- 7/19/2025
Category
📺
TVTranscript
00:00لطفاً اینجا باينستین
00:01برین ممنون میشه
00:05بفرمایین بفرمایین برین
00:07خونه و ماشینه شو خوب بگردین
00:09این دور برام هر چی دربین مدار بسته اص
00:11همه رو بررسی کنید
00:13همه ی فیلم ها رو جمع کنید و ببرین منکست
00:15به روی چشم مربان
00:17بفرمایین
00:18بفرمایین بریم
00:19خونه و ماشینه شو خوب بگردین
00:21این دوره برم هرچی دوربین مدار بسته هست همه رو بررسی کنید
00:25همه ی فیلم ها رو جمع کنید و ببرین مرکز
00:27برو یه چشم مربان
00:30ببخشید یه لحظه میایین
00:34بفرمایین
00:35شما دیشب خونه بودین؟
00:37بله
00:38صدایی نشنیدین؟
00:40یه کم صدایی جیغو داد میومد
00:43فکر کردم دوای زن و شوهریه
00:45بعدشم خواهیدم
00:47هرچی میدونستم پایین به همکاراتون گفتن
00:51توی وایده روبروی یه نفر رو کشتن
00:53کل محله اینجا جمع شدن
00:54اون وقت تو اینقدر خون سردی
00:56من توزه از پوب کشی کردم
00:58برای امی خیلی همسایی ها رو نمیشنستم
01:01تو جایی که میدونم اشون داد ستن
01:03تو شغل چیه؟
01:08بله قربان
01:09چشم قربان الان نیم
01:12سرکومیستر گفت بریم مرکز
01:45نازلی
01:51تو من رو از کجا میشنسی؟
01:55من که تو رو نمیشنسم
01:58من ددوش علی هم
02:00بابت رفت آدم بعد رو دستگیر کنه
02:02برای همین یه مدت نمیتونه بیاد
02:04واسه همین تو رو سپورت به من
02:06گفت مراقب نازلی با شروعات
02:08اونو باید رو بگیرن
02:10یکنی به دنیا دیدی
02:11به دنیا باید رو بگیرن
02:13گفت مراقب نازلی باش
02:15پس مامانم کجاست؟
02:18مامانت...
02:22مامانت مریضه
02:24مامانم مریض نیست
02:25بیشتر تولدم بود جشن گرفتیم
02:31همین الان به هم زنگ بزن
02:38اینجا خونه ای ما نیست
02:40واسه چی منو آوردی اینجا؟
02:44نازلی
02:46میخوای بابا بات حرف بزنی؟
02:50بیا حرف بزن
02:57بابا
03:01نازلی
03:02بابا کجایی؟
03:04اینجا؟
03:05اینجا هم دخترم
03:07اینجا هم عزیزم
03:09تو کجایی دخترم؟
03:11بابا کجایی؟ چرا نمی آی پیشم؟
03:13میام عزیزم
03:15میام دخترم نگران نباش باشه
03:17خیلی دلم برای تنگ شده بابا زود بیا
03:20منم دلم برای تنگ شده دخترم
03:22منم دل تنگه تم عزیزم
03:25خیلی زود میام پیشت دخترم باشه؟
03:28مامانم هم میاد؟
03:34مامانت یکم مریضه
03:36باید یکم حالش بهتر بشه
03:38بعدش آخر این بازی هم دیگر رو هتمند
03:40میبینیم باشه عزیزم
03:42نگران نباشه با هم میریم برات گربه میخرم
03:45رست میگی؟
03:46آره اسم گربه رو هم تو میذاری
03:48مثل همیشه
03:50بسه بابا
03:52خیلی خوب عزیزم خیلی خوب دخترم
03:56بابا تو داری گریه میکنی؟
03:59نه، نه بابا جان
04:03گریه نمی کنم گریه خوب نیست
04:05همه چی درست میشه
04:06ببینم تو اون موقع میتونیم متظرم بمونی دخترم
04:10آره، ولی سود بیا بابا
04:14ماهی قرمز کچون
04:17این منو اون بزش نمی کنه
04:20ماهی گیر از راه میرسه
04:23مولا به شو تو اپ میدازه
04:27ماهی قرمز کچون
04:30ماهی گیر میخواد شکارت کنه
04:36یکم استراحت کن باشه من زود برمی کردم
04:39بابا
04:54اگه میخوایی دخترت زنده بمونه
04:56بیچون میتونه اعترافه
05:00تو کی هستی؟
05:39یکم استراحت کنم
05:54اگه میکنید تو استراحت کنین
05:58این واقعا رو نمیدونم
05:59تو اونها رو نکشتی
06:00من کشتمشون
06:03بهم گفتی باید یکی رو پیدا کنم
06:04باید دستگیرش کنم
06:08!خواهش میکنم
06:10!خواهش میکنم
06:12!خواهش میکنم
06:14زینو
06:27زینو
06:39زینو
06:40زینو
06:42!زینو زینو
06:43!چشم mant ا rais کن زینو
06:45!زینو چشمتو بازکن
06:46!دارد ازت خو میره
06:47!زینو
06:48!ألام به آمبولاسラی مینیز
06:50!ألام به آمبولاسolas
06:50آمبولاس
06:51!چشمتو باستن زینو
06:52!زینو با تا عم البلاس
06:53!ألام امبولاسای خبر بکره
06:55!حباء
06:57!دارد تا عمربالکته
06:58!حباب
07:01!داردد
07:03کشون
07:05!حباب
07:06امبولاس، حالاً امبولاس خبر ميکنم
07:08تاقت بیار
07:10نازلی
07:11نازلی؟
07:13نازلی
07:14نازلی
07:15نازلی
07:28نازلی
07:30نازلی کچه اصلا نازلی نیست
07:33نازلی، زینو نازلی نیست؟
07:34زینو نزدیک کشنز
07:36زینو، بگو
07:37حفظه
07:38زینو
07:39زینو
07:40زینو
07:41زینو، زینو حفظه
07:43زینو
07:44زینو پشت شد
07:45پشت شد
07:46زینو
07:48بلای شد
07:49زینو
08:04♪♪♪♪
08:16چه؟
08:27فیراز
08:29فیراز
08:30فیراز بیدار شو
08:31بیدار شو فیراز
08:33ميشه بیاین کمک؟
08:38فراد
08:40فراد میدرشو
08:41فراد
08:42فراد
08:55آرون باش، کابوس دیدی کابوس
08:58دیدی کابوس
08:59دیدی کابوس
09:00دیدی کابوس
09:02آرون باش فراد
09:03دخترم
09:07یه لحظه گوش کن چی میگم
09:09نازلی پیشونه، نازلی زندست
09:11با تو هم بکیر
09:12بکیر میگم نازلی زندست
09:14یه لحظه برفم گوش کن، نازلی اونجاست
09:16نازلیو میدونم زندست
09:18پیشونه
09:21پیش کی؟
09:26نازلی
09:27نازلی
09:28نازلی
09:29نازلی
09:30نازلی
09:32اومد ملقات
09:34اومد ملقات من
09:36دخترم پیشونه
09:38نازلی اومد اینجا؟
09:40آره نازلی
09:43نازلی
09:46فراد میشه با آرامش برام توضیح بدی
09:48با کی اومد، نازلی با کی اومده بود
09:53آقا فراد
09:55میشه لطفاً شما بریم بیرون؟
09:57بجا، زود دست همون باس کنید
09:58باید دارم پیش دخترم
10:00چرا دست همون بستید؟
10:01آقا فراد لطفاً آروم باشید
10:02گفتم دست همون باس کنید
10:04خودتونم میدونین نمیتونیم دست هاتون رو باس کنید
10:07من نکشتمشون
10:09من اون کار رو نکردم
10:10اون کار من نبود مطمئنم
10:12اگه به این رفتاراتون ادامه بدین
10:13نمیتونم بهتون کمک کنن
10:15اگه آروم باشین
10:17قول میدم بیان دست هاتون رو باس کنن
10:19باشه
10:20ببینم
10:21من چند دقیقاً بیخوش بودم
10:24تقریباً دو ساعتی میشه
10:26دو ساعت من ایچ کاری نکردم
10:29دخترم
10:30دخترم به هم نزدیک بوده
10:34خیلی به هم نزدیک بوده
10:36اونقدی به هم نزدیک بوده که
10:38میتونستم لمسش کنم
10:43من... من...
10:45من چرا اومدم اینجا
10:46بعد از دیدن ملاقاتیتون بیهوش شدین آقا فراد
10:50فکر کردم دوباره حافظتون رو از دست دادین
10:52نگران شدم
10:54کار من نبوده
10:55اون شب
10:57اون شب
11:01رفتی یه نفر دیگه هم بود
11:03یه نفر دیگه هم بود
11:05چیز جدیدی یادتون اومده؟
11:09دخترم بیرون منتظرم
11:11دستم رو باش کنیم
11:13میشه چیزایی که یادتون اومدن رو به من بگیم؟
11:16نه
11:18باشه
11:20توی همچین شما باید بگیرم
11:22توی همچین شرحتی بهتره با وکیلتون رو صحبت کنین آقا فراد
11:27بلی قبلش باید مطمئن بشم که آروم شدین
11:31باشه
11:31الان حالتون بهتره آقا فراد؟
11:33آره آره لطفاً به جمره بگید بیاد تو
11:37خواهش میکنم لطفاً
11:39لطفاً لطفاً
11:40خواهش میکنم
11:41جمره خانم
11:42بفرمایی
11:44خیلی ممنون
11:47همهش میترسیدم دوباره حافظتو از دست بگیر
11:49دخترم
11:52میتونین دستاشو باز کنی
11:55مطمئنین خانم دکتر؟
11:56مطمئنه
12:20خیلی ممنون
12:21خواهش میکنم
12:33علی اومد بلاغاتم
12:35که ای اومد؟
12:36گفت خوهرم متظرمه
12:40خوهرش مرده
12:42نازلی پیش اونه
12:44تو مطمئن نی؟
12:46شک ندارم
12:47خونه علی رو پیدا کردم
12:52درست توی واحد روبروی تو زندگی میکرده
13:00واحد روبروی من؟
13:09اون وارد خونم شده
13:13اون وارد خونم شده
13:18وارد خونم شد
13:20زنمه... زنمه کشت
13:22دخترمو...
13:25دخترمو با خودش مرد
13:26دخترمو با خودش مرد
13:28دخترم از خونم برده
13:30دخترمو برده
13:33سایشو دیدم
13:36اون شب
13:38آن شب... آن شب سایشو دیدم
13:41تاریک بود
13:45سایشو رو دیوار دیدم
13:47سایشو دیدم
13:49تو تاریک دیدمش... دیدم...
13:51آره دیدمش خودش بود
13:53دیدم رو تاریکی
13:55فرات
13:56منو نگاه کن
13:57منو نگاه کن خیلی آروم باش
13:59حالا با آرامش توضیح بده خب
14:01دیبینم چه سایه ای
14:03چه تاریکی ای متوجه نمیشم چی میگی
14:17چی یادت اومده؟
14:19اون شب یکی دیگه هم بود
14:27بجازه
14:47بشیر، ناظری پیش اونه
14:49ناظر از این شده رو بیرون
14:50ناظری پیش اونه
14:52میگن ناظر بره
15:12یعنی ممکنه این دفعه راست گفته باشی فرات بلوت
15:17همون که رو سندلیا خب نشسته که...
15:29چه خبر دادش؟
15:31هیچی با دادتان سروکهله میزنیم
15:33دو ساعته که...
15:35تو عطا بگیرم
15:37بلنده داره
15:39این باریکلا
15:40دو ساعته که...
15:42برداره
15:43برداره
15:44این باریکلا
15:45دو ساعته که...
15:46تو چرا چایی و قهوه میخوری؟ دوباره دم نمی کنی؟
15:49من نخوردم داداش همه را مصطفى خوردم
15:50چرا راحت مصطفى را فروختی؟ پاشه برو برام قهوه بیار
15:55علی درست واحد روبراییم زندگی میکرد
15:57ولی هیچوقت ندیدمش
16:00آخه اون با من چه مشکلی داشته؟
16:02گفتی قیافهش یادت نیست یعنی مطمئن نیستی اون آدم علیه یا نه؟
16:05جمره طاهر گفت تو فیلم دوربینا ندیدن قریبه ای به ساختمون رفته آمد داشته باشه
16:11علی زنگه در رو زده
16:12بس کن تو رو خدا، این حرفا از تو بعیده
16:15به نظر تو این دورو زمونه میشه به فیلم دوربینا اعتماد کرد؟
16:18اون تو چشمای من نگاه کرد و گفت من کشتمشون
16:21جز اون کاری که میتونه باشه؟
16:23روزی که دستگیر شدم
16:28گذاشتن با نازدی حفظ بزنم
16:31اما یه ها صداش قد شد
16:32بعد یه نفر گفت اگه به جرم ها میترفن نکنم
16:35به دخترم نازدی آسیب میزنه
16:37یعنی چی؟
16:39چرا این رو زودتر به هم نگفتی فراد؟
16:43یه لحظه سب کن ببینم
16:45تو برای اینکه جن دخترتو نجات بدی جرم ها گردان گرفتی درسته؟
16:48یعنی با تحطیت مجبورت کردن اعتراف کنی یاره؟
16:51چرا این رو زودتر به هم نگفتی؟
16:53نخششون حرف نداره
16:56کی پیاده از کی شا
16:58همه رو دونه به دونه میفهمیم
17:02طرف صداش عوض کرده بود
17:04شبیه صدای روبات بود
17:08از او صدا نمیشد طرفا شناخت
17:11اون شب و مردی که قیافهش رو به خاطر نمیارم
17:14همون حرفا با صدای روباتیک زداره؟
17:21راستی برای درخواست تجدید نظر از دیوان آلی هم زیاد وقت میکنه
17:25منم زیاد وقت ندارم
17:26باید فورا دخترم رو پیدا کنم
17:28فیروت خودت گفتی
17:29گفتی یه نفر دیگه هم توی خونه بود
17:31دلیل اعتراف کردن انت هم معلوم شد
17:36ماتاهم منم
17:39آخه چطور توی؟
17:41همه چی یادت اومد از اول شروع میکنیم
17:43کار من بود
17:45زینب و من کاشتم
17:55منظورت از این حرفات چیه؟
17:57بازی
17:58همش یه بازی بود
18:02یه بازی که ریز بریز دونه بدون اجاسیاتش رو حساب کرده بودم
18:08یادم نمیاد چرا این بازی را اندختم ولی...
18:12نازلی رو پیدا میکنم
18:14غاتل زنم رو پیدا میکنم بس همین این بازی را اندختم
18:20برای همین اگه درخواست تجدید نظرم بدیم
18:23هیچ تغییری نمی کنه
18:26واسه مجرم نشوندادن خودت هر کاری کردی
18:30اون پرواند را بزار تو کفت
18:32علی رو پیدا کن
18:35منم از اینجا میام بیرون
18:54بله
18:55بوگه خوبه؟
18:56امیدوارم چیز مهمی نباشه
18:57چیزی نمیدونم
18:59اومدم جایی که به هم گفت گوشیشم خاموشه
19:01باید همین درابره باشه
19:02تو چه خبر؟
19:03همه چی روبراه است؟
19:09آره همه چی روبراهه
19:11فقط یه کار کوچک مده که اونم انجام بدم دیگه تمومه
19:16تموم شد
19:17به نظرت بعد از تمیز کاری واسه پیاده روی برم کنار رودخونه یا برم توی جنگه؟
19:23تو این فصل واقعا رودخونه قشنگه
19:25خیلی خوب پس میرم رودخونه
19:27ساشا جون بابت تمیز کاری واقعا از ات ممنونم
19:31دوست دارم
19:32منم همینجور
19:48پس تو کجایی دختر؟ کجایی؟
20:11جنگزی
20:18بیشتر
20:21خیلی خوب بابنده
20:33بوگه
20:34بریش، باباشین زدم بهش
20:36خیلی خوب عزیزم، خیلی خوب
20:38آرون باش، چیزی نیست، برو کنار
20:40بوگه گفتم برو کنار سوده باش سوده باش
20:47تو خوبی؟ هیچ چیزی که نشده
20:49برش من اون زیر گرفتم
20:51من کشتمش
20:52همه ش داریم یکی رو میکشی
20:54خیلی میترس
20:56من میترسم
20:57با روشون که زنده هست اون زنده هست
21:00چی؟ زنده هست؟
21:01آره زنده هست، الان دیدم
21:03آه، باشه پس زنگ بزنیم آن بله خوب
21:05خیلی خوب داشت
21:15زنه رو کشتی؟
21:17زنه رو کشتی؟
21:24پشتیدم زنه رو کشتی؟
21:26جماب بده یک چیزی بگو
21:28این که اون زنه رو کشتم یا نه الان اصلن مهم نیست
21:31توی عاشقانه عوضی داری چی کار میکنی؟
21:33من یه دیبونه شدی
21:35دیگه آرون باش، آرون باش
21:37چرا این کار رو کردی؟
21:38خودت بیا بگه، بست کن
21:40الان مهم توی آرون باش
21:41بست کن
21:42دارم میان
21:44الان با هم چی کار میکنن؟
21:46نزدگیرم میکنن، آره
21:48تو رو خود یک کاری بکن
21:50جان تنهاست خواهش میکنم، یک کاری کن
21:53گفتم آرون باش
21:54نمیتونم همچین اتفاقی بیافته
21:56من اجازه نمیدهم
21:57پلش میکنم
21:58جان تنهاست
21:59هر سوالی ازت پرسیدن بهشون هیچ چی نمیگی
22:02فهمیدی چی گفتن؟
22:03بیا سویچه ماشین منم بذار تو جیبت
22:05اینو بذار تو جیبت
22:07آرون باش، چیز نیست
22:12آمبولانس بفرستی، جاده ای شما ریسته هد
22:16بلا به دور باشه
22:17خیلی مرمونم
22:18کهی پشت فرمون بود؟
22:19من، من پشت فرمون بودم
22:22چطوری تصادوف کردی؟
22:23والا نفهمیدم
22:24زمین خیست بود، لیست خورد افتاد جوره ای ماشین
22:26ایشاله که چیزش نشده باشه
22:30ایشاله که چیزش نشده باشه
22:32ایشاله که چیزش نشده باشه
22:35یکش هم ترسیده
22:40آمبولانس خبر کردی؟
22:51داستان، مگه قرار نبود بیان بنده شما؟
22:57نگاش کن تو رو، خدا اصلا آدم حسابم نمی کنه
23:01خان بابا
23:02خان بابا، میشه به داستان بگی سر حرفش بمونه؟
23:05تاشه، میگم، ایشاله خدا کمک میکنه
23:09اینا رو ببین تو رو خدا
23:10پس علی اینجوری گفتاره؟
23:12من توی مدت که اینجام خلاف کاره ی زیادی رو دیدم
23:16که قیافه معصومی داشتم
23:18ولی اصلا از علی دواقعو نداشتم
23:20وقتی دخترم دستانه، نمیتونم اینجا بمونم
23:23نمیتونم بشینم دست رو دست بزارم
23:25کار دیگه ای از دستت برنامه میاد، میخوای چی کار کنی؟
23:29لعنت به این زندگی
23:32پاشته
23:33تو دیگه چی میگی؟
23:34هارون باش
23:35پاشته
23:36ساکت باش
23:38دیر باشه دداش
23:39پاشته
23:40بابا مومده بود ملاقاته
23:41دستش رو بوسیدم، مذارت خواهی کردم
23:43میگه جایی بیلیت تو بهم میکنه
23:45میگه تا وقتی تو ازاد بشی من پول تو براد نگه میدارم
23:48فکر کرده من نمیدونم میخواد پولم رو به باد بده
23:51پاشته، آتو چند وقت دیگه ازاد بشی؟
23:52آخه چه ازادی داداش
23:54چیزی تا تموم شدن فرصت بیلیت هم نمونده
23:56یعنی چی میشه پاشته؟
23:57چی میشه؟
23:58کام بابا میدونی از چند ملیون پول دارم حرف بیزنم؟
24:01فرار میکنم
24:02خلاص، دیگه نمیتونم بیشتر از این اینجا بمونم
24:05پاشته، هارون باش بسنم
24:18جاهر باشه دیگه داشت
24:48چی کار میکنی؟ با هنگ چی کار داری؟
24:50ببینم داداش پاشا، انگار یکم عصبی
24:52چیزی شده؟
24:53آره، خیلی عصبی هم، پس سر به سرم نذارین
24:56دیگه از اینجا قصده شدم، قصده شدم
24:58بیشتر از این نمیتونم اینجا بمونم، باید از اینجا برم
25:01پسرم فقط شیش ماه سبسد مونده، یکم سبرو باش
25:04آم بابا، انگار اصلا به من گوش نمیدین نه؟
25:06من نمیتونم شیش ماه اینجا بمونم، میفهمین ممکنه
25:08بابام هر لحظه اون بیدیتو پیدا کنه و همه چیها به باد بده
25:12خیلی خوب داداش، پس نخشت هم آماده از چجور میخوای فرار کنی؟
25:15بگیر به خواب بابا تو هم، چطوری میخواد فرار کنه؟
25:18تقدیرش اینه که زندانی باشه، مگه این که توی خواب از اینجا فرار کنه؟
25:21تو فکر میکنی تقدیر ما اینه که تو زندان باشیم ها؟
25:24آدم با جوربازه تقدیر خودشا خودش رقم میزنه
25:27فهمیدین؟ فقط تماشا کنین، کار دیگه یم نکنین
25:32وقتی صبح این تخت و خالی دیدین من کنار دریادارم صبحونم آمید کارم
25:35اون موقع بازم تماشا کنین
25:37باشه؟ خب، کسی با من نمیان؟
25:41خانم ما با از شما نمیپرسم
25:44قنبرم که اشق زندونه
25:48هیرن، نمیخوایی بری پیش کنی؟
25:50خیلی خیلی خوب دیگه دیگه
25:52هیرن، نمیخوایی بری پیش کنی؟
25:56نه داداش، منتظرم ببینم
25:57باشه
25:59برات
26:02تو چی؟
26:22خیلی خوب دیگه
26:52تو مثل آدم کاری که گفتم و بکن باشه
26:56تو منم ترتیب عمل خوهرتو بدم
27:00قبوله؟
27:06ببینه اصلا از اینجوری نمیدونم
27:08باید منم و بااقا منم رو بگم
27:11رو بگیرم
27:12باید ببینم
27:13ببینم
27:14و ببینم
27:15تو که برداریم
27:16خیلی خوب دیگه دیگه
27:17تو باید برداریم
27:19خب، ببینیم
27:20ببین اصلاً نترس
27:22سخته این قسمتش رو رد گردی
27:25میری اونجا، یه چمیتون هست
27:28بچه رو میذاری داخل چمیتون و میاریش پیش من
27:33ببین به همین راهتی میتونی جون خوهر کچلوتا نجات بدی
27:40علی
27:42با تو عرف میزنم
27:46این کار رو میکنی؟
27:48درست علی، ما داریم کجا میریم؟
27:52میگه قرار نبود بابا میبیاد دنباله
27:55این چیزه
28:03دیلم برای بابام تنگ شده درست علی ببینم
28:06ببینیم
28:08ببینیم
28:09ببینیم
28:10ببینیم
28:11ببینیم
28:12ببینیم
28:14ببینیم
28:15ببینیم
28:16ببینیم
28:17درست علی بیاد تونتر بریم
28:20ماهی قرمز کچل اون برا اون بر شنا میکنه
28:26ماهی گیر از راه میرسه قلابشو تو اب میدازه
28:32ماهی قرمز کچل اون برا اون بر شنا میکنه
28:47برای اینجا برای اینجا برای اینجا برای اینجا برای اینجا برای اینجا برای اینجا برای اینجا برای اینجا برای اینجا برای اینجا برای اینجا برای اینجا برای اینجا برای اینجا برای اینجا برای اینجا برای اینجا برای اینجا برای اینجا برای اینجا برای اینجا برای اینجا برای اینجا برای اینجا برای اینجا برای اینجا برای اینجا برای اینجا برای اینجا برای اینجا برای اینج
29:18نتونستم به بابت بگم
29:21نتونستم نازلی
29:25بابت تو زندان به ام کمک کرد
29:29برادری که
29:37به لطفه اون از زندان آزاد شد
29:41آخه با چه روی بهش بگم
29:48آخه
29:58حالا باید چی کار کنم
30:02منو ببخش داداشون
30:17منو ببخش داداشون
30:29منو ببخش داداشون
30:34منو ببخش داداشون
30:47منو ببخش داداشون
30:57منو ببخش داداشون
31:00عشقم
31:04خیلی درم برایت تنگ شده
31:17منو ببخش داداشون
31:47منو ببخش داداشون
32:02منو ببخش داداشون
32:14نقشه چیه؟
32:21آهان، فهمیدم
32:22باشه
32:44!باشه
33:15دوربین ها دوربین ها، نه رو بسته
33:16همینجور دوربین داره
33:18نگهبانو تو این ساعتی ها خواهن یا دارن سریال میبینن
33:21بیا
33:21ساب کن
33:45پاشا رمزو میدونی؟
33:47نه، نمیدونم
33:48نگهبان نباش
33:49نگهبانو بعد ساعت سه برای مواقع استرالی درها رو بازی میزنن
33:52بیا
33:57یه داستان و یه دوست؟
33:58خیلی باشه، چه خبره؟
34:01تو چرا این وقت شب بیداری ها؟
34:03بابا، چند بار بهت بگم بی ترسن منو بکشن
34:05چند شبه نخواهیدم، دارم از بیخواهی میمیرم
34:07منو ببر توی بند خودت
34:11ای آجی، ساکت شو
34:12ببین، قول بده منو ببری بند خودت
34:14وگرنه به خدا داد بیزنم
34:15آهان، جاد نزن
34:16میبرمت قول میدم
34:17با اشون حرف میزنم میبرمت بند خودم باشه
34:20داستان، داستان دروغ گو
34:22داریم فرار میکنیم اگه نه؟
34:24منم با خودتون ببرین
34:25منم ببرین
34:26از اینجا نجاتم بده داستان آزادم کن
34:28تو داری گن میزنی به همه چی میفهمی؟
34:30ساکت شو
34:32داری چرا میبندی؟
34:42داری چرا میبندی؟
34:43داری چرا میبندی؟
34:44داری چرا میبندی؟
34:45داری چرا میبندی؟
34:46داری چرا میبندی؟
34:47داری چرا میبندی؟
34:48داری چرا میبندی؟
34:49داری چرا میبندی؟
34:50داری چرا میبندی؟
34:51داری چرا میبندی؟
34:52داری چرا میبندی؟
34:53داری چرا میبندی؟
34:54داری چرا میبندی؟
34:55داری چرا میبندی؟
34:56داری چرا میبندی؟
34:57داری چرا میبندی؟
34:58داری چرا میبندی؟
34:59داری چرا میبندی؟
35:00خانه دست داری؟
35:01خیلی خیلی جهانده
35:03بخوانیدم
35:04گیره
35:08آماده
35:19شما اینجا چه کار میکنید؟
35:20صبح بخیر دایی جان
35:21گفتن ظاهرنگ قرار کامیان تعبیل گوش بیاد
35:24ما رو فرستادن بهت کمک کنیم
35:25آره
35:26قرار بياد
35:27درسته
35:28این چرپیه میزنی دیدی؟
35:30بعدشم تو فتخ داری
35:31یه کمکی بهت می کنیم و بعدشم میریم
35:35باید از نگه پانو بپرسم
35:39دایی جان برای چی میخوایی به نگه پانو زنگ بزنی؟
35:42آخه ولشون کمکتا اینجا کار نمی کنی
35:44اگه همه چیو بشون خبر بدی
35:46فردا تو قضایی که دارست میکنی هم دخالت میکنه
35:48وظیفه و حق و حقوقتو بدون
35:50آفرین فراد واقعا که گول گفتی
35:52واقعا اونوقت فردا پس فردا دیگه هیچکی تعویلت نمی گیره
35:55منو ببین دایی داره به خاطر خودت میگه
35:57متوجه چی میگم هم؟
36:00آخه اومد کامیون اومد
36:02دو دقیقه ای خالیش میکنیم دایی جان خیالت راهت
36:23صبحه خیلی داده شهستان
36:24صبحه خیلی خوش اومدی
36:30اصلا ما باید همه رو خالی کنیم آره؟
36:35فقط گوزفنده و برره ها
36:39حله الان ردیفش میکنیم بده بیاد پاشا
36:43بده من بده من گبش گبش
36:46دایی در رو باز کن
36:49زمت کرد ما با
36:53آخه
36:55اوفا
37:12بره بره بره
37:13وایسا پاشا بگیرش
37:15یه لحظه پاشا بیا
37:17یک دو سه
37:22آزرین؟
37:23آره آزرم بیا
37:26بیا بیا
37:27وایسا
37:28بیا بیا بیا بیا
37:30یک دو سه
37:32این لیست رو امزا کن ما بریم
37:33دایی جون همه رو خالی کردیم
37:35ممنون جوونه خدا حفظتون کنم
37:37ای والا
37:38زنده باشی دایی خوب ما دیگه میریم بنده ما
37:40آره دیگه بریم
37:41بیا بریم
37:43خسته نباشی
37:44سلامت باشی
37:45بده بده امزاش کنم
37:46بگیر داده شهستان امزاش کن
37:52بوی سوختگی نمیاد چی داره میسوزه
37:55ای وای غذا سوخت
37:57بیا پاشا بشه بزن باشه
38:01داده شهستان غذا رو که سوزوندی
38:14من رفتم خداحفظ
38:15به سلامت
38:23بیا اینجا
38:32فراد اینجا
38:33اینجا خیلی سرده
38:39سرده
38:41باره بعدی کجا باید خواهید بشه میدونین
38:44نه نمیدونم
38:45یعنی چه نمیدونم پاشا
38:47من فکر میکنم
38:48که باید باید باید باید باید باید باید
38:51من فکر میکردم سخته این قسمتش همینه
38:56طاقاتو بیار خواهید
38:57به هیچ وش نخواهید
38:58اصلا چشماتو نبن پاشا
39:04خیلی سرده خیلی سرده
39:07سرده سرده سرده
39:11گرمه
39:13خیلی سرده
39:14سرده
39:21گرمه
39:22گرمهگرمهگرمه
39:24خیلی جرمه
39:25خیلی جرمه داره میسزه
39:27خیلی جرمه
39:30ممنون
39:33ناسته ت advantages
39:39پاشا
39:41پاشا
39:42بیدا ش پاشا
39:43منانیگاخو پاشا پاشا
39:44منانیگاخون ششاتو نبن
39:46نباید بخو بی
39:47کسیで من رسید ver
39:49یه صدفه رو بیایید
39:50آره، آره، آره
39:52تو خواهد بیایید
40:19یه بیشتر دیگه دیگه بیشتر بیشتر بیشتر بیشتر
40:21یه بیشتر دیگه بیشتر بیشتر بیشتر
Recommended
33:00
|
Up next