Skip to playerSkip to main contentSkip to footer
  • 5/19/2025
This is the Persian (SAT7Pars) dub of VeggieTales: The Little Drummer Boy

Category

📺
TV
Transcript
00:00ایران
00:26خوب بابا، ما آماده ایم
00:28ميرین بیرون یک کم خرید کنیم
00:31پس میم گرفتیم برای جونیور حدیه کریسمس یه تبلین بگیریم
00:34از نوعیش بگیریم که اینقدر زیاد طرصدو نداشته باشه
00:38با تمرین بهتر میشه
00:41اونو عشقه پشته، فکر کنم استعداد زادی داره
00:44پسرم، پسرم
00:46بله بابا
00:47ما داریم میریم بیرون
00:48تو هم برو با دوستات حواز کریسمس بخون
00:50اگه کاری داشتهی بابا بزرگم اینجاست
00:52بزرگم اینجاست
00:53نمیتونم سب کنم
00:55خیلی تبلین کردم
00:56نمیتونم با این تبل زنم
01:00بهتر آهنگشت با آرام و از لیزت هست کن
01:02زود برمی گردیم
01:03حواستون به زنگ در باشین
01:05خدافز
01:06آبابازاد میشه شما حواست به زنگ باشه
01:09میخواد تا وقتی لاورا بیاد اینجا تبلین کنن
01:12ازمان
01:18لامپه رو کجا میزرن ها؟
01:20باید حتما تو انبالی باشه
01:23آهنگ
01:34این چه صداییه؟
01:35شاید گربه دارن ها
01:38اونم یه گربه پرسر و صدا
01:42یه گربه بد
01:45شاید با مامان باباش رفته خرید
01:47همین الان ماشینشون رو تو خیابون دیدم
01:50مطیبه
01:51خودش گفته روش میخواد با همون آباز بخونه
01:53شاید یادش رفته
01:57خیلی به خوب پچه
01:58بیاید داریم
02:07بابا بازو صده زنگ در شنیده
02:09بابا بازو صده زنگ در شنیده
02:11بابا بازو صده زنگ در شنیده
02:13بابا بازو صده زنگ در شنیده
02:15نه، نه، هنوز نه
02:18خب، حالا درست شد
02:20باید تا الان میومدن
02:26چی؟
02:27اونا من رو قال گذاشتن
02:30ها؟ نه، مطمئنم قالت نزداشن
02:33شاید تازه شروع کردن و بعدش میان دنبالتو
02:36نه، قرار بود همه پا هم بریم بیرون
02:39شاید یک کم سوه تفاهم شده
02:41سوه تفاهم نشده
02:43این کم سوه تفاهم شده
02:45این کم سوه تفاهم شده
02:47این کم سوه تفاهم شده
02:49این کم سوه تفاهم شده
02:52این کم سوه تفاهم شده
02:54این کم سوه تفاهم شده
02:56این کم سوه تفاهم شده
02:58این کم سوه تفاهم شده
03:00این کم سوه تفاهم شده
03:02این کم سوه تفاهم شده
03:04این کم سوه تفاهم شده
03:06این کم سوه تفاهم شده
03:08این کم سوه تفاهم شده
03:10این کم سوه تفاهم شده
03:12این کم سوه تفاهم شده
03:14این کم سوه تفاهم شده
03:16این کم سوه تفاهم شده
03:19این کم سوه تفاهم شده
03:21این کم سوه تفاهم شده
03:23این کم سوه تفاهم شده
03:25این کم سوه تفاهم شده
03:27این کم سوه تفاهم شده
03:29این کم سوه تفاهم شده
03:31این کم سوه تفاهم شده
03:33این کم سوه تفاهم شده
03:35این کم سوه تفاهم شده
03:37این کم سوه تفاهم شده
03:39از کشوکلیه
03:41می توانی بزند شπως
03:43ا ولی
03:44نه
03:46نمی توانی بزند
03:50برون
03:52برون
03:56اگر 막 Stadium
03:58برون
04:01برون
04:04این Wick
04:06و Compare
04:07تو هینی منیست بودی
04:09چیزی نیست که با یکم استرهات و دارو خوب نشه
04:12وقتی پای حیوانا در میله تنها کسی که میتونه
04:15کمک کنه بابا ته
04:17ممنون بابا
04:19ولی پسرم هدیهی که میخواییم بهت بدیم فقط این نیست
04:22واقعا؟
04:29یه تبل؟
04:30تبل خود خودم؟
04:31بله
04:32هینی ممنون بابا
04:34چرا امتحانش نمیکنی؟
04:37شاید چون اون هدیه از روی عشق
04:39و یا شاید چون حارون استداد ذاتی داشت
04:42وقتی که تبلیزت حیوانا میرخصیدن
04:54وای این کارش حق نداره
04:57واهه
05:00خرسی فانه دیگه
05:02خرسی فانه دیگه
05:03خرسی فانه دیگه
05:05متاسفانه دنیای شاده حارون
05:07قرار بود به زودی خراف بشه
05:13بایستا، سب کن
05:14منظورم چیه؟
05:15مگه این قصه شاده کرسپسی نیست؟
05:18تو هر قصه شادی هم بلاخره مشکلاتی پیدا میشن
05:21چجور مشکلاتی ها؟
05:23خوابه، حارون در زمان امپیراتوری روم زندگی میگن
05:27و معمولا هم ارتش روم هر چیزی رو که میخواست
05:30در نهایت به دست بگیر
05:33و متاسفانه مزه های حارون هم تو منطقه ای فکر رومیان نزدید
05:51حارون تونست با حیواناش مخفی بشی
05:56ولی، پدر و مادرش تو از دست داری
06:04همین کاره
06:13چرا مردم همکی کارهای وحشت نگی میکنن؟
06:23حارون از آدم ها بیزار شد
06:25و همون جا تصمیم گرفت که دیگه کاری به کار کسی نداشته باشه
06:29اون نیازی به آدم ها نداریم
06:31بهتر خودمون تنها باشیم
06:34بیان بچه ها
06:35الان دیگه فقط خودمونیم
06:50من گشتم شد
06:51از اون کک نیوه یه چیزی مونده؟
06:53چی؟
06:54چطور میتونی به قضا فکر کنه وقتی حارون بی کسا تنها بشه؟
06:58من همیشه به قضا فکر میکنم
07:00تازه
07:01فکر کنم میخواستی فقط یک جنب دارد بخونم
07:04خب آره آره خب
07:06آخه الان این مشکلات پیش اومدن
07:09یعنی میخوای ادامه بدم؟
07:11لطفا
07:13آخ باش
07:15در اون زمان سزار آگستوس فرمانی صادق کرد
07:18که در تمام امپراطوری روم باید سرشماری انجام بشه
07:22و اسم هر کسی باید در شهر خودش زبط بشه
07:25سزار آگستوس
07:27سزار آگستوس؟
07:29آه بله
07:30سزار آگستوس در زمان تولد ایسا مسیح فرمانه های امپراطوری روم
07:34هرچن قصه پشت بچه تبزن تو کتاب مقدس نیست
07:38بلی از داستان تولد مسیح الهام گرفته شد
07:41در اون روزگار حکومت رومنروم رو مجبور بیکرد
07:44به سرزمینی برن که توست متبلط شدن تا سرشماری بشن
07:47بعد مالیات برن
07:49مالیات چیه؟
07:51یعنی باید به رومیان پون میدادن
07:53همون رومیانی که زندگی هارون رو خراب کردن؟
07:56بله همونا
07:58این مسافر آدمهای خوبی بودن که فقط از قانون اطاعت میکردن
08:02و کاری رو میکردن که باید انجام بودند
08:04بلی بعضی اشن هم بودن که خیلی خوب نبودن
08:09اونجا رو نگه علی
08:11به نظرت عالی نیست؟
08:13البته بین حرمی
08:14انگار رون سمیشی رو اصل شاری شده
08:17امهم
08:19و اون چیزی که از خروار خروار اصل خوشباشه ترف
08:22خروار خروار پوله
08:24آره
08:25و اون چیزی که از ختروار خروار شیر خوشباشه ترف
08:28خروار خروار شیر ککاوه
08:48من شیر میخوام گاهی به قیمت پره کاهی
08:51حالا این یه غیاس بود؟
08:53نه
08:54باشه بابا
08:55با این جمعیتی که در حال سفرن
08:58فرصت خوبیه واسه یکم هنرنمایی و درامتزایی
09:02حتما از این تردستیم خوششون بیار
09:04اگه ستا بودن یه چیزی
09:06علی تغییر میکنن تردستی با آتش
09:14حل کردی؟
09:15این هم از حرکات آکیوباتیک از تردستی
09:18آکیوباتیک از می و وی
09:26به خواهی کومیدیه بسیار خنددار از برین
09:29اگه امپراتون رومو خوندش کنیم
09:31و انروز کاهو بدشی چی بیشه؟
09:34بیشه سالات سزار دیگه
09:37سه رو هم اگه چیزی نگره
09:40از تصمیقاتون ممنونم
09:41اگه یادتون رو ببینن هرو بیدن آن بگیر
09:45به نظرم یه چیزی کم داریم
09:46نمیدونم شاید موسیقی
09:49اصلا مگه نوائش بدون ساز و رقص هم میشه
10:01سرک تبزن و هیگون های رقص
10:04دقیقا همینو لازم داریم
10:05همه لست میبرن این نوائش رو ببینن
10:08توریتر میشه
10:09بریم دنباله
10:16چی؟
10:22این دیگه چیه؟
10:24کی اونجاست؟
10:26پسرک تبزن و بره های کوچی
10:28داریم براتون یه نمایش شک
10:30معرفی میکنم
10:31یک نابقه نمایش
10:38همه اونو در اردن میکنن ستایه
10:41این هم بین حرامید
10:47پس تو
10:48میبینم که دوستاری سرگرمی
10:52ناراحتی میخوای دلگرمی
10:56تو کاربانم میاره سادی دونگل ها دوباره
11:00و نگیریم از مردم اون شلیم هم باره
11:08ما داریم کلی
11:10ترکستیش و بده و آترو با
11:13ولی هنوزم داریم احتیاجات
11:16میخوان یه پسر کوچولوی تبزن
11:20که همه جنبشن نشه بندازی سوزن
11:24چواهری تو
11:26خونه نفتی تو
11:28گرهم و تیدار بیرزن رو سر تو
11:31توی روم زن و مردا بیرون میکنن ادا
11:35پساره تبزن هنرمان
11:38یه گنجینه اردشن
11:42من این کن همه مردم
11:44خب بگی چیه؟
11:46من تدریم میدم که باشم تنها
11:50توی خونم سر خواهی بی اتحام
11:54تبزنم واسه حیوانم
11:56گوستانی چطور میمونم
11:58همین بهتر که ناشناس بمونم
12:02دست بردار بچه جان
12:03بذار به نرمی تو دوستتو بیاره تو کار
12:06من نمیخوام کار کنم
12:07واسه این زندگی پول لازم داری
12:09واسه کمه این حیوانه رو سیر کنی
12:11ولی من نمیخوام بین آدم ها باشم
12:14اصلا نمیخوام کسی رو ببینم
12:16کاملا درک بیکنه
12:18اصلا مجبور نیستی
12:19کی؟
12:20ما میتونیم پول خیلی خیلی زیادی در بیاری
12:23و وقتی پولتو گرفتی
12:24دیگه مجبور نیستی
12:25کسایو که نمیخوای ببینی ببینی
12:28مجبور نیستم کسی رو ببینم؟
12:30درسته پساره
12:32بذارش به احده من
12:33بذاره چب میزن
12:34اون وقت مجبور نیستی
12:35با آدم ها سر و کار داشته باشی
12:37هیچ وقت
12:41بله میفهمم که دوست داری باشی ترین ها
12:44ولی آخه زندگی داره بها
12:48وقتی مردم زودن جست به تو
12:50سوپ میدینی صحبه
12:52بر میگردی به سهراما دوستانه
12:55درسته پساره
12:56بذاره چب میزن
12:57اون وقتی مردم زودن جست به تو
12:59سوپ میگردی به سهراما دوستانه
13:01ولی آخه زندگی داره بها
13:03وقتی مردم زودن جست به تو
13:05سوپ میگردی به سهراما دوستانه
13:07ولی آخه زندگی داره به سهراما دوستانه
13:09ولی آخه زندگی داره به سهراما دوستانه
13:11ولی آخه زندگی داره به سهراما دوستانه
13:13ولی آخه زندگی داره به سهراما دوستانه
13:16وشه
13:17میعین
13:19بریم بچهان
13:20چهای چیزی واسه خوردنگیره مون بیاد
13:31پس بنه مریت
13:32حارون رو گول زد تا بیره تو گورهشون
13:34من بینم
13:35منم
13:36منم
13:37منم
13:38منم
13:39منم
13:40منم
13:41منم
13:42منم
13:43منم
13:44اون اصلا خیال نداشت که پولی به هارون بده
13:48چی؟ این منصفانه نیست
13:52راستش من کارشناس نیستم ولی انگار جذب داستان شدی
13:56آره خب
13:58کار دیگه یه هم نیست که انجام بدم
14:00میتونیم بریم امری رو تمیز کنیم
14:03نه
14:03آخه دوست دارم ببینم بعدیش چی میشه
14:09پس اونا راه افتاده بودن
14:11پس اونا راه افتاده بودن
14:13و رفتم به سمته ارشدی
14:19اگه گفتیم به کسی که با یه گروه موسیقی راه اونو چی میگن؟
14:23میگن درد
14:27دارم شوخی می کنم کومیتیه نواخطه
14:30دوست دارم مردم رو بخند دونم
14:32خب من نمیخندم
14:35دشمندار همه دوست دارم بخندن
14:37من نم
14:38نمیتونم کاری که با پدر مادرم کردن و ببخشم
14:41گذشته و گذشته کاریش نمیشه کن
14:44نمیشه که... میدونیم فقط ببخشی و فراموش کنی
14:48نمیتونم فراموش کنم
14:50حرف فراموش کردن شد
14:52ببینم به کسی که فراموش کرده مالیتش رو بده میدونی چی بگرن؟
14:55بگرن
14:56بگرن برنی
14:59برنی منم برنی
15:00فراموش کردم مالیتم رو بدم
15:03یه لفی به هم بکن
15:05یه لفی به هم بکن این جوکو واسه رومیان نگیه
15:09اشتنه سه شغ تبیه ندارم
15:19بلاخره رسیدیم ارچشلی
15:23بیاییش بگوییم چه جمیعه چی؟
15:26شرشون واسه سرشواری اومدن و حتما درشون یکم سرگرمی میخواد
15:30بچه ها بیاین جوکون رو را بنداسیم
15:36به خوشگی شوز
15:37توجه کنید مسافران خسته و دوستان مالیت بده
15:41و شما که برای کار اومدید اینجا
15:44بشارید خیالتون راحت کنم که هیچ کاری به فکر نمایش نیست
15:49از دورترین نخشه امپراطونی روم
15:52این دوتا نخود پرده نوچره اج
15:54از بران سه تا بینون مهنه ای اومدن برای آقابات بازی
15:57از دورترین نخشه امپراطونی روم
16:00از بران سه تا بینون مهنه ای اومدن برای آقابات بازی
16:03این شما و این هم میوه بی
16:08می... می... می... می... می... می... می...
16:12می... بی... برده پیزا
16:19آشت برده کده پیزا
16:22می... بی...
16:23بی
16:26بی نسیده شکف تنگیزه
16:29بیای نسید من لقبازهای با استداد قدردانی کنید
16:33من لقبازات به درد خودت بیخورم
16:37فقط هم...
16:38رشدم آبادم
16:40و حالا شما را دهدت میکنم به دیدن تردشتی عالی باز
16:44به مسئله روشن
16:46من بقیه با دوتا میجیم
16:53حالاتو بردید
17:00سختم
17:06کسی نمیخواد پول بده
17:08لاغقل یه سکه بدید پوماد سختگی بخارید
17:14باساً بد نیست
17:16میمینم که تماساتی های خوششوقی هستید
17:19لطفاً تشریف کنید
17:21کومیدیان شختم استرزار
17:23برمیر گرد بر
17:28بگید ببینم میدونید به عمول مانیت چطوری با عجله دوبی جسد بگیره
17:33فقط گوید بگه پول
17:36من که نمیفهمم
17:37اصلا که یون سنه اینجا که مانیتی داره
17:41چه بداخله
17:42خب حالا یکی رو گوش کنید
17:43چیه که قهوهیه خوش داره و خود به شما زندگی میکنه
17:48یه شاطره گم شده است
17:51خود به شمال چی هست؟
17:54خیلی خوب اون چیه که چوبی و قهوهیه؟
17:56یه شاطره
17:57نه یکی آخر
18:01راسته سبا تماساتی های واقعاً با گذشتی هستید
18:03آخری باید که اینجا که گفتن به هم یختن به هیچ پرتاب کردن
18:08بد فکریم نیست
18:12وای کدام
18:13پل حرمی کمکم کن تو تن و امید من
18:17خب با چکریم برنی
18:19با مزه نه با دوستان
18:21هیچی با مزه تل از شوخی و کومیدی نیست
18:25خب پسر جان نوبت توه
18:27باید سر زوغ بیاریشون، آماده ای؟
18:29فکر کنم
18:30کتر میخوای شادشون کنی وقتی غیافت اینقدر غمگیره
18:34باید لبخند بزنی پسر
18:36من لبخند نمیزنم
18:38منصوره چیه که لبخند نمیزنی
18:40همه لبخند میزنن
18:42منم الان دارم به تو لبخند میزنن
18:44من نمیزنم
18:45حتیقا نه برای آدم ها
18:47فقط برای دوست هم
18:53گرفتن همه چیزم رو
18:57پدر و مادر عزیزم رو
19:00روزام گذشت
19:02با اندوه و قلب
19:05با همین چند ها
19:07دوستی که دارم
19:12من نمیخندم
19:14این دوست ها
19:15دومون از آنها نمیشم آرام
19:17میتونم تنها هم هستم
19:19ما مرا
19:20نمیخندم
19:21من نمیزنم
19:26همه این خوب و خوب ها روشه
19:28چند چون خوهمه همیشه
19:30گشت یا تک گاه همیشه
19:33عشق و درام همیشه
19:35همین گیت ها ببینم پرنام
19:37روی پونه مورچ سه دام
19:40زندگی بسیار مومیه چه ها
19:45من نمیخندم
19:46این دوست ها
19:47دور از آنها نمیشم آرام
19:49نمیذارم تنها هستم با همه رو
19:52من نمیخندم
19:53این دوست ها
19:54دوست داری باشیم از همه دوست
20:04نکن وقتش رو تلف
20:06سبس نیشه دیره پاست قلب
20:09ترجیم میده ببونم بامنام
20:11من نمیخندم
20:12این دوست ها
20:13دور از آنها نمیشم آرام
20:15نمیذارم تنها هستم با همه رو
20:19من نمیخندم
20:20این دوست ها
20:21من نمیخندم
20:23این دوست ها
20:24من نمیخندم
20:25این دوست ها
20:26من نمیخندم
20:28این دوست ها
20:37خوش شروع بده
20:38خیلی خوششون اومده
20:41سو...سوش باش
20:42بیشتر برای چی بخون
20:43بیشتر به من آرام بده
20:45اون فیتری دوست منه
20:47بلی وقتی هارون به چهره اون مردم خوشحال نگاه کرد
20:51تجبب کرد که چطورو نمیتونن اینقدر خوشحال باشن
20:54در حالی که اون هنوز پر از قم و خشم
20:57هارون اون مردم رو نمیخواست
20:59و پولشونم نمیخواست
21:02من پول شما رو نمیخوام
21:03نمیخوام کسی به این چیزی بده
21:08اوه
21:09ماه توو فکر منو زد
21:11دندازینشون بیرون
21:14ماه اون فکر که
21:15براتونین
21:16دیگرم بریم
21:24و حالا وقت مهمونی کریسمس ماجراهای صبزیجاته
21:27اون قسمت از برنامه که ما با دوستای صبزیجاته بون در جشن
21:30کریسمس سالیان دوره هم جمعیم
21:34خب بعد از یک روز پر از آبازخانی و شادی
21:37غذا هنوز نرسیده و مهمون هسابی گشنشونه
21:41بیشتر من خیلی گشنمی
21:43منم گشنمی
21:44انگفت که گوزنه بخونم
21:46واقعا؟ من میتونم دوازده حتی گوزنه با سودمتشون بخونم
21:50خیلی دیگر
21:51بمینم با این چیزی باشه خوردن هست
21:54متاسفم با آبازورد
21:55هنوز نه آخه غذا هنوز نرسیده
21:57همه گی جانو ببینید
21:59این دوسته من از کار آشپزه که غذا آورده
22:03خلاف به همین گیری حابت ورم گشتندون باشه
22:06خدا رو شکر اومدی آسکار
22:08اخی چون اینقدر دیر کردی؟
22:09دویا جشن هرسی غذا میدادن
22:11بابرتون نمیشه نصیب و رنگشترشونم باخرن
22:13بابر میکنیم
22:15خواه برامون چی آوردی؟
22:17براتون چی آوردم؟ براتون چی آوردم؟
22:20بگو چی براتون نی آوردم؟
22:24اولیم غذا یک کریسماس که براتون آوردم
22:29دوست آب دیگه
22:30زمینی پخته با روشم شیبید پاشیدم
22:34دوبامی غذا کریسماس که براتون آوردم
22:38پیاشگی یه بخار پزه
22:41پیاشگی چیه دیگه؟
22:42خمیریه که دوره گوشت پیچیده شده
22:44زمینی پخته دو شیبید پاشیدم
22:50ثمابی غذا یک کریسماس که براتون آوردم
22:54ثماد دلمه کلامه
22:57دلمه کلامه چیه؟
22:58یعنی کلمه که داره گوشت پیچی نشده
23:04پیدش ای بخار پرده
23:06پیدش ای بخار پرده
23:07روش هم سیمی پرشیده
23:10گاهان رومی خواهده یکی ساز که برای تو نابردم
23:15چار تا دلویه فرفله
23:17بگو ببینم دلویه فرفل چیه؟
23:19فرفل دلویه که توش با گوشت پرشده
23:21که این که؟
23:22تا تا دلویه آب پرده
23:23پیدش ای بخار پرده
23:25پیدش ای بخار پرده
23:26چی زمینه پخش شدی
23:33پنجامین غذای کلیک مزکر براتون آوردم
23:41پنجامین غذای کلیک مزکر براتون آوردم
23:45میشه بگیست کسی دودی چیه؟
23:48عشق درست گوشت درست شدم
23:49آها
23:49چار تا دلویه فرفل
23:51ستا دلویه آب پرده
23:53بگو ببینم دلویه فرفل چیه؟
23:54همگاهی سی جمینی پردیشی بیدی
23:59تیجا به قضا یک قسمت که برای تود ما بردن
24:04شش دست هم بود سی سخت تود نشد
24:06اجازه بده حفظ بزنه
24:07این حجمن باید توش گوشت باشه نه
24:10در موقع مثل کلوکست با خمیر نازای پتا
24:15پشت یار سی سی تودی
24:19تر تر تر میه پپل
24:21سه تا دل بیا پشت
24:23دو تا پرشگیه بخار پشت
24:24همراهی سیمزه بیدی بردیشی بیدی
24:28بوز کن من دیگه دارم شیر میشم
24:29هفته همین قضا یک قسمت که برای تود آوردم
24:34هفته آلوی پخت هست
24:36من آلو دوست ندارم
24:37با این همه قضا باید آلو بخوره خود بزن
24:40آخ همینن درسته
24:42آها
24:43شش تا سنبوسه
24:45هشت تا سوسیسه بیدی
24:50چه تا فندینه پخته
24:51سه تا دل بیا پشت
24:53دو تا پرشگیه بخار پشت
24:55همراهی سیمزه بیدی بردیشی بیدی
24:58دارم این تیره شم
25:00هفته همین قضا یک قسمت که برای تود آوردم
25:04هشت تا کیکه کنجه دیگه
25:06کنجه کنجه کنجه
25:09این کنجه
25:10این جامعه خونه خود آدم میرسه
25:14هفته آلو دوست ندارم
25:16شش تا سنبوسه
25:19هشت تا سوسیسه بیدی
25:23هشت تا
25:24چه تا فندینه پخته
25:26سه تا دل بیا پشت
25:28دو تا پرشگیه بخار پشت
25:32همراهی سیمزه بیدی بردیشی بیدی
25:43بجانه
25:44این همه سه همونیه کریزمش مادرهای سبسیجه
25:48دفعه برچه هم برنامه ایمارو ببینید که روزگان میکنید
25:51پس نیمیخواد این گاشاگا لیس بزنه؟
26:04پس از فرار از روش شلیم بین حرمی و گروهش پناه بردن به سهران
26:18مبیدوانم فهمیده باشی که ممکنه بود تو دوستاد باز دوباره تنها بشی
26:24ما داشتیم کاسه بیمونو میکردیم
26:26ولی تو همه چیو خراب کردی؟
26:28آخه تو چه چه پسر؟
26:32خب، به هر حال تو جایی نمیری تا وقتی یه رایی پیدا کنی که خسارتو جبران کنی
26:38مبینم داری تحدید شد
26:40به هر حال تو جایی نمیری تا وقتی یه رایی پیدا کنی که خسارتو جبران کنی
26:46نمیدونم داری تحدیدش میکنی راستهی قررمپ شام ای جمعه خوابی ؟
26:51پین حلامیک، بیاین ижуن را بره
27:00مگه چیزیه درست همونیه که میخواسته
27:05چرا؟ یه پادشا
27:07یه شاه دیگه. دو تا شاه
27:10سی جای شاه
27:12فکر می کنین گذار ندارن؟
27:14به نظر تون اونا تو بساتشون شیطاکه هاو دارن؟
27:17به نظر تون تلات دارن؟
27:20راستش اونا شاه نبودن بلکه مجوزی بودن
27:24مجوزی دیگه کیه؟
27:26اونا ستاره شناسان خیرانمن بودن
27:28کتاب مقدس میگه این مردان خیرانمن از شرم اونشلیم اومدن
27:32و می پرسیدن پادشاه یهود که به تازگی متولد شده کجاست
27:36ما تو بوی ستاره اون رو گیدیم و برای پرستش رو اومدیم
27:40ستاره؟ به اطلاحه؟
27:41آره، اونا به دنبال ستاره اومده بودن تا یه اتفاق خیلی خاص رو جشت بگیرن
27:46تولد مسیح
27:47اولین کلیز برش تاریخ
27:50وای
27:51از کجا می دونستن که مسیح پادشاهه؟
27:54تو در زمانهای دور پیامبران نوشته بودن
27:56تو در زمانهای دور پیامبران نوشته بودن
27:58زمانی که این ستاره در آسمان شمزاهر بشه
28:01پادشاه متولد میشه و اونها براش حدیه اومده بودن
28:06وری بین هرمین که دلش پر از هرست رو تمه بود
28:09و حارون که قلبش پر از کینه بود
28:11اصلا متوجه ستاره نشده بودن
28:15خب، بسره طبزن بیا باهم معامله کنیم
28:18اگه تو، هیوانات بناینا نمائشتشی کنین
28:21منو اینا نمایش نشا کنین
28:22یه صحبی از این سود بهت میدم
28:24اون وقت و آزادی که بریم
28:26حبوبه
28:27یه نمایش و بعدش از اینجا میرم
28:31اسم این مردان خیلطمان تو کتاب مقدس نوشته نشده
28:35و حتی نگفته چند نفر بودن
28:37ولی بلی نقیده این که سه نفر بودن به اسماشون
28:41گاسپار
28:43و...
28:44یوک جنگجو یا فضایی
28:46اون که مال فیلم جنگ ستارگانه
28:49میشه سفیر شریف و نگه دارم؟
28:53احتمالاً که نه
28:55چگلم چی میشه؟
28:56لطفاً بش کن
28:58باشه
28:59و بالتازار بودن
29:00اونا داستان با دنبال کردن ستاره به بهتلاهه میرفتن
29:05من تلا میبرم
29:06هدیهی برای پادشا
29:09من کنگر میبرم
29:11هدیهی برای کاهن
29:13من هفور میبرم
29:15هدیهی برای برژی
29:20ای وای بارش سنگین بود
29:22سفینه شنید سنگین بود
29:24پسم گر کاشتی حالا چیکار کنیم؟ خب الا بادران میافتادیم
29:27چرا اینقدر اجلی دارید؟
29:30خب به راستش ما
29:31جایی نرید که برای تون یه نمایش عالی داریم
29:34انگوش و دهن میمونید
29:43تک تک
29:44تک تک
29:45تک تک
29:46تک تک
29:48تک تک
29:51حالا شما بگید کیه؟
29:54کیه؟
29:55سزار
29:56تبایی خدایی من کجاش؟
29:58نه، حالا بپرسید کدوم سزار
30:02کدوم سزار؟
30:04سالانه سزار، ببینم دوست داری؟
30:09ظاهراً که نداره
30:11این بهتری لطفه مود
30:13باید دنباله کومیدیان بهتر باشه
30:16بمینین دوستان، دلمون میخواد نمایشتون رو ببینیم
30:19ولی باید به سفرمون ادامه بدیم
30:21ما داریم اون ستاره رو دنبال میکنیم
30:24آره، خب
30:26پس داشت برکیو
30:27فکر نمیکنم سفیر شریف ایم شب رای سفر کدم داشته باشه
30:30چطوری برو با خودم بیارم
30:42آره، ترتیب شدم میدم رئیس
30:45آهای هارون
30:46فکر کنم آتیش رو همین جوری روشنگ و زشتیم اومدی
30:50کمک میکنی بریم خاموشش کنیم؟
30:53باشه
30:57آقایون
30:59با هاتون یه معامله میکنه
31:01چی؟
31:02ببینم جاشوها کجاست؟
31:03این طور که معلومه، شطور درست به موقع به دادم رسید
31:09تو شطور من رو فروهدی؟
31:12به هم به دهکار بودی پسر
31:13ولی اونقدر هم بیملاهظه میستم
31:16این یه سکه هم برای تو که غصه نخور
31:21اینه
31:22اینه
31:23اینه
31:24اینه
31:25اینه
31:26اینه
31:27اینه
31:28اینه
31:29اینه
31:31اینه
31:32من پولتون نمیخوام
31:33نمیخوام هیچ کاری با هات داشته باشم
31:36بینیم بچه ها، باید جاشوها رو پیدا کنیم
31:39ویسه بینم کجا؟ غراب نیست که هایی بری
31:42فلسکن بره
31:43کورمون با هاش تموم شده
31:45به سلامت
31:48آره به سلامت
31:49سودمونم ازش بوده
31:50برگرد برو تو همون شناب
32:02ویدیو دیدید
32:06باینه
32:08اونا گجا رفتند
32:12درسته ببقی
32:13اونا تنبره ستاره می رفتند
32:16اون ستاره ما رو بیبره پیش جاشوها
32:18بریم بچه ها
32:25کتاب مقدس میگه در شمی کہ ایستا مصیبت بلد
32:29چون اونا ستاره می رفتند
32:30اون اصاف چوپان های زندگی می کردن که هنگام شب از گله هاشون موازبت می کردن
32:36یه فرشته ی از طرف خدا من برونها ظاهر می شه
32:39و شکوه و جلال خدا من در اطرافشون می درخشون و چوپان ها وحشت می کنن
32:45بلی فرشته بهشون بگه نترسیم
32:47من برای شما مشنهی دارم که همه ی محلوم از سیدن از مرق شاده می شن
32:52اکنون روز در سرزمین که نجات نهندهی برای شما باید آمده که بسیار محلوم روز
33:22ببینید، همون مردان
33:27جاشوها
33:29اونا از این که هم دیگر رو پیدا کرده بودن، اونقد خوشحال بودن که توجه نکردن کجا رو نمیردن
33:36همون فخه ی دروشت که داست با سرعت از گاه بگیر
33:40خوبه زد باشید در این جناب
33:46ببین
33:48تو نباید بمیری، نباید بمیری
33:52که میتونه کمکم کنه، لطفاً یکی کمکم کنه
34:01لطفاً یکی کمکمون کنه
34:05مجوسیا، اونا خردمنده، حتما میتونن ببهی رو نجات بدن
34:11لطفا اجازه بدین برام تو، من باید برام تو
34:15بقیه هارون دم در دویل رسید
34:18چیزی رو دید که باورش نمیشه بود
34:21مریم نخستین فرزندش رو که پسر بود به دنیا آخورده بود
34:25اون رو در گنداغی پیچیده بود و در آخوری خوابونده بود
34:29چون که درمه پسرا، جایی براشون نمیدونه
34:35من کیه؟
34:36حاش بیکنم کمکم کن، ببین سخمی شده
34:39باید نجاتش بدین
34:41پسرم، ما مجوزی هستیم
34:44ما بیشتر در مورد ستاره ها میدونیم تا گوزفند رو
34:47از دست من کاری برنمید
34:50ولی یکی هست که میتونه کمکت کنه
34:53این نوزان، سردر نمیارم
34:57اشکالی نداره، بارا پیشش
35:00اون منجی، کاهن و شاه ماست
35:04آخه من هدیه این نوزان رو دارم
35:08برو فرفن‌.... اون پادیشاه نوزاد رو ببین
35:38ندارم هنگی هم روحا روحا پا پا پا
35:45باشه دایق پادش روحا روحا پا پا
35:50روحا پا پا
35:52روحا پا پا
35:55بی کن براد بنوازم
36:01ماتبلا
36:09دارم پنزن این پا رو پا پا پا
36:15ماتبلا
36:21اون روز قلب حارون دگر بون شد و بلاخره از شادی و محمد پر شد
36:27این تونست آدم هایی رو که بهش بدیر کرده بودن ببخشه
36:32ولی و برای چی شد بابا بزرگ؟
36:36همراه تونپانا و منتوسیان و حارون و هیمراش دو نفر دیگه به دنبال ستاره برای ریدن شاه نوزاد اومده میگن
36:45و همین که حارون آوازش برای نوزاد تموم شد
36:49صدای دو نفر رو شدید که فکر میکند تا آخر اون دیگه صداشون رو نمیشنه بیاد
36:55حارون
36:56عزیزم
36:57ماما
36:58بابا
36:59شمایی؟
37:02فکر میکندم مردی
37:04شما فکر میکردیم تو مردی
37:06فکر میکردیم تو رو از دست دادی
37:09ببری
37:11بابا
37:12ببری زخمی شده
37:14میتونی کمکش کنی؟
37:16البته که میتونم
37:18نکران نباش درمانش میکنه
37:20فکر میکنم با کمی زمان و محبت دوباره خوب خوب میشه
37:24ممنونم بابا
37:26ممنونم
37:28این فاخوراده هست
37:30خداوند دوباره همه ی مارو به هم رسون
37:34این یه موجزه هست
37:38و وقتی حارون داشت نوستانتو تماشا میکرد
37:41فکر کرد که زیبا ترین منظره یه که به عمرش دیده
37:46هدیهی که در اون صبح روز کریسمس بهش داده شد
37:49اونقدر قدرتمن بود که هیچ کس نمیتونه سونه ازش بگیره
37:53و اون هدیه ی عشق و بخشش بود
37:57پایان
37:58به نظرش این فاخوراده نیست که چون خدا ما رو میبخشه
38:01ما هم میتونیم دیگران رو ببخشیم
38:05آره
38:09به نظر کی میتونه باشه؟
38:34آره خدا
38:37بطمین و آسمان
38:45من بخشید همه تون بچه ها
38:48ما رو بخشیدی؟
38:49بابته چی؟
38:50همون دیگه که من رو گار گذاشتی و بدون من رفتید آبازخونی
38:54ما حالت نزاشتی
38:56اومدیم زنگ در رو زدیم ولی تو باز نکردی
38:59باقا؟
39:01حتما وقتی اومدی که من رفته بودم تو آباز لامب بیارم
39:05جونیا، تو هم نتونستی صدای زنگ رو بشتویی چون هدفون رو گوشتی
39:10ما فکر کردیم تو من رو قال گذاشتی
39:12ما هم تا رو میبخشیم
39:18باگیه
39:19بابا بزرگ
39:20چما هم من رو میبخشیم که فکر میکردم وقت مزروندن با شما کسل کننده
39:25مطمئن باشت میبخشم تو
39:27اصلا کسل کننده نبود
39:29هیدی هم پشت هم اومد
39:31دوست دارم بابا بزرگ
39:33منم دوست دارم رفیق
39:35نستی چرا نمیاد تو شکلاته داغ بخوری؟
39:38این بیرون خیلی سرده
39:42هیدی خوشمزده
39:46تو خوبی؟
39:47آره من خوبم
39:49فقط فکر کنم به بچه گولبه جدید و تصفیصی هم دارم
39:52چی؟
39:54دستی بچه ها من امروز تفصیل دارم تمریم کردم
39:57اینو پشت کنید
40:23موسیقی
40:48موسیقی
41:18موسیقی
41:48موسیقی
42:18موسیقی
42:48موسیقی
43:18موسیقی

Recommended