لطفتو داریم جامبان میخوریم
38:08دستت درد نکنه داداش برای
38:09نوشه جون همگی
38:10حلالتون
38:11دادستان
38:11میگم وقتی علی
38:13خواست آزاد بشه
38:16برای اونم جشت مگیریم
38:18شما موافقی اینها؟
38:19باشه
38:20با چی جشت مگیریم؟
38:21ها؟
38:22با نونخالی؟
38:23وقتی خواستیم جشت مگیریم
38:25یه فکری براش میکنیم
38:26نوشه جونتون
38:27ممنون خواهم بابا
38:29او بهبه نوشه جونتون
38:36بفرماین در خدمت بشین
38:38ممنونم قنبر من خوردم
38:39خدایش اینجا بهتون خواهش مگذره
38:42بگذریم
38:44اومدم بگم کیا ملاقات عمومی درن
38:46آقا پای شا
38:47آقا قدیر
38:48و پای صحابت ملاقاتی
38:50یا جنب دادستان فراد بولو
38:52خب کی تو این روز آمده ملاقات من؟
38:55ببینم کسی ملاقات من نیمده
38:57چرا ولی چون ما کارمندهی زندان روانیم
39:00ازت قایم میکنیم
39:01قرار بود نام زادم بیاد
39:02توی نامه نوشته بود
39:03یه بار دیگه لیستتو نگاه کنم
39:05پس از شما هم عقلتون پارسنگ برمیدارا
39:07این چه طرز حرف زادنه
39:08آبا یه مایلی صحبونتون
39:10بعدم بخونیم بیاییم ملاقات
39:11یا اینکه منتظرین براتون دوتنامه بفرستن
39:14میایم بابا
39:15ایداد بیداد
39:16نوشه جونتون
39:18نوشه جونتون
39:20ببینید کی اومده
39:31بیا بغنم
39:32بابا جون در اخیلی براتون
39:34بیا بگه اینجا
39:35سلام عزیزم
39:38خب دیگه بریم بشیم
39:41چطوریت خوش گلایی من
39:44سلام بابا جون
39:47برو چجوره
39:48بیبر میگردی بابا
39:51خانم چلا همشین در صدا میده
39:54نه اینجوری نمیشه
40:03ببینم نکنه سکه چیزی تو جیبتون جامونده
40:06خانم لطفاً بیاییم به این خانم کمک کنیم
40:08ماما
40:13ماما
40:15ببخشید خاله جون
40:18چیزی نگفتین من فکر کردم فامیله یکی از این زندنی هایی
40:22ماما تو اینجا چی کار میکنیم
40:26چرا به من نگاه میکنی از خودش بپارس
40:30ماما
40:31قضیه چیه ماما
40:34سب کندرم با تو عرف میسنم
40:37قربونت برم تو چقدر بزرگ شدی
40:43نگاه کن تو رو خدا
40:44چقدری کشیدن
40:46میدونی اینمو کیه؟
40:48امو پاشاست
40:49دوست منه نگاهش کن بارو پیششید
40:50بای بای بای چه پسر خوشتیپی شدی
40:53حالت چطوره؟
40:53تو هم خیلی بزرگ شدی
40:55خدا حفظتون کنه
40:56ماشالله چقدر خوشتیپی بزر
40:59مادر
41:04زینبا
41:24فراد
41:31حالایی از این قضیه خبر ندارن
41:34خدا میدونه از این به بد قراره چی بشه
41:38این لطفه تا فراماش نمی کنم
41:40ممنون
41:54این لطفه تا فراماش نمی کنم
42:10این لطفه تا فراماش نمی کنم
42:13فراماش نمی کنم
42:21فراد
42:24پرسرام
42:27کارتو نبود مگه نم
42:35بگو که کارتو نبود
42:38منو ببخش مادر
42:40امکان نداره
42:43محالتو اونا را کشته باشی
42:46میتونم با زینبا خدا حفظی کنم مادر
42:56نتونستم مراقبتون باشم
43:15نتونستم
43:20همه اشتخصی من رو
43:23منو ببخش زینب
43:26زینب
43:31نازدیو پیدا می کنم
43:34دخترمونا پیدا می کنم
43:36بچهمونا پیدا می کنم
43:42قول می دن
43:53قول می دن
43:57قول می دن
43:59موسیقی
44:21موسیقی
44:22موسیقی
44:23موسیقی
44:42موسیقی
44:43مادر
Recommended
38:08
|
Up next