- 4 days ago
Category
📺
TVTranscript
00:00دسته تا نکل
00:01صبحتون به خیر؟
00:03هر روز صبح از رخت خوابه گرم و نرم من پا میشم
00:06بدون این که دست و صورتم ها بشونم پا میشم یام اینجا
00:08دیگه واقعا از دست مشکلات این شرخ خسته شدم
00:11جنابه دسته تا نکل لازم نبود شما بیاین من خودم حلش میکردم
00:14این مسئله اونقدر ماسونیست که بتونی حلش کنی
00:17آقا زاهد زنگ زد
00:18خبر همه یکی از این بیانی
00:19درسته تا نکل
00:21دسته تا نکل
00:51درسته تا نکل
00:53درسته تا نکل
00:55درسته تا نکل
00:57درسته تا نکل
00:59درسته تا نکل
01:01درسته تا نکل
01:03درسته تا نکل
01:05درسته تا نکل
01:07درسته تا نکل
01:09درسته تا نکل
01:11درسته تا نکل
01:13درسته تا نکل
01:15درسته تا نکل
01:17درسته تا نکل
01:19درسته تا نکل
01:21درسته تا نکل
01:23درسته تا نکل
01:25درسته تا نکل
01:27درسته تا نکل
01:29درسته تا نکل
01:31درسته تا نکل
01:33درسته تا نکل
01:35درسته تا نکل
01:37درسته تا نکل
01:39درسته تا نکل
01:41درسته تا نکل
01:43درسته تا نکل
01:45درسته تا نکل
01:47درسته تا نکل
01:49درسته تا نکل
01:51درسته تا نکل
01:53درسته تا نکل
01:55درسته تا نکل
01:57درسته تا نکل
01:59درسته تا نکل
02:01درسته تا نکل
02:03درسته تا نکل
02:05درسته تا نکل
02:07درسته تا نکل
02:09درسته تا نکل
02:11درسته تا نکل
02:13درسته تا نکل
02:15درسته تا نکل
02:17درسته تا نکل
02:19درسته تا نکل
02:21درسته تا نکل
02:23درسته تا نکل
02:25درسته تا نکل
02:27درسته تا نکل
02:29درسته تا نکل
02:31درسته تا نکل
02:33درسته تا نکل
02:35درسته تا نکل
02:37درسته تا نکل
02:39درسته تا نکل
02:41درسته تا نکل
02:43درسته تا نکل
02:45درسته تا نکل
02:47درسته تا نکل
02:49درسته تا نکل
02:51درسته تا نکل
02:53درسته تا نکل
02:55درسته تا نکل
02:57درسته تا نکل
02:59درسته تا نکل
03:01درسته تا نکل
03:03درسته تا نکل
03:05درسته تا نکل
03:07درسته تا نکل
03:09درسته تا نکل
03:11درسته تا نکل
03:13درسته تا نکل
03:15درسته تا نکل
03:17درسته تا نکل
03:19درسته تا نکل
03:21درسته تا نکل
03:23درسته تا نکل
03:25درسته تا نکل
03:27درسته تا نکل
03:29درسته تا نکل
03:31درسته تا نکل
03:33درسته تا نکل
03:35درسته تا نکل
03:37درسته تا نکل
03:40اگه میخوای دفترت زنده بمونم، به جرمت ایتراف...
03:47بخاطر نزدیم
03:50باشه
03:52بخاطر نزدیم
03:54مجبورم
03:56باشه عزیزم
03:58باشه عزیزم
04:00باشه
04:39همه در موقع باشه
05:09برنامه ریزی کردم. الان تنها چیزی که لازم دارن به یاد آوردن جزیاته
05:15اگه حرف رو مباور نمی کنی برو همه چی رو به رئیست بگو برو
05:18بگو داشتن فرار می کردن بعدش چی می شه؟
05:22چی می شه؟
05:23سختر این مجازات رو بهم می ده
05:26وقتی زینون نیست وقتی قاتلش رو پیدا نکردم وقتی نازلی پیشم نیست
05:29زهده بمونم که چی؟
05:32همینطوره باید برنامه ریزی کردن
05:34وقتی نازلی پیشم نیست زهده بمونم که چی؟
05:40بگو
05:42یعنی اصلا من رو نشناکتی؟
05:45اگه یه زمانی یه ذره به داداش به راتد اعتماد داشتی
05:48به احترام اون موقع
05:50بهم یه فرصت بده
05:52خواهش میکنم
05:54با هم دیگه
05:55با هم دیگه پیداش میکنیم
05:58قاتل زینون رو پیدا میکنیم
06:01جای نازلی رو پیدا میکنیم
06:05خواهش میکنم بشیر
06:16واقعا شوخی شوخی فرار کردن
06:18کاش منم باشون رفته بودم الان انقدر حسرت نمیخوردم
06:23خان بابا
06:25نگه بانو اومدن سرشماری چی بگیم؟
06:28میگم خواب بودیم
06:30اگه سال پیچه دون کردن دسپاچه نشید
06:34هلان دادش پاشا توی بهترین رستوران نشسته
06:37داره صبحونه میخوره و از منظره لذت میبره
06:40دادش پاشا رو بیخیال کسی اونو نمیشنسه
06:43دادستانو بگو
06:44گل ترکیه میشنسنش
06:49نگه بانو دارم میان من نمیتونم
06:50خاروم باش خوف نکن
06:52بانده پسر بانده
06:55برو تو
07:05?چیه شد؟
07:06نه تونستین فرار کنیم؟
07:10چرا داریم مثل بید میلرزی؟
07:12پاشا
07:14چی شده؟
07:15پاشا
07:17فراد کن
07:23خوب گوش کن چی میگم فیلن هیچ کس نباید
07:26به فهم که میخواستین فرار کنیم
07:28تو هم باید ببینید
07:30باید ببیند
07:31به فهم که میخواستیم فراد کنیم
07:33تو هم باید به هم ثابت کنی که نزلی زنده است
07:38ممنون بشیر
07:50فراد
07:52چی شد؟
07:59بشی
08:02تو کجایی؟
08:03از صبح هر چی زنگ میزنم جواب نمیدی
08:05بیسه مترم که خاموشه کجا بودی؟
08:07همینجا بودم درست شارجم تموم شده
08:09بسر تو عقلت سرجاشه چیزی زدی؟
08:11نه
08:11لعنت برشیتون
08:13رئیس دستور داده یکی رو ببینیم بند دادستان
08:15برو کاراش ردیف کن
08:16کی قرار رو بیاده؟
08:18هرکی میخواد بیاد به تو چه؟
08:20گوش کن ببین چی میگن
08:22به خاطر دادستان کل طایفم و هم دشمن شدم
08:25به خدا توی این بند امنیت جانیم سفر سفر
08:29لعنت برشیتون
08:31آره بیا زودتر منو ببر
08:32من حاضرم اینجام همش ببونه واسه اینا
08:34تو رو سرجاد ببینم
08:36بقیه همویستین تو سه هفت؟
08:37آدستان دارم میانم پیشت
08:53قسمت شد جفتمون زیر یه سخت نفس بگیشیم درست؟
08:56ببینم منو یادت میاد یه نفس
09:23برشیتون
09:25نطوری
09:28دست
09:30بسیار قوی
09:32خیلی خوشحالم یه جเราم میبینم Tul
09:35خودمون میه
09:36ولی انشالله درست میشه نگران نباشید
09:40انشالله ازاد میشین
09:41باشه متوجه شدم
09:43فهمیدم
09:45یه کم گرستمه
09:47بله بفرمایین بریم تو اتاق من بفرمایین
09:53درزم گوشیم هم ازم گرفتن. یه گوشی لازم دارم.
09:56گوشی رو بده.
09:57البته گوشی خودم هست.
10:01ببین رنگش خیلی خوب در اومد. میبینی؟
10:03آهان، خیلی عالی شده.
10:05فقط یه بار دیگه هم بیا مواد تو یکم کطا کنم. باشه؟
10:07باشه، ممنون.
10:08خیلی خوب دیگه. کارت تمام شد.
10:09ممنون.
10:10تو دفترم مینویسن. بعدن با هم حساب میکنی.
10:11ممنون. خودتون...
10:12به سلامت.
10:14ماشینه کرایهی رو همینجوری ویل کردی، رفتی.
10:19تنها هم نیستی که توی خیابون بمونی، نازلی هم همراسی.
10:23حتمان یه جایی میمونی، اما کجا؟
10:27کجا، یلی؟
10:33جمره جون، من یه سر میرم. با اینکه زود برمی گردم. باشه؟
10:36حفاظت به مغازه باشی.
10:37باشه.
10:38زود میام.
10:39خیلی سرده.
11:10علی؟
11:13تو وکیل دادش فراتی؟
11:15آره، من همه جا رو دنبالت گشتم. نازلی پیش توه؟
11:22میتونم به تی اعتماد کنم.
11:24البته که میتونی، علی.
11:27نازلی کجاست؟
11:39علی؟
11:42کجا داری میری؟
11:47جمره خانم، درسته؟
11:48بله.
11:50میتونم چند دقیق وقتی سنو بگیرم؟
11:55موضوع چیه؟
11:56موضوع مهمی، باید حرف بزنی.
12:01باشه، بفرم.
12:09خیلی سرده.
12:39خیلی سرده.
12:41خیلی سرده.
12:42خیلی سرده.
12:44خیلی سرده.
12:45خیلی سرده.
12:47خیلی سرده.
12:48خیلی سرده.
12:50خیلی سرده.
12:51خیلی سرده.
12:53خیلی سرده.
12:54خیلی سرده.
12:56خیلی سرده.
12:57خیلی سرده.
12:59خیلی سرده.
13:00خیلی سرده.
13:02خیلی سرده.
13:03خیلی سرده.
13:05خیلی سرده.
13:06خیلی سرده.
13:07خیلی سرده.
13:08خیلی سرده.
13:10خیلی سرده.
13:12خیلی سرده.
13:13خیلی سرده.
13:15جان خونeters!!!
13:17جذاب گیفتیش؟
13:18ůو ای کهpitلا نه آرم یه خیلی ماننو به آقایهی دوباره باشین
13:23و...
13:25س� öğrenد؟
13:26همینانه تا چون که هرàngه دیگر اثباتی دیدویIAN که خیلی سردی
13:30خیلی که همون که میکردم...
13:32خیلی سرده خیلی سرده
13:35خیلی سرده.
13:36خوهرتو تازه مرده
13:38کهی بیرون منتظر تحلی
13:41ها؟ نازلی؟
13:45نازلی؟
13:47اسم دخترشه
13:50یعنی چی؟ زنده هست؟
14:00این بومبه توی دست هم بومبه
14:06یعنی زبط نکردی؟
14:09متاسفانه
14:11متاسفانه؟
14:13چه کلامه یک کلیشهی؟
14:15مخصوص آدم های بازنده هست
14:19اصلا رجب داستتان حرف نمیزنی؟
14:22نکنه چیزی شده نمیگی
14:24همون جوریه، مثل قبله، فقط حافظهش باید شده
14:28خواهیم دید
14:31خیلی خوب زود باش، من رو ببر
14:33میخوام محکومیتم شروع بشه
14:37شوخی؟
14:39فکر کردم شوخی کردین
15:07خیلی خوب زود باش، من رو ببر
15:09میخوام محکومیتم شروع بشه
15:11شوخی؟
15:13خیلی خوب زود باش، من رو ببر
15:15میخوام محکومیتم شروع بشه
15:17شوخی؟
15:19خیلی خوب زود باش، من رو ببر
15:21میخوام محکومیتم شروع بشه
15:23شوخی؟
15:25خیلی خوب زود باش، من رو ببر
15:27میخوام محکومیتم شروع بشه
15:29شوخی؟
15:31خیلی خوب زود باش، من رو ببر
15:33میخوام محکومیتم شروع بشه
15:34خیلی خوب زود باش، من رو ببر
15:36میخوام محکومیتم شروع بشه
15:38شوخی؟
15:40خیلی خوب زود باش، من رو ببر
15:42میخوام محکومیتم شروع بشه
15:44شوخی؟
15:46خیلی خوب زود باش، من رو ببر
15:48میخوام محکومیتم شروع بشه
15:50شوخی؟
15:52خیلی خوب زود باش، من رو ببر
15:54میخوام محکومیتم شروع بشه
15:56شوخی؟
15:58خیلی خوب زود باش، من رو ببر
16:00میخوام محکومیتم شروع بشه
16:02شوخی؟
16:04خیلی خوب زود باش، من رو ببر
16:06میخوام محکومیتم شروع بشه
16:08شوخی؟
16:10خیلی خوب زود باش، من رو ببر
16:12میخوام محکومیتم شروع بشه
16:14شوخی؟
16:16خیلی خوب زود باش، من رو ببر
16:18میخوام محکومیتم شروع بشه
16:20شوخی؟
16:22خیلی خوب زود باش، من رو ببر
16:24میخوام محکومیتم شروع بشه
16:26شوخی؟
16:28خیلی خوب زود باش، من رو ببر
16:30میخوام محکومیتم شروع بشه
16:32شوخی؟
16:34خیلی خوب زود باش، من رو ببر
16:36میخوام محکومیتم شروع بشه
16:38شوخی؟
16:40خیلی خوب زود باش، من رو ببر
16:42میخوام محکومیتم شروع بشه
16:44شوخی؟
16:46خیلی خوب زود باش، من رو ببر
16:48میخوام محکومیتم شروع بشه
16:50شوخی؟
16:52خیلی خوب زود باش، من رو ببر
16:54میخوام محکومیتم شروع بشه
16:56شوخی؟
16:58خیلی خوب زود باش، من رو ببر
17:00شوخی؟
17:24سالگی و فرانیا
17:29نگه بان... نگه بان... نگه بان
17:46زینو
17:59PYM JBZ
18:29PYM JBZ
18:59PYM JBZ
19:29PYM JBZ
19:59PYM JBZ
20:29PYM JBZ
20:59PYM JBZ
21:29PYM JBZ
21:59PYM JBZ
22:29PYM JBZ
22:59PYM JBZ
23:29PYM JBZ
23:59PYM JBZ
24:29PYM JBZ
24:59PYM JBZ
25:29PYM JBZ
25:31PYM JBZ
25:33PYM JBZ
25:35PYM JBZ
25:37PYM JBZ
25:39PYM JBZ
25:41PYM JBZ
25:43PYM JBZ
25:45PYM JBZ
25:47PYM JBZ
25:49PYM JBZ
25:51PYM JBZ
25:53PYM JBZ
25:55PYM JBZ
25:58و اما خبر داغ امروز
26:00رئیس شرکت یساری ساواش یساری دسگیر و راهی زندان شد
26:05وی روز گذاشته با یک پیک مطوری تصدف کرده و باعث مصلومیت شدید مطور سوار شد
26:10بر اصاس اطلاعات به دست آمده ساواش یساری جرمش را پذیر افتد و تسلیم پولیس شد
26:18خدا رحم کرد طرف نمرده
26:21خیلی عجیبه
26:23درست همون موقع که فکر میکردیم
26:26آبرو ریزی های باریش تموم شد و خلاص شدیم
26:29یه مشکل دیگه پیش اومد
26:31جیده
26:32بله آقا زاهید
26:33ببینم این...
26:35از اینهای بیمارستان این موتر سبا رو پرداخت کردین دیگه
26:38بله پرداخت کردیم نگران نبود
26:40خوبه
26:41با خانوادش تماس بگیرین
26:42یه کمکی بهشون بکنین
26:44مثلا یه خونه بهشون بدین
26:46چشم قربان
26:47طرف نمارته
26:49اونوقت سواش رفته خودشو تسلیم کرده
26:51اما با وجود این انداختنه زندان
26:53ببینم مگه شرکتمون این همه وکیل نداره
26:56اینو به چه دردی میخورن پس این همه پول برای چی بهشون میدیم
27:00آقا زاهید واقعیت اینه که...
27:03آقا سواش نمیخوان وکیلوی خودمون براش کاری بکنن
27:06این بچه عقل نداره
27:07جیده این پسر دنبال چیه؟
27:10چیو درعصم مخفی میکنه؟
27:12اگه چیزی میدونی بهن بگو دخترم
27:15آقا زاهید آقا سواش پشت فرمون نبوده
27:18چی؟
27:19بوگه خانم بوده
27:21بوگه؟
27:23برو بهش بگو فارم بیاد اینجا، زود باش، برو
27:26چشم؟
27:27در حالی که تصبیر میشه دوران روزهای سخت خانواده یه ساری به پایان رسیده
27:31حادثه یه ناخوشایند اخیر باز همه رو شکک کرد
27:34برای این که عباده حقوقی این حادثه رو برسی کنیم با کار شناسه منو...
27:41بله آقا زاهید، من از این موضوع اطلاع داشتم
27:44حق با شماست قربان، بلی ما...
27:50تایر؟
27:53من به چی گفتم؟
27:55گفتم هر چی خانم میگی همون کار رو بکن، اما چطوری؟
27:58گفتم با مولای مدت
27:59اما تو چی کار کردی؟
28:00طرف و پای خودش اومده به جرمش اعتراف کرده
28:03برای چی دستگیرش کردی، تایر هان؟
28:04بگو، چرا الاختی زندان؟
28:06جناب داد ستانه کل خودش خواست
28:08بهش گفتم اگه میخواد جرمش رو پرداخت کنه و آزاد میشه
28:11ولی اون گفت میخواد مجازاتم رو تحمل کنم
28:14یعنی چی؟
28:15این اب آخر خانوادهش گلی تحت فشار بود
28:17گفت نمیخوام به خاطر یه ساری بودنم در حقم تبعیز قاهل بشه
28:20گفت نمیخوام انتقاد کنن
28:22برادر دوباله فی، یک دختر جوان رو کشت
28:25و از شپس خودکشی کرد
28:26و اکنون خودش مرتکب جوان رو کشید
28:28و از شپس خودکشی کشید
28:30و اکنون خودش مرتکب جوان رو کشید
28:32و اکنون خودش مرتکب جوان رو کشید
28:33و اکنون خودش مرتکب جوان رو کشید
28:35و اکنون خودش مرتکب جوان رو کشید
28:37و اکنون خودش مرتکب جوان رو کشید
28:38و اکنون خودش مرتکب جوان رو کشید
28:40برادر دوباله فی، یک دختر جوان رو کشت
28:43و از شپس خودکشی کرد
28:44و اکنون خودش مرتکب جورم شده
28:46و راه ی زندان است
28:48این مجرم کسی نیست جز رئیست شرکت یه ساری
28:50یعنی سباش یه ساری
28:52اینجا چه خبره؟
28:54میخوایی دیوانم کنی؟
28:57از چنیندن این خبر رو لزن میبری
28:58اگه جان میشنید چی؟
29:00اگه پسرم میشنید چی؟
29:01می خواهی دیوانم کنی؟
29:03از شنیدن این خبر را لزن می بری اگه جان میشنی چی؟
29:07اگه پسرم میشنی چی؟
29:11ببین
29:13توی اینی خونه
29:15درباره یه اتفاقایی که واسه یه بابای جان افتده
29:18نه حتی یه کلمه را جبش حرف زده میشه
29:21نه هیچ برنامه ای را جبش دیده میشه
29:24جان فکر میکنه باباش رفته مسافرت
29:28متوجه شدی؟
29:30متوجه شدی؟
29:42جیده هستن حالم خوب نیست
29:44آقا زهد میخوان شما را ببینن
29:47جیده نمیتونم بیام شرکت
29:50اشون گفتن فوریه
29:53موضوع چیه؟
29:55خب راستش من دقیق نمیدونم بلی خانم بهتر هجره کنی
29:59چون تعدادمون زیاده باسه اون میگم
30:04هر چی هم میخوره ظرفشون نمیشونه
30:06کلان همه اش تو قیافه است باشه حال نمیکنم
30:29خیلی خوش آمده
31:00استغفر الله
31:03من را ترسوندی مهد؟
31:05میخوایی با رسیر آب اونجا با کسی کاری نداریم
31:08شطوری اومدی اینجا؟
31:10من هر جا بخوام میرم
31:12هر جا
31:14حتی تو خوابتم میتونم بیام
31:16میدونی که اونجا دستگیر رس میکنم
31:19تو هم با وحشت از خواب میپری
31:21اما نگران نباش
31:23به زودی خوابت به واقعیت تبدیل میشه
31:30باورم نمیشه اینقدر کارتو...
31:33دوست داریم
31:35دیدی بازیگرهای تاعت میگن اگه پدر مادرمونم بمیرن باز میریم رو سحنه؟
31:38تو دقیقا مثل اونهایی
31:39من مطمئنم میرید دارت...
31:41چرا نگو؟
31:42تو تشری جنازه برادرت نگات میگردم
31:46همه اش زیر لب میخند دیدی
31:47یه قطر عشقی هم از ششات نیومد
31:49شاید اینقدر نراحت بودم که نمیتونستم گریه کنم
31:52آخرین بار که گریه کردی؟
31:55وقتی بابات برادرتو جانشین خودش گره؟
32:00تو میخوایی به چی برسی؟
32:02میخوایی اینجوری گیرم بندازی؟
32:05با موی دماغ من شدن؟
32:07ببینم تو هنوز نفهمیدی؟
32:10تا زمانی که من نخام...
32:12نمیتونی هیچ کاری بکنی
32:14حتی نمیتونی نفست بکشی
32:17اومدم اینجا بهت حشدار بدم
32:20یا تا فردا
32:22با پای خودت میره به جرمت اطراف میکنه
32:24یا من خودم به همه میگم
32:26که توی قاتل روانیی که برادر خودتو کشدی
32:29وای واقعا ترسیدم
32:31پخش زنگی این خبر رو پرش کن
32:33خیلی تثیرش بیشترین
32:34خوددانی بارش
32:36خوددانی
32:40تا فردا وقت داریم
32:42از ازادیت لذت ببر
32:44تو فردا و مردارو بیخیال شو
32:46مگه امبوز تولد نازنی نیست؟
32:52باید براش کیک بخری
32:54کادو بخری
32:55اگه دیر بری خونه باز نینب شروع میکنه به غرزدن
32:59الان خیلی ترافیکه از اینجا تا بوستانجی
33:01اوه، کلی راهه
33:04میخوایی هلیکوبترم رو بهت قرض بده؟
33:06بلدی برونیش؟
33:08آخه خلبانم رفته مرخصی
33:17چرا هر وقت من رو میبینی مثل خرگوشت هرسو میشی؟
33:20چرا؟
33:22ببه گیر
33:53شما با منکاری دشتی؟
33:55بابا
33:57خدا لعنتت کنه
34:00ببین منو
34:01الان مستقیم از اینجا میرید اداره ای پولیس
34:03میری خودت رو تسلیم میکنی
34:05فهمیده چی گفتم؟
34:06نباید به خاطر اشتباهی که تو کردی عابه رو به پسر من بره
34:09سووش رئیس اینجاست
34:11و تا عبادم رئیس اینجا میمونه
34:13تو که تخصیری نداری
34:16تخصیر منه که
34:17اجازه کنیم
34:18اینجا نمیتونم
34:20تخصیر منه که
34:21اجازه دادم یه ماری مثل تو
34:23حروس خارواده ما بشه
34:25همه ایش تخصیر منه
34:28این چه طرز حرف زدنه
34:30ماری یعنی چی؟
34:32مرغبه حرف زدنیتون باشید
34:36ببینم که زبون دارا وردی جواب میدی
34:39همه اینا تخصیر تو بود
34:43خیلی مذارت میخوام اشتباه کردم
34:46هیچ کس حق نداره جواب شما رو بده
34:48چون همه باید از شما به ترسن صداشون در نگهد
34:52حتی بچه های خودتون هم ازتون میترسن
34:56مقصد همه این اتفاقا شمایی
34:59هر بلایی که سر سواش باریش و مامان
35:02هر بدبختی که سر این خانواده میاد
35:04بای سوبانی شما این نه هیچ کس دیگه فهمیدی؟
35:08آقای زاهدی سریع بزرگ
35:11تو چطور جرات میکنی با من اینجوری حرف بزنی؟
35:13همین الان برو خودتو تسلیم کن
35:15باشه تا حتی همین الان میرم تسلیم میشم
35:17فقط به پولیس چی بگم؟
35:19بگم پسرتون رفته که دختر جبونو کشته
35:21بعدش هم رفته سراغ برادرشونم کشته؟
35:23نه اینا کافی نیست
35:25میرم میگم برادر خودشو که کشته هیچ
35:27مشروعه یه برادرشم رفته کشته
35:30اینا رو میخوایی به پولیس بگم؟
35:32آره؟ میشه دقیقا میگی به پولیس چی بگم؟
35:35ببین منو دهانتو ببند
35:37این کرس و پرسان چیه میگی؟
35:43خیلی جالبه که انکار میکنی
35:53میدونین چیه تو این دنیا
35:55شما فقط به یه چیزی هم میاد میدین
35:58فامیلیتون
36:03باریش به خاطر این فامیلیه لانتی
36:05برادرش سواش رو کشت
36:07و تو هیچی نگفتی و سکوت کردی
36:09سکوت کردی و چشت روی همه چی بستی
36:12دهنتم بستی و هیچی نگفتی
36:14تو چجور آدمی هستی؟
36:15شبا چطوری میتونی به خوابی؟
36:17پسرت کشته شده اونی که مرده از گوشت و خونت کده
36:21آخه تو چجور آدمی هستی؟
36:22مقصد همه اینا تویی
36:24باعث همه اینا تویی
36:26تو باریش رو به این روز انداختی
36:29تو باعث شدی باریش قاتل بشه
36:32تو اون بچه رو که مثل یه فرشنه بود
36:34به یه قاتل تبدیل کردی
36:36همه اینا تقصیر توه
36:40تقصیر تو
36:54چرا بایستدی؟ بشین دخترم
36:58خودت من امن را میسین
37:12میدونم تو هم ذهنت درگیره
37:14صاواش همین جوریه شبیه منه
37:17مثل یه ساری واقعی
37:19مسئولیت رو گردن گرفت و از زنش محافظت کرد
37:23من ازدراد میخوام
37:24اشتباه من بود بابا
37:27خودا لعنتت کنه
37:29فقط یه خواهشی ازت داشتم
37:32نمیخوام کسی چیزی به فهمه
37:35باشه
37:36حتما
37:39اصلا نگران نباشید
37:42بیا تو
37:45آقا زاهد
37:47اوه... چیزه
37:49از بیمارستان زنگ زدن
37:52تمریز خانم گمشت
37:53اوه
37:54چی؟ یعنی چیه؟
38:02یه قدمیم بودی ولی راحت از دستت دادم
38:06یعنی چی میخواستی به این بگی؟
38:10جمره جون
38:13اوه هنوز داری کار میکنی؟
38:17الان یه قهوه خوشمزده میارم میشینیم با هم حرف میزنیم
38:20والا خیلی خوب میشه خاله
38:23راستش وقتی گفتی یه پرونده ی جدید گرفتی از تو بیشتر کاشال شدم
38:26پرونده ی اون داستانتو رو خیلی ناامید کرده بود
38:36ببین چه قهوه دارست کردم ببین
38:39بوش اومد؟
38:40آره اومد
38:41زود باش بیا
38:42الان میام
38:51خیلی بوی خوب میده
38:54هیشگی نمیتونه بهتر از تو قهوه درست کنه
38:57نوشه جونت خوشگله
38:59خوب تعریف کن ببینم پروندت در باره یه چیه کیکیو عذیت کرده
39:04ببینم نکنه پرونده ی طلاقه ها
39:06آخه این روزا هر کیو میبینی داره طلاق میگیره
39:09نه پرونده ی طلاق نیست
39:11تصادف رانندگیه
39:14سواش یه ساری
39:16زده به یه پیک موتوری
39:17خدا لعنتش کنه
39:19موتور سواره رو کشته؟
39:21خدا رحم کرده
39:22زنده است
39:23ولی دستشون درد نکنه
39:25شرکت یه ساری همه ی هزینه های بیمارستانش رو داده
39:28وی چه آدم های خوبیه
39:30معلومه که باید هزینه هاشو میدادن
39:32حالا چرا تو جمره یه ساری ها که کلی وکیل وسیه دارن؟
39:36نمیدونم
39:37چون با بورسی یه خیریه یه ساری ها درست خوندم منو خواسته
39:41لعنت به خیریه شون
39:42خاله تو چرا اینقدر از یه ساری ها بدت میاد؟
39:46تو که اونا رو نمیشناسی
39:52ویل کن جمره جون
39:54من همینجوری یه چیزی گفتم
40:03جمره
40:07جمره
40:09جمره
40:12تو زندگی منی عزیزم
40:15خودت میدونی دیگه مگه نه؟
40:17میدونم
40:19سر پرونده ی اون داتتان روانی خیلی ازید شدی
40:22اگه حرفی میزنم به خاطر خودته
40:24نمیخوام به خاطر این آدم های پول دارم باز ازید بشی
40:27نمیخوام بازم ناراحت بشی و گسته بخوری
40:31آخه کی میتونه منو ناراحت کنه هم؟
40:34اصلا نگران نباش
40:36آفرین به تو خوشگله خاله
40:41آخه آخه ماشین لباس روی داره صدا میکنه
40:44لباس ها رو پن میکنم الان بر میگردم
41:05موسیقی
41:35موسیقی
42:03داتتان
42:05تا یه قدمی تو اومدم ولی
42:07منو به خاطر نمیفورده
42:09ناومیدم جلی
42:11اصلا اینجوری حال میمیکنم
42:13اون داتتان سابق کجاست؟
42:15شب اول همینجوریه
42:17آدم خوابش نمیبره
42:19به مورون زمان عادت میکنی
42:21وقتی یه اوملای پرق و خوابی تفشی
42:23اینجا بودم زخته
42:25خیلی ممنون
42:26مشکلی نیست
42:32موسیقی
Recommended
33:00
|
Up next