Skip to playerSkip to main contentSkip to footer
  • 2 days ago

Category

📺
TV
Transcript
00:00این کار رو نکن
00:02این کار رو نکن
00:03برش این کار رو نکن
00:05این کار رو نکن خواهش میکنم
00:06این کار رو نکن
00:07التماست میکنم
00:12تو رو خدا این کار رو نکن
00:13این کار رو نکن
00:14این کار رو نکن
00:16این کار رو نکن
00:17این کار رو نکن
00:19این کار رو نکن
00:20این کار رو نکن
00:22این کار رو نکن
00:23این کار رو نکن
00:25این کار رو نکن
00:26این کار رو نکن
00:28این کار رو نکن
00:29این کار رو نکن
00:31این کار رو نکن
00:33این کار رو نکن
00:34دستان
00:35تو زندان یه سوال ازت پرسیدم
00:37یادت میاد؟
00:39فراد
00:40میخوام یه سوال بگم
00:42کدوم یکی بیشتر جیگرتو میسازونه
00:44مرگ دخترت؟
00:47یا اینکه
00:48دخترت وقتی داری میمیری تماسات کنه؟
00:55حالا کدوم انتخاب میکنی؟
01:00ببین باید زیادتر تصمیم تو بگیری
01:02چون فکر نمیکنم این تکتین اندازه زیاد تب کنن
01:06رسیدیم ته خط
01:18دوباره هم دیگه رو میبینیم اگه نه دخترم ها؟
01:22برمیگرد
01:24شنیدی چی گفتم؟
01:27برمیگرد
01:30تا دختر شجاعی هستی
01:35تا زمانی که بابا برگرده
01:38باید پیش این امو بمانی باشه؟
01:46اون همه ش بهم دروگ میگه
01:48همه ش میگفت میبرم ایت پیش بابتم و نمیبود
01:54نمیخوام برم پیشش بابا
01:56نازله ای
01:58خواهیش میکنم بابا تنها هم نذار
02:05باید باش بری
02:06نمیخوام من با تو میرم
02:08نازله ای
02:24پس هچی نترس دخترم باشه
02:28برا
02:39برا
02:58برا نازله
03:06برا دخترم
03:21بیا
03:22بیا اینجا ببینم پرانسس من
03:24خیلی دلم برا تنگ شده بود
03:28داد ستان
03:30میدونم تو مرده آقالی هستی
03:31هیچوقت هم چین کاری نمیکنی ولی
03:33بازم بهت میگم
03:35راجه به من
03:36هیچی به هیچکس نمیگی
03:39اصلن و
03:40ابدا
03:47بیا بریم دختر خوشگله
03:53بیا بریم که قرار کلی با هم دیگه
03:57بازی کنیم
03:59بعدش هم
04:00با هم شعرهای قشنگ قشنگ میخونیم
04:02و کلی خوش میگذرونیم
04:05من خیلی دلم برا تنگ شده بود میدونستی؟
04:07تو دلت واسه هم تنگ نشده بود؟
04:09کارتو
04:10کارتو تموم میکنم
04:13کارتو تموم میکنم
04:16شنیدی؟
04:19کارتو تموم میکنم
04:20باریش
04:21کارتو تموم میکنم
04:23باریش
04:25باریش
04:28کارتو تموم میکنم
04:32شنیدی چی گفتم؟
04:35کارتو تموم میکنم
04:39بهت گفته بودم
04:40گفتم پیداش میکنیم
04:42بلاخره تونستیم یه نفس راحت بکشیم عزیزم
04:46آره
04:47نمیخوام این حال خوبتو خراب کنم
04:49واقعا نمیخوام
04:51ولی ایجاد ستان انا خیلی بیشتر از قتل خطرناکه
04:54باید هر چه زودتر بکشیمش
04:56عزیزم
04:57یارو دخترشو با دستای خودش
04:59تحویل من داد
05:01با دستای خودش
05:03مگه از این بترم میشه؟
05:07من که میگه هم تا زمانی که زندست نمیذاره
05:09یه آبه خوش از گلمون بره پاس
05:11بذار
05:12زنده بمونه
05:14بذار خیال کنه زندست
05:16بیخیال منو میشه
05:18مجبور میشه بیخیال شه
05:20تا زمانی که نازلی دست من باشه
05:22برنده منم
05:27نازلی؟
05:29خوبه دیگه
05:30احساس راحتی میکنیم
05:31آره آره فرستادمه
05:32شیر جوه خوب و امن و درست حسابی نگران و نباش دیگه
05:35باشه
05:36وقت یه سوال دیگه زنه من رو درگیر کرد عزیزم
05:39چی فیلم تصادف بویگر رو واسه فیرات فرستاده؟
05:42چرا اون باید فیلمو داشته باشه ولی ما نداشته باشیم؟
05:46من فیلم همه دوربین های محل تصادف رو پاک کردم
05:49نه تو آگاهی نه تو دادگستری همچین فیلمی وجود نداره
05:52این یعنی اون کسی که تونسته این فیلم رو پیدا کنه
05:55خیلی آدم کل گندگی
05:58پس یعنی
06:00یکی داره به فرات کمک میکنه
06:03درسته؟
06:05هرکی که امروز اون فیلم رسونده به دست فرات
06:09ممکنه فرده ثابت کنه که من ثابتش نیستم
06:14بفرما اینم یه دلیل داره
06:17بفرما اینم یه دلیل دیگه باسه زنده نگه داشتن فرات
06:21بسه دیگه دیگه از این بحثه بی خود خسته شدم
06:25باشه باشه دیگه راجبش حرف نمیزنم
06:27دوست دارم حسیستم
06:28منم دوست دارم
06:46انتظاری
07:16راجه به من هیچ چی به هیچ کسی نمی کنی
07:20اصلاً و ابتداً
07:26بشیر می دنم، الان دلت می خواد همه چی ها بدونی
07:28اما الان وقتش نیست، می فهمی؟
07:30جون عزیزم تو خطره، هیچ کدوم امنیت جانی ندارن
07:33هر وقت در امان بودن، اول از همه به تو میگم
07:36فقط یه چیزی بگو
07:37درو خود یه چیزی بگو که خیالم روحت می شه خارج
07:39من به چی گفتم؟ چی گفتم؟
07:41گفتم نازلی زنده است
07:42بهت ثابت کردم
07:44زینبم من نکشتم، اینم ثابت می کنم
07:47تنها چیزی که ازت می خوام اینه که کمکم کنی و به من اعتماد کنی
07:50دیگه هیچی ازت نمی خوام باشه
07:52تو رو به نازلی می رسونم
07:55خودم من به آزادی می رسونم
07:57اما اگه قرار باشه اینجوری کنکاش کنی
07:59که چی شده چی نشده به من آصیب می زنی، می فهمی؟
08:04این لحظه رو فراموش نمی کنم
08:08باید یادم می مونه
08:10باید یادم می مونه
08:12چرا اونجا وایستدین؟ به جنبین دیگه
08:16دستتان
08:19دلت دستم تنگ نشده؟
08:20مجاهد چی کار داری می کنی؟
08:22مگه نمی دونی زخمیه؟
08:26حالت چطوره؟
08:27خوبه
08:29فراد
08:33می دونم دنبال چیستی
08:37حالت خوبه؟
08:38خوبه
08:40هم نگران نوش
08:42آقای رئیس می دونم چند دقیقه با موکلم تنها حرف بزنم
08:46خانم محترم
08:47الان نصف شبه، بفهمان این صبح بیاین
08:52باشه، فقط زیاد طولش ندی
08:54خیلی ممنون
08:57حرفاشون تموم شد، بیرش بیشمی
08:58برای چشمم گاربان
09:04با تو هم بعدن حرف دارم
09:09خدا میدونه چرا رئیس اینقدر با داتستم مهربون شده
09:14نباشیر؟
09:16چی داداش؟
09:17ها بی چرا رئیس اینقدر با داتستم مهربون شده؟
09:21نمیدونم
09:23شوید از آف ویجن گرفته
09:25ویجن
09:26رئیس
09:29اینجور که سیاره شده
09:31آفوزه
09:33ویجن
09:35بابا
09:36نه ایس
09:41لعنت بر شیطان
09:43لعنت آدمو باز میکنه
09:44بسر مگه رئیس وجدانم داره
09:48میبینم که کیفت کوکه و بعد از مدتها یه لبخندی زدی
09:52بسر مگه اینه که تو اتاق خوهر و خوهرزادت رو نکشته باسه چی خوشحالی؟
09:56منظورت چیه؟
09:58میگم یه یارو که تو اتاق خوهرتو...
10:00آره داشت خجالت نکش بازم بگو
10:01یه جوری رفتار نکن انگار من دارم چرتا پرت میگم
10:05چه ات شده؟ نکنه تو هم عذاب وجدان داری
10:08مطمئن هم داری یه چیزی از من مخفی میکنی اما من میفهمم
10:13آخه چطور ممکنه؟
10:15باریش از کجا میدونست تاهر نازده رو کجا میاره؟
10:18اعتمالا گفته تاهر رو تقیب کنن
10:21اوزای تاهر چطوره؟
10:23با گوش برشی به زیزدم حرف زدیم
10:26خوب بودم و نتونستم زیاد حرف بزنم
10:28به تاهر گفتی که باریش سواش رو کشته و خودش رو جای سواش جازده؟
10:32چرا باید همچین کاری کنم؟
10:33این کار فقط جون نازلی رو به خطر میدازه
10:35خودت که میدونی باریش چه آدم خطرناکی
10:38فراد دیگه همه میدونیم که نازلی زنده است
10:40کلی مدرک دستمونه که میتونیم ثابت کنیم دخترت زنده است
10:44مهمترین شاهدمونم داستان پروند تاهره دیگه منتظر چی هستیم ها؟
10:48میتونیم به همه واسیه یه اون روانی خاتمه بدیم
10:50آرام باش
10:52باشه؟
10:53آرام باش
10:55اولا نسبت این که سواش باریشه منازه تام قد تبره نمی کنه
10:58دو، دخترم دستزونه و اون یه روانیه نمیتونم ریسک کنم
11:01پس میخوای چی کار کنی؟ نخشت چیه؟
11:04خبر جدیدی از فرستنده این فیلم نداری؟
11:07شمارش مال خارج از کشوره
11:08بلاپاسل بعد از استفاده هم خاموش شد
11:11کی داره به همون کمک میکنه و چرا؟
11:21فرده اول صبح بارو پیش تایر
11:22ببین بدون این که جون نازلی به خطر بیفته چی کار میتونیم بکنی؟
11:25میخوای بی کسی که میدونست نازلی زنده است اما سکوت کرد اعتماد کنی؟
11:29درسته اون کارش اشتباه بود
11:31اما نازلی آورد پیشم
11:33میفهمی؟
11:35کمکت میکنم کنارت میبانه نگران نباشه
11:37برای این که دوباره محکوم نشه هر کاری از دستم بر بیاد میکنم
11:41ولی تو توی این مدت میخوای چی کار کنی؟
11:44وقتی هیچی یادت نمی آمد سکوت میکردی
11:46الان که همه چی یادت آمده بازم میخوای سکوت کنی؟
11:52کاری که گفتم ما بکن
11:54بارو پیش تایر
11:55باشه؟
12:08بارش؟
12:09بگیر
12:10کجا بودی تو؟
12:14چی شده آخه؟
12:16اون دیوونه اون ادم روانیه که حتی اسمشم نمیدونیم
12:19وقتی امدم خونه دیدم هنجاست
12:21اما...
12:23به این Quickly هم گفتم
12:25بارش برای اینکه از مانهه ای دیگه
12:27من ميگم که به این دمش کرده
12:29برخواستی، دیگه
12:32اونه دیگه
12:34وقتی اومدم خونه دیدم، اینجاست
12:36جان توی بقلش خابیده بود
12:37داشت با بچهمون بازی میکرد، اونجا نشسته
12:39یه لحظه، یه لحظه
12:40تو چی گفتی؟ گفتی به جان دست سده؟
12:43دارم میگم جان توی بقل یارو بود
12:45یارو داشت محای بچهمونو ناز میکرد
12:47حتی میدونست ما رفتیم رستوران میدونست خونه نیستیم
12:50از همه چی خبر داشت
12:51روانی همینجا نشسته بود، خیلی ترسیدم
12:54خیلی ترسیدم
12:56خیلی ترسیدم
13:05میخوایید ببرم این سر جاشت به خوابونمش؟
13:07کسار من دست نزد
13:09آرون باشید، لازم نیست به ترسید
13:11همه در امان هست
13:13ببین منو
13:15اگه همین الان از خونم نری بیرون
13:17زنگ میزنم پولیس
13:19پولیس؟
13:24خیلی دوست دارم بدونم دوستان اداره پولیس
13:28فیلمی که برای وکیل آقا سواش فرستادم رو دیدن یا نه؟
13:32از کدوم فیلم هرک میزنی؟
13:33همون فیلمی که ثابت میکنه تصادفکار شما بوده
13:37نکنه خبر ندارید
13:38همچنین فیلمی بوجود نداره
13:40خبر ندارید چی تو چنده دارم
13:47اگه میخوایید بدونید که منو دوست دارم
13:49خیلی دوست دارم
13:51خیلی دوست دارم
13:53اگه میخوایید بدونید دیگه چه مداره که ازتون دارم
13:56به آقا سواش بگید فوراً بیاد پیش من
14:11آن راستی
14:16دیگه از پرسیدن این سواله تکراری خست شدم ولی
14:20فرده کجاست؟
14:23لطفاً به شوهرتون بگید با جواب سوالم بیاد
14:27شب به خیر
14:35جان
14:37جان... جان
14:45خدا میدونه اگه به فهم فرده رو کشتی چه بله این سرمون میاره
14:49بهت گفته بودم این یارو خیلی خطرنه که باید بردارم
14:52خطرنه که ولی تو گوش نکردی
14:53خطرنه که؟
14:56شاید
14:57باریش کجا میری؟
14:59یه وقت کار احمقانه ای نکنی یا یارو آدم نرمالی میره؟
15:02ببین دیگه داره به هم توحید میشه
15:06میخوام برم بمینم این مرتکه روانی چطور جرات کرده بیاد تو خونم
15:09و به بچم دست بزنه
15:11باریش این وقت شب کجا داری میری؟
15:15یعنی هر کی دلش بخواد میتونه همینجوری خیلی راحت
15:17سرشو بندازه پایین و ورده خونم بشه؟
15:19نه، آقا سواشی امکان نداره
15:20چطور امکان نداره؟ دوباره نشون بده
15:22نشون بده ببینیم امکان داره یا نه
15:24ببین
15:25میبینیم
15:26تازه کارت هم دار، این کیه؟
15:28قربان ایشون ساکنه نه اینجان
15:31ساکنه اینجاست؟
15:34یعنی چی اسمش چیه؟ نگاه کن ببین این واحد واسه کیه
15:36نگاه کن
15:37آقا سواش، این واحد به اسم شرکت شما سب شده
15:40خودتون شخصا دستور دادیم با کسایی که میرن توی این واحد صحبت نکنیم و
15:44مشخصتشون را نپرسیم
15:46خیلی خوب کارت واحدشو بدیم به هم
15:47متاسفانه کارت یدکش هم دستما نیست
15:50همیشه خودتون به مهمون های این واحد رسیدگی میکنید
15:57سواش
15:59به خدا میدونه چه خلطی میکردی؟
16:07ببین داد ستان
16:08منم پدرم
16:10برای همین طور رو درک میکنم بخاطر...
16:13دخترت خودتو زخمی کردی
16:15رفتی بیمارستان
16:16بعدشم که فرار کردی
16:18خب
16:19تونستی دختره پیدا کنی؟
16:25بیا تو
16:27آقای رئیس
16:29قهوه خواسته بودین
16:31گفتم این دفعه خودم براتون بیارم
16:34نوشه جونه تا
16:37دستتا
16:39بفرما بخور
16:40بعدن نگی مجاهدی قهوه هم به همون نداد
16:43نوشه جون
16:46مجاهد
16:47فردا چند زندانی رو ببر اتاق اصناد اداری
16:49یکم اونجا رو تمیز و مردتبش کن
16:51بعدشم اصناد رو بیار اینجا
16:53اگه یه وقت بیان بازرسی
16:54بپرسن اصناد کجان
16:56اون وقت جوابی نداریم بدیم
16:57آبرون مون میره
16:58چشم موربن، حتما
17:00خب، جواب ندادی؟
17:02قنوزی پیدا کنی؟
17:04آره
17:08ببین
17:10تو زنتو کشتی
17:12به خاطر حسادت یا هر دلیل دیگه
17:15دلت نیمد دخترتو بکشی
17:17و اونو قایمش کردی
17:19ممنون
17:20و رو باید اونجا رو بخورید
17:22رو بیشتر بخورید
17:24بسیار دلیل دلیل
17:25میدونم دیگه
17:26دلیل دلیل دلیل
17:27جونه دوسته او بیشتر بخورید
17:29از وقتی پا تو گذاشید توی زندان، هر کاری تونست کرد که اینجا رو برای تا جهنم کنه
17:34اما وقتی خودش افتاد زندان، اصرار کرد که با تو هم بند بشه
17:38یه دفع شدین رفیق جونجونی هم، اما بعدش دوباره دوشمند شدین
17:43اینجا با تو هم بند بشه
17:45یه دفع شدین رفیق جونجونی هم، اما بعدش دوباره دوشمند شدین
17:49یه دفع شدین رفیق جونجونی هم، اما بعدش دوباره دوشمند شدین
17:53مشکل شما دوتا دقیقا چیه؟
18:23اینجا با تو هم بند بشه
18:25یه دفع شدین رفیق جونجونی هم، اما بعدش دوباره دوشمند شدین
18:28یه دفع شدین رفیق جونجونی هم، اما بعدش دوباره دوشمند شدین
18:31یه دفع شدین رفیق جونجونی هم، اما بعدش دوباره دوشمند شدین
18:34یه دفع شدین رفیق جونجونی هم، اما بعدش دوباره دوشمند شدین
18:37یه دفع شدین رفیق جونجونی هم، اما بعدش دوباره دوشمند شدین
18:40مجاهد!
19:10داد ستانو ببر بندش
19:12چشمارون
19:13داد ستان، داد ستان
19:16داداشت یه جوری چشمراهت بود انگار چشمراه حاجی از حج برگرده
19:21گفتم منو اینجا تنها ول نمی کنه بابره
19:24معلومه تارو ول نمی کنم هجی
19:26من به شریکم مثل چشمام اعتماد دارم
19:28یک زریم خدا رو شکر سحی و سالم برگشتی
19:31به سلامتی نازلیتم دیدی چشم روشند
19:33ازت ممنونم
19:34دخترت چطور بود؟ تعریف کن ببینیم
19:36بزرگ شده غم برد، تو این شیشمان خیلی بزرگ شده
19:38آی قربونش برم، ایشالله خدا حفظش کن
19:41ایشالله
19:42زخمت چطوره؟ با همین زخم باشدی رفتی خودتو قاطیه هزار تا ماجره یکشم مکشن کردی؟
19:47مشکلات بزرگ تر از این درم این چیز مهمی نیست
19:49آره درست، سلام وقت این جور حرفا نیست
19:52فراد، تعریف کن چی شد دادش
19:54نقشه اونطوری که میخواستی پیش رفت؟
19:57ببینید که اومد
19:59سلام علیکم دوستان
20:01علیکه سلام
20:03شما رو حضور قیاب کردن؟
20:05آره، گفتم منو قایب بزنن قبول نکردم
20:09حاجی، انگار صبح اول صابی تنت میخاره ها؟
20:13آره، وقتی هشترهایی مثل تو رو میبینم، بدجوری تنم به خارش میافته
20:18من یه روزی بدجوری حساب این مجاهده میرسم
20:20چرا چی شده؟
20:21مرطی که بیشور زد زیر گوشم، تلافیشو سرش درمی
20:25میبینم که خیلی سرکیفی نباته حق داریم
20:28راستتان فراتتون از بیمارستان برگشته، انگار تویی بندتون هیچ شده
20:32فرات جان، وقتی نبودی تویی بندتون تقل دکارا سرمه مختصری دادیم
20:36حتما از سکوتی اینجا متوجه شده
20:40مرطی که یه روانی
20:41دلش کن داداش
20:42این مریض دهن به دهنش نزده بگی بشین
20:44تو هم اصلا شوقی حالیت نمیشه
20:46دیوانه
20:48خیلی خوب آروم باش، بشین
20:50آقا حضور قیاب کردن دستتم دردکنه میتونی بری
20:53فقط یه چیزی
20:54هیچ کدوم از رفیقات نفروختنه
20:56خداوکیلی خیلی دوست دارن
20:58تورم دوست خواهد داش
21:00به زودی سب کن
21:02همینم مونده که شماها دوستم داشته باشین
21:05زشته به خدا
21:07من رفتم
21:14اول از همه حساب اینو میرسن
21:16صبح اول صبحی حسابمونو خورد کرد
21:18خیالش راحت شد رفت
21:19سرعت کوش کن چی میگم
21:21بابتادن نمیشه
21:22والا به خدا
21:23اون سیری خیلی واسه من گرون تموم شد
21:25میگم که بدونین
21:26تابان این کارش رو پس میده
21:28بدبختی فقط سیریا اون نیست
21:30به خاطر اون سواش میمون بلایی نبود سر ما نیارن
21:33یارو از همه چیمون
21:34از جرممون
21:35شجر ناممون
21:36اتا از اسم و سن دختر منم خبر داره
21:38از جیک و پوک زندگیمون خبر داره
21:40یعنی چی؟
21:41راست میگه داداش
21:42از جرمهایی که کردیم بگیر
21:43تا خونواده همونو دونه دونه ردیف کرد و گفت
21:46حتی قضیه خان بابا رو هم میدونه
21:48ما جرم خان بابا رو نمیدونیم
21:49اما اون میدونه
21:50چی میگی؟
21:52خان بابا؟
21:54چطوری بسرم؟
22:04من خوبم
22:05میگن اون بیشرفت فهمیده جرمه چیه
22:09خان بابا
22:11جرمه چیه؟
22:13فراموشش کن فراد
22:15خان بابا
22:18بگو جرمه چیه؟
22:35لازتا
22:37فهمیدی جرمه خان بابا چیه؟
22:42نمیشه فراد
22:43دیگه نمیشه اینجامون
22:45والا به خدا هر روز و روزا بدتر میشه
22:47الان چی کار کنیم؟
22:54هیچی
22:57هیچ کاری نمیکنیم
23:06مامان
23:07میشه امروز کلاس پیانو نرم؟
23:10نمیشه عزیز دلم
23:11میدونی چرا میگم نمیشه؟
23:13چون معلمت گفته
23:14باید حتما توی همه کلاسا شرکت کنی
23:17پیانو جوری نیست که هر وقت نخواستی نریب بسرم
23:21بذار یه مثال براتو بزنم
23:22مثلا، امو باریش خدا بیا مرسد
23:24اگه یه ماه پیانو نمیزد
23:26انگشتش کند میشد
23:27سود باش برو
23:28باشه
23:29محفظ بشین
23:31خداحافظ
23:36راستش باریش
23:37من خیلی نگرانی جانم
23:39میگم سنگ بزنم
23:40بگم پرگردن
23:41امروز نره مدرسه
23:42انقدر چرند نگوه بود که
23:43بعضی وقت تو زیادی
23:44یه چیزی رو گنده میکنی
23:45گوشو بذار کنار
23:46تو یادت رفت که کی استی؟
23:48واقعا من گندش میکنم
23:50اون یارو اومده توی خونمون
23:51توی ساختمون ما زندگی میکنه
23:52اون وقت من گندش میکنم
23:53چرا اون موقع که آقا سواش بود
23:54اینه رو بهش نگفتی ها؟
23:55چرا بهش نگفتی
23:56چه غلطی داری میکنی عشقم؟
24:00ببینم
24:01اصلا شما دوتا با هم دیگه حرف میزدین
24:03با عشقت
24:06یا چه میدونم
24:08اسمش رو تو گوشی
24:09چی زخیره کرده بودی ها؟
24:12شوهرم؟
24:13نه
24:14این خیلی اسم خاصی نیست
24:15باریش من دیگه
24:16باریش من دیگه
24:17باریش من دیگه
24:18باریش من دیگه
24:19باریش من دیگه
24:20باریش من دیگه
24:21اگه چیزی میدونی به هم بگو
24:51با این لباسا
25:21با همینه
25:29بدخواب میشه بگم، برو به خواب
25:32آخه چه خوابیم اگه میشه خوابید؟
25:35یه سوال ساده ازت پرسیدم
25:37نصف شبیه از خواب بلند شدی؟
25:39با این لباسا کجا رفتی؟
25:47باشه جواب نده، حالا بزنید
25:49بزار اینجودی بپرسم
25:51سفرگی کاری طولانی مدت
25:55جلسه ها و قرارایی که من بهشون دفت نمیشم
25:59قدم زدن نصف شبیه اونم با این لباسا
26:02میشه بگی چه خبر سواش؟
26:07بازم جواب نمیدی؟
26:10باشه
26:12پس بزار یه چیز دیگه ای رو به هدی بگم
26:15اصلاً برا مهم نیست داری چه کار میکنی
26:17واقعاً میگم
26:19ولی امیدوارم
26:22کاری نکنی که بابا تا ازت انتظار نداره و اننا امید بشه
26:25نگران نباش
26:28به زودی من میشم رئیس شرکت
26:32و هم موقع
26:34دیگه نگران سرزنشا و سرکفتایی که بابا هم به همون میزنه نمیشه
26:41من هر کاری میکنم به خاطر خودم
26:45خیلی خوب
26:48اگه واقعاً اینطوری
26:50دیگه دروغ نکن و رو راست بگو داری چی کار میکنی
26:53یعنی اگه واقعاً داری به خاطر ما کاری میکنی
26:57چه دروغی؟
27:01بهتر تو اول
27:03دروغی که راجب باریش گفتی و یادت بیاری
27:08اونو هزمش کن
27:12به خاطرش خجالت بگش
27:15بعدش
27:17منو نسیع ازگان
27:22شب بخیر
27:36تو چرا اینو زودتر به هم نگفته بودی؟
27:38چه میدونم اینقدری مدت اتفاقای جور و جور افتاده که فکر میکردم مهم نیست
27:42دیگه چی؟
27:43ببین این پاکت واسم خیلی مهمه
27:45باید واسه تو هم مهم باشه
27:47اینو پیش خودت نگه دار
27:49یه جای قایمش کن
27:52اروخت وقتش رسید با هم بازش کن
27:56اگه تا اون موقع اتفاقی واسم افتاد
27:58گوش کن بگه
28:00بجستو هیچ کس نباید بفهم چی داخلشه
28:03اگه اتفاقی واسم افتاد بازش کن
28:06باشه؟
28:13چیز دیگه ای نیست
28:16ببین
28:18مشخص سواش داشته یه کارایی می کرده
28:22اگه چیزی می تونی
28:25به من بگو
28:26تا منم هر کاری لازمه بکنم
28:31ما باید نخشمون رو درست بازی کنیم
28:33خودتینو گفتی
28:35حالا من سواشم
28:36و باید همه چی رو بتونم
28:39گفتم چیز دیگه ای نیست
28:48نمی دونم چرا مهموناشو می آورده تو این ساختمون
28:52شاید با فردا هم همین جا قرار می سشنه ها
28:54این قصیه چه ربطی به فردا داره؟
28:58همه منتظرن زودتر برگردیم
29:01واقعا؟
29:03خیلی سعی کردن باها تماس بگیرم
29:05بهشون می گن برمی گردیم
29:08باید راجب چیزای مهمی با هم حرف بزنیم
29:12به زودی اوزا به هم می ریزن
29:15راجب کاریه مسئلهی مهم پیش اومده
29:17اومدم اونو بهت بگم
29:18چه کاری؟
29:19سواش
29:20الان اصلا وقتش روخی کردن نیست
29:22می خوان ببینند
29:24گفت همه منتظر تو هن
29:27گفت به زودی اوزا به هم می ریزه
29:29معلومه سواش داشته یواشکی یک کارایی می کرده
29:32بابا مام خبر نداشته
29:34نکنه خبر داشته
29:37بگه جوابه ده
29:38من چی می دونم چی جوابی بدم
29:40از بابا تو پرست حتما خبر داره
29:44سروت منترین مرد ترکیه بودی
29:47برات بست نبود داداش
30:03خیلی خوب
30:09جمره عزیزم دوستت
30:14جمره
30:15این همون دختریه که چند روز پیش اومده بود جلوی آرائشگاه؟
30:19دختر دادستانه؟
30:22تفلکی خیلی حالش بد بود مریض بود
30:25ببخشید خاله جون عجله دارم
30:26باید برم دادگستری
30:27از دختر دادستان نماردی
30:29جمره جون اومده بودم اینو بگم یادم رفت
30:31دوستت اومده بیرون منتظرته
30:33دوسته؟
30:34آره نگرانیت شده
30:47آخ
30:48جمره جون
30:50آخ عزیز دلم
30:52ببخشید سرزده اومدم
30:54آخه خیلی دلم مستنگ شده بود
30:56شما دو تا دختر چقدر با من سیم
30:58من میرم چایی دم کنم که با هم صبحانه بخوریم
31:01موافقی؟
31:02آخ خب من چایی دوست ندارم
31:05واقعا؟
31:06ولی اگه شما دم کنین حتمان میخورم
31:08دستتونو رهت نمی کنه
31:11اگه بخوای قهوه میتونم برات دم کنم
31:13قهوه بهتره من آشق قهوه
31:16آی جمره جون دوستت خیلی شبیه منه
31:18خیلی روکو شیرینه مگه نه؟
31:22آره درستی
31:24خیلی خوب تا شما دو تا با هم گپ میزنین
31:26من واسه دوستت یه قهوه درست می کنم
31:28یه چاییم دم می کنم و کارمو انجام میدم
31:37از اونجا بلند شو
31:39نمیتونم چونم خیلی خوب
31:41بهت گفتم از اونجا بلند شو
31:45بلند شو ببینم
31:47تو به چه جورتی اومدید که یه خونه ایمه
31:49از قطعه گرمه دیگه
31:51مقصدش من نیستم فهمیدی؟
31:53همین الان از خونه ی من
31:55برو بیرون
31:57فهمیدی چی میگم؟
31:59اون خطه گرمه دیگه کجاست؟
32:01نمی بینمش
32:03از خونه برو بیرون
32:05جمره
32:07داری من از خونه دیگه می دازی بیرون
32:09دختر خوبی مثل تو با مهمونش اینجوری رفتار میکنی؟
32:11واقعا که
32:13رفتارت زشتی
32:15از خونه برو بیرون
32:17جمره
32:19اینکه
32:21رفتار زشتی
32:23مثل همیشه کسل کنند و حسل سربری
32:25یه سال ازت دارم
32:27روک میپرسم
32:29فیلم تصادف بوگنها از کجا آفردی؟
32:31کی بهت کمک میکنه؟
32:33چون که مطمئنم اگه تا آخر عمره
32:35دونبال اون فیلم میگشتی
32:37عمره میتونستی پیداش کنی پس حتما
32:39یه نفر کمکت گرده
32:41همین الان از خونم گمش و برو بیرون
32:43چون دیگه سبرم داره لبریز میشه
32:45سیاده روی نکن
32:47نازلی دست ماست
32:49باید هر کاری میگن بکنی
32:53قهوه نخوردین؟
32:55لازم نیست خاله جون چون من عجله دارم
32:57من و آیشه بیرون قهوه میخوریم مگه نه؟
32:59دخترم یه قهوه است دیگه همینجور بخورین
33:01بعد بریم
33:03لازم نیست
33:05زود باش آیشه
33:07ناراهد نباشین یه روز دیگه میام با هم قهوه میخوریم خاله جون
33:09هر وقت دوستشتی بیا دخترم
33:11قدمت روی چشم
33:15قربان
33:17قربان
33:39زندگی
33:41گفته
33:42میدونیم
33:43خیلی خوب، ممنونم
34:13خیلی خوب، ممنونم
34:43خیلی خوب، ممنونم
35:13خیلی خوب، ممنونم
35:43خیلی خوب، ممنونم
36:13خیلی خوب، ممنونم
36:43خیلی خوب، ممنونم
36:45خیلی خوب، ممنونم
36:47خیلی خوب، ممنونم
36:49خیلی خوب، ممنونم
36:51خیلی خوب، ممنونم
36:53خیلی خوب، ممنونم
36:55خیلی خوب، ممنونم
36:57خیلی خوب، ممنونم
36:59خیلی خوب، ممنونم
37:01خیلی خوب، ممنونم
37:03خیلی خوب، ممنونم
37:05خیلی خوب، ممنونم
37:07خیلی خوب، ممنونم
37:09خیلی خوب، ممنونم
37:11خیلی خوب، ممنونم
37:13خیلی خوب، ممنونم
37:15خیلی خوب، ممنونم
37:17خیلی خوب، ممنونم
37:19خیلی خوب، ممنونم
37:21خیلی خوب، ممنونم
37:23خیلی خوب، ممنونم
37:25خیلی خوب، ممنونم
37:27خیلی خوب، ممنونم
37:29خیلی خوب، ممنونم
37:31خیلی خوب، ممنونم
37:33خیلی خوب، ممنونم
37:35خیلی خوب، ممنونم
37:37خیلی خوب، ممنونم
37:39خیلی خوب، ممنونم
37:41خیلی خوب، ممنونم
37:43خیلی خوب، ممنونم
37:45خیلی خوب، ممنونم
37:47خیلی خوب، ممنونم
37:49خیلی خوب، ممنونم
37:51خیلی خوب، ممنونم
37:53خیلی خوب، ممنونم
37:55خیلی خوب، ممنونم
37:57خیلی خوب، ممنونم
37:59خیلی خوب، ممنونم
38:01خیلی خوب، ممنونم
38:03خیلی خوب، ممنونم
38:05خیلی خوب، ممنونم
38:07خیلی خوب، ممنونم
38:09خیلی خوب، ممنونم
38:11خیلی خوب، ممنونم
38:13خیلی خوب، ممنونم
38:15خیلی خوب، ممنونم
38:17خیلی خوب، ممنونم
38:19خیلی خوب، ممنونم
38:21خیلی خوب، ممنونم
38:23خیلی خوب، ممنونم
38:25خیلی خوب، ممنونم
38:27خیلی خوب، ممنونم
38:29خیلی خوب، ممنونم
38:31خیلی خوب، ممنونم
38:33خیلی خوب، ممنونم
38:35خیلی خوب، ممنونم
38:37خیلی خوب، ممنونم
38:39خیلی خوب، ممنونم
38:41خیلی خوب، ممنونم
38:43خیلی خوب، ممنونم
38:45خیلی خوب، ممنونم
38:47خیلی خوب، ممنونم
38:49خیلی خوب، ممنونم
38:51خیلی خوب، ممنونم
38:53خیلی خوب، ممنونم
38:55خیلی خوب، ممنونم
38:57خیلی خوب، ممنونم
38:59خیلی خوب، ممنونم
39:01خیلی خوب، ممنونم
39:03من آقایی بسته Including
39:05ممنونم
39:07همینطور دیگر حقلی
39:09با در واقع 먹يد
39:11راست کنند
39:13گرفتی گرفتی
39:22بِال Quick
39:24بِال quick
39:25be
39:27بِال قِـ Gracias
39:29بِال گرفتی
39:31بِال قِ رЖای شو
39:32بِال قرمز شو
39:32آقای ایرول، دادستان هستن
39:35میشه کمکم کنین اتاقشو پیدا کنم؟
39:37معلومه که کمکتون میکنم
39:38الان میبرم اتون پیششون، بفرمایی
39:40آقای ایرول از دوستان خانوادگی ما هستن
39:43منو میشنسه
40:10آقای ایرول آقای ایرول
40:40خیلی ممنون دخترم، تو میتونی بری
40:42جناب دستتان راستش منم با هاتون کار داشتم
40:45بیرون منتظر میمونم
40:46باشه، تومریس خانوم که تشیف بردن بات صحبت میکنم
40:50ببخشید
40:52بمونین
40:53لطفا بمونین، نرین
41:03باشه، بمون، مشکلی ندارم
41:11بفرمایید، گوشم با شماست
41:18آب میل دارین خانوم؟
41:23براشون آب بریز
41:31ممنون
41:40آقا زاهد خبر نداره اومدم اینجا
41:44نمیخوام که بدونه
41:46هر جور که شما بخواییم
42:03پسر من
42:07پسر من سواش
42:10مرده
42:13چی؟
42:16آقا سواش که تازه از زندان آزاد شده
42:21تومریس خانوم، فکر کنم شما بازه کم ذهنتون به هم ریخته
42:25نه، نه
42:28نه
42:30پسرم سواش مرده
42:34من کشتمش
42:38من پسرمو کشتم
42:41سواشو من کشتم
42:44من اونو کشتم
42:48من
42:57زخم چطوره؟
42:59درد میکنه؟
43:01چه میخوایی مرده که؟
43:03مرده که؟
43:05زندان خیلی سنگ دیلت کرده، حواست باشه
43:07بی خودی نیست که میگن آدم شبیه جایی میشه که توشه
43:15نگران نزلی نیستی؟
43:19نگران نباش
43:21بردمش دیجای هم، خیالت راحت
43:24جای نگرانی نیست
43:26فکر میکردم نمیتونه اینجا دوام بیاری
43:28ولی دیدم ورزش هم شروع کردی
43:31خیلی باشه
43:32داری واسه جنگ آماده میشی؟
43:34برای سال ها آماده میشم
43:37خوبه، آلیه
43:41ببین، قبلن هم بهت گفتم
43:44اگه توی یه شرایط دیگه با هم دیگه آشنا میشدیم
43:46حتما دوستای خوبی میشدیم
43:48میدونی تا دخترم دستته به کسی چیزی نمیگم
43:51چرا آمدی اینجا؟
43:52نمیدونم
43:54یه جورایی حالم را خوب میکنی داد ستان
43:57همه استرس و نگرانی هم را از بین میبری
43:59وقتی بهت نگاه میکنم
44:01احساس میکنم توی این بازی یه خدم از تو جلوترم
44:07به خاطران فیلم آمدی
44:11نتونستین از جمره حرف بکشیم، اگه نه؟
44:15خیلی بهت وفاداره
44:18ولی درسته، وفاداری خیلی مهمه
44:21ولی اصلا عبدی نیست
44:23میشه خریدش
44:25میخری
44:27حتما میخری
44:28میخرم
44:30من هر چی بخوام به دست میارم
44:32درست مثل چیزایی که ازت گیرفتم
44:36فردا کیه برش؟
44:39فردا دیگه کیه؟
44:41فردا دیگه
44:43برش واقعا نمیخوایی بگیه که
44:46فردا چی شد؟
44:48ببین
44:49تو یه بار از من بازجویی کردی
44:52و دیدی چه بلاهی سر خودتو زنده کنی
44:55و دیدی چه بلاهی سر خودتو زنده کنی
44:59الان من ازت میپرسم
45:02و تو فقط جواب میدی
45:04کی بهت کمک میکنه؟
45:08چرا اون فیلم تصادفو برات فرستدن؟
45:11در عوض چی فرستدن؟
45:18آقا سواش، پدارتون زنگ زدن
45:21نتونستن پیداتون کنن
45:23گفتن فورا باشون تماس بگیریم
45:25باید تو برو
45:27بابات کارت داره
45:28اوف چقدر بامسته

Recommended