Skip to playerSkip to main contentSkip to footer
  • yesterday

Category

📺
TV
Transcript
00:00دستگیر بیان ویدیو
00:02پیشان
00:05روی زانبایی
00:08ویدیو
00:11درسته
00:14درسته
00:18درسته
00:21درسته
00:25درسته
00:28این احمق پوله رو که فکر میکنید سواشه باریشی ساریه
00:31قاتل برادرشه
00:34یه کاسه زیر نیمکاسه هست
00:43یافتم
00:46مگه عرش میدوس همینو نمیگفت؟
00:48ودش کنیم بابا، پیده کردم، پیده کردم
00:51چی پیده کردی؟
00:52راه فراری دادن تو ها از اینجا رو پیده کردم
00:55چی؟
00:55جدی میکنی؟
00:57بگو ببینم چه راهی
00:58راستش مثل نخشت تو با کامیونو حمله گوشتگاه و گوزفن نیست
01:01از الان گفته باشن
01:02آجی
01:03خیلی خوب، میشه زودتر نخشتو بگی؟
01:05ببین دستان
01:07فرار کردن از زندان غیر ممکنه
01:09غیر ممکنه، غیر ممکنه
01:11خوب
01:13برای چی به حرفای این گوشت میدی؟
01:15این فقط چرت و پرت میگه
01:16حاشا، ساکت باش و گوشت بده
01:18فاقه بین باش و غیر ممکنو بخواه
01:22غیر ممکنه همه همون با هم بتونیم از اینجا فرار کنیم
01:25اما
01:27میتونیم دستانو تنهای فراری بدیم بره
01:33نخشت چی؟
01:35ببین دستان
01:37ما باید
01:39یه جوری تو را از اینجا منتقلت کنیم به بیمارستان
01:43بیمارستان؟
01:44خیلی خوب
01:46ببین دستان
01:47بیمارستان
01:51یاد ستار، وکیل داره زنگ میزنه
02:00الو
02:01نقشه هم حرف نداره، مولای درزش نمیره
02:05میخواستم بیا ملاقاتت، ولی ممنون ملاقاتت کردم
02:08تونستی پیداش کنی؟
02:10علی رو پیدا کردم
02:11همین که داشتم از زیر زبونشون کشدم، نازلی کجا سیکی تیراندازی کرد؟
02:15جمره الان نازلی کجاست؟
02:17علی از ساشا جدا شده و خیلی ازشون میترسه
02:19الان خبر خوب
02:21تاهر هم داره دنبال نازلی میگه
02:23تاهر؟
02:24آره، این آدم بایی که میدونه از دخترت زنده است برای تقاضای حبس عبت کرد
02:28فکر کن
02:29شاید تازه فهمیده
02:31بست بردار تو رو خدا
02:32اگه تازه فهمده نباید بله فاصله میومد بهت میگفت
02:38فیلن تاهر رو فراموش کن
02:40بارش دیگه میدونه آن رو به خاطر آوردم
02:42تنها برگ برندش نازلیه باید قبل از این که آزم بشه یک کاری بکنم
02:48فراد
02:49که رحمقانه این که نمیخوایی بکنیم اگه نه؟
03:40فیلن تاهر
04:10رئیس زندان و سرنگفان
04:11از وقتی اومدی این جهازات خوششون نمی آمدن
04:18برادرش
04:20قاتل بود، یه نفر رو کشته بود
04:22پروندش دست من بود
04:23واسه این که دستگیر نشه خودکاشی کرد
04:25قضیه اینه
04:29اولش من امی جوری فکر میکردم
04:32ولی...
04:33الان که فکر میکنم قضیه یه چیز دیگر
04:41مربوط به دخترته نه؟
04:45اسمش چی بود؟
04:46نازده بود؟
04:50حرف بزن
04:51موسیقی
05:21موسیقی
05:51موسیقی
06:05درو باز کن
06:22بازش کن
06:28چرا نمیریم تو بعد؟
06:29کجا میخواستی بری؟
06:30من انفرادی نمیرم ها
06:32نه ترس انفرادی نمیریم
06:33ملاقاتی داری، ربیه آفت
06:37که؟
06:38بعدت میریم میبینی
06:39آقا جمیل درو باز کن
06:42موسیقی
06:49موسیقی
07:09موسیقی
07:38موسیقی
08:03موسیقی
08:07موسیقی
08:12موسیقی
08:25موسیقی
08:55موسیقی
09:01الو
09:04زن من نوی از شماره های ناشناس رو جواب بده
09:06چه کار میکنی باریش؟
09:08این وقت شب چی میخوای؟
09:10بیا پایین
09:11پایین؟
09:12آره
09:15برای چی باید بیان پایین؟
09:18معلوم هست داری چی میگی باریش؟
09:20اومدن دنبالت
09:22کی اومده دنبالم واسه چی اومده دنبالم؟
09:25میخوان بیا نصف پیش من
09:27این وقت شب
09:31عزیزم انگار پیر شدی آره؟
09:34ساعت هنوز دوازده هم نشده
09:36میخوان ببینمت
09:37لطفا کارتو بکن بیا پیشم
09:38زود بش
09:39عجله کن
09:41نمیتونم
09:42جان خابیده
09:43خب بزار بخوا
09:44اونو چی کارش داری؟
09:46مگه پرستارش پیشش نیست؟
09:48زود بش دیگه بیا
09:49نه نمیام باریش نمیام
09:51بوگه برو پایین خواهش میکنم
09:54ببین مثل شعر شد
09:56بیا بوگه بیا
09:58لطفا برو پایین عزیزم
09:59زود بش
10:00باید قبل از دوازده اینجا باشی
10:02باریش
10:03واقعا داری دیوونه بازی درمیاریه؟
10:06آره خودم میتونم
10:08عشق یعنی دیوونه بازی در آوردن؟
10:11دستامو باز کردم و منتظر تو
10:19خیلی خوبی
10:30داد ستان
10:31داری چی کار میکنی؟
10:33مگه توی عصر هجاریمین کارماره دوازده از زار سال پیچه؟
10:36مگه چارهیم دارم؟
10:38یارو به زودی آزاد میشه
10:40بوش کن داد ستان
10:41بذار یه چیزی بهت بگم
10:43اگه این نقشه جواب نده اون وقت
10:46خودمون و جد او عبادمون و
10:48از پسش برمی آی
10:50شنیدی چی گفتم؟
10:51از پسش برمی آی
10:52گفتنش راحته
10:54سخترین قسمتش رو سپردی به من
10:56تو چجور رئیس طایفه هستی اجیه ها؟
10:59نکنه میترسی
11:01ترس؟
11:02چی هست؟ اسم فیلمه؟
11:05چی داری میگی داد ستان؟
11:07من توی اون طایفه با خون و گلوله بزرگ شدم
11:09من حرفم اینه که
11:11با استعبانیت تصمیمی نگیریم که آخرش دودش بره تو چشم خودمون
11:14نگران نباش، آروم باش
11:16طبق نخشه میریم جلو
11:18چار دیگه ای هم نداریم
11:20بهتراش داد ستان بهتراش
11:22اینجوری تا صبح آتیش هم درست بکنید
11:44اینجوری تا صبح آتیش هم درست بکنید
12:15چی کار میکنی؟ واسه خودت
12:17بند خصوصی درست کردی؟
12:19مگه چیه؟
12:21یه زندونه به این بزرگی واسه زندونی درست کردن و
12:24یه لطفه کچکم در حق ما کردن
12:29جریان چیه؟
12:39من تو رو سالهای سال
12:41همینجوری تو دلم زندونی کردم
12:45چرا منو آوردی اینجا؟
12:48یادت نیومد؟
12:50ببینم چی یادم نیومد
12:54امروز سال کرده عشقمون عزیزم
12:57بیا اینجا بیا، بگیر بشین
13:15سلام
13:17منو ترسونی، یها از کجا در اومدی؟
13:20از اونجا
13:23چطور میتونی وقتی میترسی اینقدر خوشگل باشی؟
13:27ببینم چطوری پیدام کردی؟
13:29من هیچوقت گمت نمی کنم
13:31از وقتی از خونه اومدی بیرون دنبالتم
13:34منگه قرارمون اونجا نبود؟
13:36چرا؟ قرارمون اونجا بود
13:38ولی تاقت نیافردم
13:40چند شب از فکرتون نمیتونم بخونم
13:42فکر کردم به تو خیلی چیز قشنگی
13:46آخه وقتی به این قشنگی میخندی من چطور میتونم بخوابم ها؟
13:49من به نظرت زیادی اقراق نمی کنی
13:51به نظر من که داری هلکی میگی
13:53مگه چند روز منو میشنسی؟ تو فقط اسم منو میدونی
13:57ولی من احساس میکنم چند ساله میشنسم
14:00چی کار کنم؟
14:01به نظر من تو همون دختری هستی که تو آهنگی
14:03کدوما هنگ؟
14:09چی کار میکنی؟
14:11حالت خوبه؟
14:12فیلن معلوم نیست
14:14اگه قرارو بدون اینکه دستو همون بگیریم
14:16بریم سر اولین قرارمون من این دستو رو ببورم
14:26خب، حالا بگو منظورت کدوما هنگ بود؟
14:28کدوما هنگ؟
14:29همون آهنگی که یه کم پیش گفتیدی که
14:31نمیشه خودت یکم فکر کن ببین میتونی هدس بزنی
14:33کدوما هنگ رو میگن یا نه؟
14:34دارم فکر میکنم اما نمیتونم هدس بزنم
14:38چون دخترتون آهنگی
14:41هنوزم
14:43همیشه
14:46الان میذارم بخونه
14:49نذار
14:58امروز هفتمین سال گرد عشقمونه
15:01هفتمیش
15:03آره هفت سال
15:05دقیقا هفت سال
15:06هفت سال گذشت
15:09من چقدر آشغت بودم
15:12هنوزم همونقدر آشغت هم
15:15واقعا به خاطر این منو آوردی اینجا؟
15:18آره
15:20مگه تو این زندگی چیزی مهمتر از عشقمون هست
15:23که بخواییم براش جشن بگیریم؟
15:25مگه تو زندگی ما عشق هست که بخواییم براش جشن بگیریم؟
15:30قراره تا صبح هم اینطوری بشینیم آره؟
15:36اون شب بعد از این که با هم شام خوردیم
15:40پیاده رفتیم به بیوغلوق
15:43یادتم مگه نه؟
15:45دست دست هم قدم زدیم
15:47از اونجا هم رفتیم سبت میدون استقلال
15:53داشتیم با هم گب میزدیم که یه حواله دیگه هستیم
15:56داشتیم با هم گب میزدیم که یه حواله باروم شروع شد به باریدن
16:00جوری یه مغازه وایستدین و...
16:03به همدیگه نگاه کردیم
16:07میخواستم ببوسمت
16:09ولی نمیدونستم چه واکنشی نشون میدی
16:13تو زندگی واسه اولین بار
16:15واسه اولین بار جرات یک کاری رو نداشتم
16:20بعدش لبات شروع کردم به لرزیدن
16:25اومدم جلو
16:29و اونجا برای یه باره اول بغلت کردم و بوسیدم ات
16:33بسته باریش لطفاً تمومش کن میخوام برم
16:36قلبامون هنوز همون قلب هست
16:39لبامون هنوز همون لبان
16:41چیی عوض شده؟
16:43تو مریضی
16:45میفهمی تو مریضی
16:47اگه درمونم تو باشی چهی؟
16:49تو مریضی مریض
16:51میخوام الان برم میخوام برم خونه
16:53در قلبمون با هم شام بخوریم
16:55میگم میخوام برم خونه باریش
16:57بقت شام
16:58میخوام برم خونه خواهش میکنم
17:03نگه بان
17:24دودش علی کجا داریم میریم؟
17:27نمیشه بیشتر از این تو خیابون بمونی
17:30خیلی سرده ته
17:33چاره دیگه این نداره
17:54خیر باشه پسرم چی شده؟ منتظر کی هستی؟
17:57آبجی جمره کجاست؟
17:59همین نزدیکی هست
18:01تو مال همین محله ای؟
18:06این دختره خوشکل کیه؟
18:08آی ماشالله چقدرم نازه این بچه ها
18:11خیلی خوبه
18:13خیلی خوبه
18:15خیلی خوبه
18:17خیلی خوبه
18:19خیلی خوبه
18:21خیلی خوبه
18:23خیلی تب داره ها
18:25بده ببینمش؟ بده؟
18:28ازیزم
18:30بیهوش شد
18:31بیهوش شده
18:32بلنشو دخترم
18:35چشماتو باز کن ازیزم
18:37زنگ بزن امونامز
18:38تو رو خدا کامل کنین
18:39زنگ بزن این امونامز
18:41دخترم چشماتو باز کن
18:43خاله
18:45خاله
18:46خاله
18:47جمره
18:48جمره من اینجام ازیزم خاله
18:49فکر کردم اتفاقی برات افتاده
18:53خیلی تب داشت
18:54خاله آروم باش که ای بیهوش شد
18:56یه پسره اومده بود اینجا
18:58قیافش برام خیلی عاشق نبود
18:59ولی نفهمیدم که ای دیدم یه دختر بچه بقلشه
19:02خیلی تب داشت
19:04زنگ زدیم آمولاس و سایل بچه هم موند اینجا
19:24نازلی
19:43این بچه بد جوری سلمو خورده
19:45تو برادرش ای؟
19:47بله
19:47زادتاریه کرده
19:49باید یک چند روزی بستری بشه
19:51فراموش کنید
19:52باید بری پذیرش و فرم بستری بیمارو پر کنید
19:55بیمه دارین؟
20:23دفعه فرمایید خانم با که کار داشتید؟
20:30خانم محترم با شما
20:52برابر
21:22مادرهای بی گناهشون رو می کشید
21:26برجور دومال شریع
21:32وقتم متلف نمی کنم
21:34باید برم سوتران بچه رو پیدا کنم
21:36خیلی امیدوار نباش
21:38من قبل از تو پیداش میکنم
21:40بوده
21:47خیلی امیدوار نباش
21:49من قبل از تو پیدا شمیکنم
21:58خودت داری
22:03خودت داری
22:04خیلی زیبایی
22:34نازلی مراقبت می کنه
22:36کاری نمی کنه توی خطر بیفته
22:38وقتی دیده نازلی مریضه ترسیده
22:40و اووردتش بیش من
22:42بعدشم وقتی ساشه ها رو توی بیمارستان دیده فرار کرده
22:44فرار کرده؟
22:46جمره الان دختران با اون حالش
22:48تک و تنها توی خیابون چی کار می کنه؟
22:50باید پیشش باشی و ازش مراقبت کنی
22:52دلیل حب سعبت گرفتنه
22:54تم محافظت کردن از دخترت بوده فراد
22:56خودت میدونی باریش چه کارهایی میتونه بکنه
23:02وقتی دختران تو همچین شرایطیه نمیتونم کاری نکنه
23:04فراد
23:06کار احمقانهی که نمیخوایی بکنی ها؟
23:08نگه بان
23:10من رو ببر بند
23:12فراد
23:14بهت خبر میدم
23:20ماما ببین چقدر تون میره
23:22خیلی خوبه
23:24نگاه کن دنده هم داره
23:26آره ماشینه دیگه پس
23:28خیلی تون میره
23:30تو هم بیا سوارش و برسونمت خونه
23:32من که تو اینجا نمیشم یکی یدونم
23:34بجاش یک کار دیگه میکنه
23:36چیکار؟
23:38توی خونه یه ماشین داریم که از این بزرگتره اون ماشین گندهه
23:40میریم با هم سوارمون میشیم ولی به شرطی که نرنندگی کنم
23:42خب؟
23:44قبوله
23:46ماما میتونم برم اصبهم سوارشم؟
23:48این از در من که میتونی
23:52جان اون یک کمی بلند قدت نمیرسه
23:54یه لحظه سب کن الان میام
23:56الان میام
24:04جان؟
24:10جان؟
24:12جان اگه داری شوخی میکنی
24:14اصلا خنددار نیست کجایی پسرم؟
24:16جان؟
24:22جان؟
24:26جان؟
24:30جان؟
24:34جان؟
24:46من به چی گفته بودم?
24:48کجا رفته بودی؟
24:50به نه گفته بودم هزم دور نشوق
24:52همینجا بودممان داشتم
24:54اسبارو نگاه میکردم این مامون گفت
24:56داره دُمبالم میگردی
24:57بچه های را باید آزاد گذاشه ولی
24:59찰 نباید تنهاشم گذاشه
25:04جان بی Lyه بریم
25:06به آقا رحی confirm ژا روس زعدی
25:08هرف زعدم ولی
25:12مت JOESEPET
25:14فردا هر قدمی که برمی داشت به من می گفت
25:18آخرین بار به هم گفت
25:20میره دیدن آقای سواش
25:23گادشم ناپدید شد و دیگه ندیدمش
25:25متوجهم
25:27ولی من چه کاری میتونم بکنم؟ آقای محترم من هیچی نمی دونم
25:30ولی شوهرتون می دونه
25:35باشه
25:38نه شوهرم و نه من
25:41هیچگدوم هیچی نمی دونیم
25:44فهمیدین؟
25:46من فکر می کردم شوهرتون اتفاقایی که براش می افتد رو به شما می گه
25:51آخه شما را خیلی دوست داره
25:53بهتون اعتماد داره
25:55با گردن گرفتن جرم شما
25:56ساکت! شما متوجه یک حرف زادنیتون هستی؟
25:59این پرت و پله ها چیه که جلو بچه هم میگی؟
26:01به چه جرعتی؟
26:02به چه حقی؟
26:05اصلا شما کی هستین ها؟
26:07این آخرین بار بود
26:08این آخرین بار بود
26:10تموم شد
26:11دیگه هیچ وقت
26:12دیگه هیچ وقت سر راه من سبز نمی شین
26:16فهمیدین؟
26:23بریم جا
26:24بیه
26:41حالا مریض بدی هم میفرستن
26:43خب نفر بدی بیاد
26:49گوش کنین دوستان
26:51داریم چکاپ کلیه سلامت انجام میدیم
26:53یکی یکی میرین داخل
26:54نوبت هم به هم نمی زنیم
27:11خدا به داده دشمنت برسه
27:14مثل چاگو تیزهش کردی داستان
27:18مطمئن نیست؟
27:21تنها راه نجات همون همینه
27:25اصلا نترس
27:29ممنونم
27:32انشاءالله محفظ میشیم
27:41نگه بان
27:42گفتیم میخوان چکاپ کلیه سلامت انجام بدن درسته؟
27:46ببینم
27:48یعنی چقدر کلیه؟
27:50یعنی...
27:51قسمتهای خصوصیمونه مایه نمی کنن؟
27:53برازرمن برو سر جا شر درست نکن
27:57حاجی
27:59برمیگرد سر جاش
28:06خدا کمک من کنه
28:09خدا کمک من کنه
28:26اینجا چه خبره؟
28:27داستان
28:28خدا پیدراده منونه
28:29چی شد؟
28:30اینجا چه خبره؟
28:31داستان
28:32اینجا چی شد؟
28:33چی شده؟
28:34چی شده؟
28:35چی شده؟
28:36چی شده؟
28:37چی شده؟
28:38چی شده؟
28:39خیرا اriters
28:39خیرا ا器رف
28:40ایراک هر دست بکند
29:06برو بگو اون رئیست بیاد اینجا من کاری نکردم
29:09هیچ کاری نکردم برو بگو رئیست بیاد اینجا
29:12برو بگو اون رئیست بیاد اینجا من کاری نکردم
29:15برو بگو اون رئیست بیاد اینجا من کاری نکردم
29:17برو بگو اون رئیست بیاد اینجا من کاری نکردم
29:20برو بگو اون رئیست بیاد اینجا من کاری نکردم
29:23برو بگو اون رئیست بیاد اینجا من کاری نکردم
29:25برن به رسید گون می کنین
29:27من راه کاری نکردم
29:29پريگرم
29:30گوندر شد
29:32نه
29:33نه
29:34برن
29:37تکمیل
29:41جروبه
29:47گویند
29:53نگه
29:56...برای خودت بود ماکینه
30:09بنزر لحنطی ها باست کنین
30:14مراقب باشین مراقب باشین
30:16چطوری این طاری شد؟
30:17اتفاق دیگه چیزی نیست
30:19یعنی چی دیگه؟
30:20من صدتم این گروه من اصلا زیبا دارم
30:22پس این بسته امتحان دارم
30:24یعنی چی چیزی نیست
30:26زود بش برو برنکارت بیار
30:27من نمیتونم براش کاری کنم
30:29زخمش خیلی عمیقه باید عمل بشه
30:31باید فورم ببریمش بیمارستان
30:32نه نه، آقای رئیس هنوز نیمده
30:34نمیتونیم همچی کاری کنیم
30:35اگه زندانی بمیره کی مسئولیتشو قبول میکنه؟
30:38تا آقای رئیس نباشه نمیتونیم کسی رو ببریم بیمارستان
30:40سری برانکارتو بیاریم، به جمعیت
30:42گفتم، گفتم، الان میره
30:43هجانه کنین
30:51من فرات بلوتم
30:53اگه داریم فیلم ها میبینیم
30:54منیشینه که دوباره حافظم ها از دست داده
30:57دکتر دنیز گفت ممکنه دوباره این اتفاق بیافته
30:59برای همین محضه تیار تصمیم گرفتم این فیلم ها زبد کنم
31:03چون نمیخوام دوباره همه چی ها فراموش کنم
31:05قبل از این که جمره پیشناده زبد این فیلمو بهم بده
31:08هرچی یادم میامد و روی بدنم حکم میکردم
31:11جمره کیه؟
31:14وکیلته
31:16بهش اعتماد کن
31:18تنها کسی ایکی از اول کنارت بود
31:20و مطمئنم تا آخرشم کنارت خواهد بود
31:28تنها چیزی که بیاد میاری
31:30اینه که تولد دخترت بود و تو خوابیده بودی
31:33بعد از اون تقریبا همه چیزی از حافظت پک میشه
31:36و یه روز صبح تو بند زندان کنار افرادی که نمیشنستیشون
31:39از خوابی در پیشی
31:40تو رو به جرم قتل زن و بچهت مطعم کرده
31:43بلی تنها چیزی که بیاد میاری
31:47اینه که شبه تولد نازلی بود و تو خواب بودی
31:50خیلی برات سخته
31:52خودتو مخسر میدونی
31:55خودتو سرزنش میکنی
31:58ولی این کار رو نکن
32:00چون فقط یه نفر میکنی
32:02باریش یه ساره
32:11الو
32:14همین الان میاد
32:17زود بش زود بش زود بش
32:19بگیر اون طرفش بگیر
32:20بولندش کن
32:21بیارید
32:21بگیر اونا
32:22بجرخواب مراقب باش
32:23بجرخواب بجرخواب
32:24بجان بجان
32:25حاسدتان خوبی؟
32:26بارا کنار زود باش
32:27بارا کنار باش
32:28بارا کنار گفتم
32:29زود باش این درسته
32:30اینجا تنها جایی که بعضهایی داخلی بدن آسیبی نمیرسه
32:34پس حواست باشه جایی دیگه ای نزنی، هاژی
32:39داستان، تو منو بیگناه انداختی اینجا
32:42بیست و چار سال برام حبس بریدی، اون موقع بهت عمل نکردم
32:44الان چطوره اینکارو بکنم؟
32:46اینکارو میکنی، نمیتونم نداریم
32:49تنها رایی که میتونم برام بیمارستان اینه
32:51بزن اینجا
32:56زود باش، سریع سریع سریع سریع
32:58به جامعه
33:00هجاره کنیم تونتر
33:03مراقب باشین
33:05فقط یه مشکلی هستیم
33:07اینجا درست داریم
33:09اینجا درست داریم
33:11اینجا درست داریم
33:13اینجا درست داریم
33:15براقب باشین
33:17فقط اینجا درست داریم
33:19اینجا درست داریم
33:21اینجا درست داریم
33:24برام بارم
33:35هر حال شوی con��لارای نبي کنیش
33:37هر حال گشتش کنه
33:40هر حال
33:42بگذاری گمبا هستیم
33:44باید یه جوری تغصیر رو بندازیم گردن باریش
33:50جدی مگه؟
33:55مقصد کجاست؟
33:56امرانیه
34:02کارتل، برو بیمارستانی که توی کارتله
34:05دکتور، بیمارستانی که توی کارتله از همه نزدیکتره
34:08امرانیه نمیرین بیمارستانی که توی کارتله
34:10خیبان نداره چو برگه نوشته امرانیه برو امرانیه سود بره
34:13بیمارستانی که من میگم خیلی نزدیکتره
34:15پاید عجل کنیم خونه زیادی از ازت داریم
34:18میگم امکان نداره میفهمین چی میگم خیلی درد دارم
34:21سلامتی زندانی از همه چی مهمتره لطفاً به حرفم گوشت کنین
34:32باشه
34:33خب؟
34:34دکتور منتقلش کرده بیمارستان میگن باید عمل بشه
34:38خیلی خوب
34:39من باید برم بیمارستان
34:41سود یه ماشین برم جور کن
34:43نمیتونم گربان
34:44یعنی چی نمیتونی؟
34:46فیرست برام پاپوش درست کرده یعنی چی نمیتونی؟
34:48خیلی خوب حق با شما از پاپوش دوختم
34:50خب؟
34:51ولی نمیتونیم بذاریم برین بیرون
34:53برهار شما اینجا زندانی هستین گربان
34:55ببین اره کاری بگین میکنم ولی نمیتونم اجازه بدم برین بیمارستان
35:02چه این سر؟
35:03چه این سر؟
35:14چی کار میکنی نقصده باش؟
35:16دره ازم خون میره
35:20به چی نگامی کنی رئیس زنگ بسر آمبولانس؟
35:33اینجا ستریل خ ast longing داخل
35:45یک لحظه صبر کنیم باید به مقررات مسابق کنیم
35:49خیلی خوب میتونیم ببریمش
35:51خیلی خوب میتونیم ببریم اینش
35:58مطاق عمل که حاضر بشه میبریم اتون داخل
36:13خدا میدونه هلان داستان تو چه وضعیتیه
36:16ایشالله که به موقع رسوندنش بیماره سنه
36:18خیلی بدزدی بزرگ خیلی خون ازش رفت
36:21نگران نباشین چیز ایش نمیشه
36:23اون مرد قویه
36:24بچه ها گوش کنین
36:26دعا کنید به دست راستش دست بن بزنن
36:30چرا؟
36:32چون اون چپ دسته
36:51منتقل
36:53اغلب که اونر سرز نرسید
36:55خدوم به سیاره
36:56خیله
36:57من که میتونم
36:58یک که خدمتی و سمانتی
37:00نرسه
37:00اگر دخش دیگریم
37:01مننتقل
37:02خیله
37:03من، منتقل
37:04خیله
37:05لیذ
37:07خیله
37:08سیاره
37:09خیلی منتقل
37:10خیله
37:10بگی میکنه
37:12همشه
37:12خیله
37:13خیله
37:14خیلی ما بذاریم
37:16خیلی ما بذاریم
37:16خیله
37:18خیلی و درستیم
37:19به شیر
37:23چه کار میکنی؟
37:25شروع
37:28چون دیگه حرفاتسو باور میکنم
37:43ميشه
37:45چون دیگه حرفاتسو باور میکنم
37:47دیگه حرفتش رو باور میکنم
37:55هلو
37:56هلو
37:57کیه؟
37:58امو تا هرمه یا دای بشیرمه؟
38:01خیلی به از سنگ زدن ولی جواب نداره
38:04نازلی
38:07عزیزم
38:15اینا بگیر لازمت میشه
38:18خیلی وقت نداره میشنبه چی میگم
38:21از اینجا که رفتی بیرون برو راه رای دفن باشه
38:23فقط هجاله کن
38:37بشیر
38:41ازت ممنونم
38:42فرس لطفا نازلی رو پیدا کن باشه
38:44لطفا
38:45برو برو سوب باش
38:47برات داشت بران
39:17زندانی فرات بولوته
39:18زندانی آفشا تمام
39:19همه درای خروجی رو کنید
40:17خدا سلامتی بده
40:39نازلی
40:47خیلی خوب
41:17خیلی خوب
41:47خیلی خوب
42:18خیب
42:27تو...
42:30نازلی
42:32نازلی
42:36اومدم
42:41اومدم بابا باشم
42:45تو دختر خیلی خوب
42:47خیلی شده هستیم
42:53مغزرت میخوام
42:55آمده ام بابا چوم
42:59آمده ام
43:06بابا
43:12چونم بابا چوم
43:15من مینجام دخترم
43:16بابا تو اومده پیشت
43:19مامانمم اومده بابا
43:24بهت که گفتم
43:26مامانتو مریض
43:28ولی میاد
43:29باشه
43:31میاد پیش دخترم
43:33واقعا دختر خودمی
43:36دیگه منو کنه ها نمیذاریم اگه نه
43:39باید باید باید باید
44:09PYM JBZ

Recommended