- 6/8/2025
مستند "غدیرخم: حقیقت جاودان" پژوهشی است تاریخی در رابطه با واقعه عظیم غدیرخم که با بهره مندی از اساتید برجسته حوزه و دانشگاه تولید شده است. در این مجموعه مستند تمامی جوانب تاریخی غدیرخم بررسی علمی و موشکافی شده و به شبهات مربوطه با ادله منطقی پاسخ داده می شود. در قسمت چهارم این مستند، خطبه غدیرخم پیامبر مکرم اسلام (ص) بررسی و به این شبهه پاسخ داده می شود که چرا لفظ مولی در خطبه پیامبر نمی تواند درهیچ معنایی بجز سرپرستی و جانشینی ایشان تفسیر شود؟
Category
📚
LearningTranscript
00:00PYM JBZ
00:30سال ده همه هجری
00:33با دوت پیانبر مکرم اسلام از تمامی مسلمانان به مراسم حج
00:38بزرگترین اجتماع مسلمانان تا آن روز در مکه شکل گرفت
00:43ایشان مناسک راستین حج را به مردم آموختند
00:47و در خطبه هایی که در عرفات و منعی راد فرمودند
00:50همگان را بر پیروی از قرآن و اطرت خیش توصیه و تأکید نمودند
00:55به دینسان زمینه ای را برای ابلاغ آخرین معمولیت خیش فراهم آوردند
01:01مناسک حج به پایان رسید
01:04پیانبر مکه را برای اجرای آخرین معمولیت خود مناسب نمی دانستند
01:09پس تنها یک روز پس از اتمام مناسک حج در مکه اقامت کرده
01:15و سپس به همراه مسلمانان همراهشان به سمت مدینه به راه افتادند
01:20حضرت رسول در میان راه به دنبال فرصتی مناسب بودند
01:25تا امر الهی را به سرانجام برسانند
01:28دستوری که پیش از این در مدینه توسط وحی به ایشان ابلاغ گردیده
01:33و ایشان موظف به بیان آن در حین سفر حجت الودا خود شده بودند
01:39همچنین با نزول سوره ماعده در حین حجت الودا و در صحرای عرفات
01:45پیانبر مجدد به ابلاغ امر الهی موظف شده بودند
01:49در این سوره در بین آیاتی که خطاب به اهل کتاب بیان گردیده
01:54به یک بار لحن قرآن تغییر می کند
01:57و در آیه 67 این سوره
01:59خود حضرت با عنوان یا ایها الرسول مورد خطاب قرار می گیرند
02:05خطابی که مانند آن در هیچ سوره دیگری از قرآن نیست
02:10و هیچ پیانبر دیگری در قرآن با این لحن مورد خطاب واقع نشده است
02:16این آیه به آیه تبلیغ شهرت دارد
02:19و در آن پیانبر معمور به ابلاغ امر مهم و خطیری از جانب خداوند شده
02:25که اهمیت آن با تمامی رسالت ایشان برابری می کند
02:30پیامی که اگر ابلاغ نگردد
02:3223 سال رسالت ایشان ناتمام خواهد ماند
02:37در ادامه این آیه اشاره به نگرانی آن حضرت از ابلاغ امر الهی دارد
02:44اما خداوند اتمینان داده که از ایشان حفاظت خواهد کرد
02:49آیه وعده می دهد که از این جهت شما نگران نباشین
03:13خداوند اگر چیزی باشد که منشع آفتی و آسیبی به شما باشد
03:20خداوند شما را معصوم نگه می دارد
03:24اسمت لغوی
03:25اصل اسمت در عربی این موچ دست را می گن معصم
03:31چرا؟ چون جاییست که بزرگتر ولی
03:37مثلا اولیا پدر و مادر
03:40یا کسی که همراه کودکیست
03:42برای این که کودک دو جهت آسیب زن نسبت به این بچه است
03:48یکی این که بی افتد
03:49و یکی این که رها بشد گم بشد
03:52بنابراین پس موچ دستش را می گیرد
03:56ولی او بزرگتر او
03:58یا کسی که همراه او است
03:59و معذف است به این که او را رعایت کند
04:03موچ دستش را می گیرد برای این دو خطر
04:06یکی نیفتد یکی گم نشود
04:08و خداوند دارد می گرد یعصم و کمینا ناز
04:12خداوند موچ دست تو را
04:14از این خطر خطرهای احتمالی
04:17نگه خواهد داشت
04:19آیا نگرانی در وجود پیامبر بود؟
04:29رسول خدا حراسی داشتن که
04:31ذات احدیت چنین وعدهی به ایشان می دهن
04:33و این حراس به دل نگرانی پیامبر
04:36از چه چیزی بود؟
04:37به دیهیست که وقتی فرمود و ماه یعصم و کمینا ناز
04:41به شان دهنده این است که رسول خدای خوفی و دل نگرانی دارن
04:45یعنی تبلیغ و ابلاغی که بر دوش ایشان است
04:48اما این که این ترس پیامبر از چیست؟
04:51آیا پیامبر دل نگران جان خودشون بودن؟
04:55یعنی می ترسیدن که خطری وجودشون دو تحدید کنن؟
04:57خیلی؟
04:59نبی مچرم در تمام دوران رسالت
05:03پاک بازان جان خود رو در راه دین خدا در کفت گرفته بودن
05:08به هیچ باکی از این پیامبر نداشت
05:11به گونه این که امیر المومنی در نحجب باقی مطرح می کنن
05:15که در بسیاری از قزوات
05:17آسله پیامبر با دشمنان از ما نزدیکتر بود
05:21یعنی پیامبر میان ما و دشمن قرار می گرفتن
05:25نشاندهنده شجاعتیست که در وجود و بارک بود
05:28و بیباکی شخصیت پیامبر رو می رساند در این باب
05:32بنابراین این نه به خاطر خوف از جان بود
05:35بلکه دلنگرانی پیامبر به خاطر معکره ها، توتعه ها و فتنه هایی بود
05:43که بعد از این ابلاق و تبلیغ رو خواهد داد
05:46اینی که گروه فریاد در می آورند که پیامبر سود جویانه عمل کرده است
05:51و داماد خیش رو به عنوان جانشین خودش مطرح کرده
05:56و خواسته هست که قبیل جرائی و عشیر جرائی رو مطرح کند
06:01اتامات این کنینی که قطعاً بر دین جامعه و اصل دیانت جامعه سد بمی زد
06:08و موجب می شد که عوام و عامه مردم به نوعی متاسفانه اینها در دین خودشون تزلزدی پیدا کنند
06:18و این برای پیامبر و نبی مچرم بسیار بیمناکانه بود
06:22بنابراین خوفی که پیامبر در اینجا داشتند
06:25این نه ترس از جان بود
06:27بلکه ترس بر ایمان بود و دین مردمان بود
06:30که مبادا این دین به تزلزل دراید با فتنه ای که ممکن است
06:35منافقان و فتنه انگیزان ایجاد می کنند
06:38و اتحامی که پیامبر بنابرا قبیل درایی ممکن است
06:42و خیشمداری مثلا وارد کنند
06:46بشابه هم چرا که در مورد پیامبر در اینجا مطره هست
06:50در آیه زیل آیه و اللهی عصا مکملن ناس
06:54این رو در مورد موسای کلیم هم در قرآن می بینیم
06:58فعاو جسفی نفسی خیفتن موسا
07:02وقتی که اصاف کنده شد
07:04ساهران اصای خودشون رو افکندن
07:06موسا یه احساس خوف و ترسی برایش ایجاد شد
07:10خب این چه ترسی بود که در اونجا مطره شد
07:12در جل بلاقه امیر المؤمنین به زیبایی می فرماند
07:16ترس و نگرانی که موسا داشت
07:18نه از این بود که اعتباری در کار ساهران باشد
07:21بلکه از آن بود که من غلبت الجهان
07:24گروهی از نادانان و کوتح فکران ممکن است
07:29بر اساس این کارهای سادگ ساهران
07:32دوچار تزلزل و تردیدی بشند
07:35و ممکن است اینها از اصل دین بازگردند
07:38و تأثیر پذیری اونها چمتر باشند
07:41بنابراین هر سی که در اینجا در وجود پیامبر بود
07:44هر سلسیار معقول و پسندیده بود
07:47بران بود که مبادا بنیاد دین به تزلزل رفتد
07:51با تبلیغات مسموم فتنگری و آشوبگری که
07:56منافقان در معرفی امیر المؤمنین
07:59عدیب نعبی طالب به عنوان جانشین پیامبر به پا ها هنگ
08:03در انتهای آیه مذکور به شکل عجیب و قاطع
08:07از عدم هدایت کافران توسط خداوند سخن میگوید
08:12اما چرا؟ در زمانی که با گسترش اسلام
08:15ریشه کفر در جزیرت العرب خوشکانده شده
08:19و دور تا دور آن حضرت را مسلمانان گرفتند
08:23تعبیر از کافران در این آیه چه کسانی هستند؟
08:27در حقیقت ولو این که لبه تیز سخندیشتر به منافقان هست
08:32اما باید گفت حقیقت و ماهیت نفاق چیزی جز کفر نیست
08:37این نفاق در حقیقتن نه تنها کفر هست
08:41بلکه مذبرانه ترین و بدترین شعبه های کفر خواهد بود
08:45در مسیر بازگشت از حجت الودا
08:50جبرئیل مجدد بر پیامبر صلی اللہ علیه و آلیه و سلم نازل شده
08:55و با قراعت آیه 67 سوره ماعده
08:58تأکید بر ابلاغ پیام مهم الهی در باب جانشین پس از خود می کنند
09:05نزول سوره ماعده
09:08توسط جبرئیل بر پیغمبر اکرم
09:12در همون عصر عرفه
09:14یعنی شامگاه عرفه نزدیک به غروب آفتاب انجام گرفته است
09:20و این قدری متیقنه
09:22اما این که بعدش تا قبل از موقعیت قدیر هم نزدیک جحفه
09:28آیا جبرئیل نازل شده یا نه
09:31در خود آیات قرآن که مطلبی ندارد
09:34اما در روایات وارد شده است
09:36آیا در این فاصله جبرئیل چند بار نازل شده؟
09:41طبق روایات سه بار بر پیغمبر اکرم نازل شده
09:44هر بار یک تشویق با یه لحنی پیغمبر اکرم رو تشویق به ابلاغ می کردن
09:50بنابراین این آیات بر پیغمبر اکرم دفعتا واحده نازل شده
09:58ولی اگر طبق این روایات بگیم جبرئیل سه بار بر پیغمبر نازل شده
10:04و همین آیه قدیر را سه بار بر پیغمبر تلاوت کرده
10:08هر بار به اعتبار یه جمله از این سه جملهی که در این آیه تبلیغ بگیم هست
10:14به این معناست که جبرئیل دو نزول بر پیغمبر داشته است
10:20یک نزول اولی دفعی اصر عرفه
10:23و یک نزولات بعدی تذکیری یعنی یاداوری
10:29جبرئیل نازل شده و جمله و این لم تفعال فما بلغت رسالته را
10:34برای در واقع یاداوری به جملهی که در زمن آیه در روز عرفه
10:39بر پیغمبر خونده شده
10:41اما الان یاداوری می کند
10:44که یادت هست که این آیه به شما خطاب کرد
10:48و این لم تفعال فما بلغت رسالته
10:51یعنی در مقام تأکید بر اهمیت این عمر
10:55خداوند می فرمود که اگر این را به مردم ابلاغ نکنی
10:58مثل این است که اصلا رسالت را به مردم ابلاغ نکرده این
11:03بنابراین پس جواب این است که سه بار جبرائیل نازل شده
11:06اما نه به معنای نزول اصلی و نزول تأسیسی
11:11بلکه به دو معنا نزول داشته است
11:14جبرائیل بر پیغمبر
11:15یکی بار اول تأسیسی
11:18و یکی بارهای بعدی یاداوری
11:21صبح روز هشته هم زلحجه کاروان به نزدیکی محلی به نام جهفه می رسد
11:27جبرائیل برای سومین بار نازل گشته و به آن حضرت اطمینان می دهد
11:32که خداوند از او در برابر مردم و بدخواهان محافظت خواهد کرد
11:37به دنگونه پیامبر اکرم صلی اللہ علیه و آله
11:41مصمم به ابلاغ پیام الهی در همان روز می گردند
11:45حضرت مسیر کاروان را به بیراهی می کشند
11:49مردم متعجب از این عمل علت را از ایشان جویاب می شوند
11:53حضرت در پاسخان ها می فرمایند
11:56یا ایوهن ناس
11:58عجیب و دائی الله
12:00و انا رسول الله
12:02ای مردم
12:03دعوت کننده الهی را اجابت کنید
12:05و من رسول خدا هستم
12:08با این بیان از مردم می خواهند
12:10که به تصمیم ایشان اتمینان کرده
12:13و ایشان را دنبال کنند
12:15در میان کاروان
12:18ادهی از منافقین حضور داشتند
12:20کسانی که نمی خواستند
12:22تن به عمر الهی بدهند
12:23حضرت با این اقدام حوشمندانه
12:26آنان را قافل گیر کرده
12:28و برنامه هایی از قبل تین شده
12:30آنان را برهم رکدند
12:31چرا که ممکن بود آنان با یک دیگر
12:34همه هنگ شده و خطبه
12:35مهم و حساس آن حضرت را برهم بزنند
12:38همچنین به دستور پیانبر
12:40قاصدانی فرستاده شدند
12:42تا کسانی را که پیشتر رفته بودند
12:45را بازگردانند
12:46و کسانی را که هنوز نرسیده اند
12:49متلع ساخته
12:50تا خود را سریع تر به پیانبر
12:52و سایر مسلمانان برسند
12:55پس از ساعتی کاروان
12:57به کنار آبگیری می رسد
12:59آبگیری به نام خوم
13:02آب و آبگیر
13:03در میانه سفر آن هم در گرمای
13:06سوزان حجاز
13:07نعمت بزرگی به شمار می آمد
13:10مکانی مناسب
13:11برای اطراق کاروان
13:13و اعلام امر الهی
13:16یه نکته دیگری هم که جای تذکر دادد
13:21این است که مشهور شده
13:23سر زبانها گفته می شود که
13:25تمام حاجیان با پیغمبر اکرم
13:27تا اینجا رسیدن
13:29و خصوصیت اینجای قدیر خوم
13:31این بود که مفترق طرق بود
13:34یعنی سر چار راه بود
13:36یعنی مسلمانان یمن
13:39مسلمانان مصر
13:42مسلمانان شامات
13:44مسلمانان عراق
13:45اینجا سر چار راه بود
13:48که از هم جدا می شدن
13:49در صورت که این یک اشتباه
13:51بی خودیست انجام گرفته
13:53فقط یمن یه عدد مسلمان داشت
13:56و عراق هنوز فتح نشده بود
13:58شام هنوز فتح نشده بود
14:00مصر هنوز فتح نشده بود
14:02این سه نقطهی که اسم برده می شد
14:04اینا اصلا هنوز فتح
14:06هنوز اسلام به اونجا نرسیده بود
14:08فقط در حد نامه پیغمبر اکرم
14:11به حکام ولایات
14:13رسیده بود
14:14اما نامه مستدعی اسلام
14:17یه عدد زیادی
14:18که اون هم حج بیاین نبوده
14:20احدی این عددار را ندارد
14:22معلوم نیست این اشتباه
14:24از کجا ناشی شده است
14:25پس از ورود به منطقه قدیر خوم
14:28پیانبر به مردم می فرمایند
14:30که چادرهایشان را بنا کنند
14:32گویا اقامت در این مکان
14:34کتاه نخواهد بود
14:35ایشان همچنین به جمعی از اصحاب
14:38امر می کنند که در کنار آگیر
14:40و در سایه چند درخت
14:42کنار بزرگ
14:43منبری برای ایشان جهت ایراد
14:46خطب و سخنانی فراهم آورند
14:48اصحاب با چیدن چند
14:50سنگ بزرگ در کنار یک دیگر
14:52و قرار دادن چند
14:54جهاز شطر بر رویانها
14:56جایگاهی رفی می سازند
14:58و در رهایت پارچه ای روی
15:00آن انداخته و منبر آماده
15:02می شود
15:03ساعتی بیش به نماز صح نمانده
15:05و اصحاب حضرت زمین اطراف منبر
15:08را برای نمازگزاران تمیز کرده
15:10و از سنگ ریزه و خاروخاشاک
15:12پاک می کنند
15:13به صراحت نقلهای تاریخی
15:16روز هجده همه زلحجه
15:18سال ده همه هجری قمری
15:20که مصادف با بیست و هشتومه
15:22اسفند ماه در تقویم هجری شمسیست
15:25روزی بسیار
15:26گرم بوده
15:27که با موقعیت جغرافیائی و اقلیم بیابانی
15:31آن منطقه نیز متابقت دارد
15:33کسانی که حد اقلاشنائی
15:35با شرایط آب و هوایی حجاز دارند
15:37می دانند
15:38کتابش آفتاب سوزان
15:40بر شنو ماسه های بیابان
15:42آنها را چقدر داغ و غیر قابل
15:45تحمل می کند
15:46از این روست که اصحاب برای
15:49مراعات حال پیانبر
15:50در حین ایراد خطبه
15:52پارچه ای را از شاخه درختان
15:55ناویزان می کند
15:56تا سایه ای روی منبر فراهم آید
15:58خرشید به میانه آسمان می رسد
16:01و صدای ازان معزن بلند می شود
16:04نماز زهر به امامت پیانبر برگزار می شود
16:08پس از نماز ایشان به همراه امام علی علیه السلام
16:12به سمت منبر می روند
16:14هر دو از منبر بالا رفته
16:16و امام علی در سمت راست پیانبر می ایستند
16:19مردم متراکمتر می نشینند
16:21تا صدای آن حضرت را بهتر بشنوند
16:23ایراد خطبه توسط پیانبر
16:26در زهر روزی داغ و سوزان
16:28که مسلمانان برای در امان ماندن
16:31از شدت آفتاب آن روز
16:33بایستی بخشی از ردای خود را زیر پا
16:36و بخشی دیگر را در بالای سر خود می گرفتند
16:39نشان از اهمیت بالای این خطبه دارد
16:43آن حضرت خطبه حساس قدیر را
16:46با همد و ستایش خداوند آغاز می کنند
16:50بسم الله الرحمن الرحیم
16:52همد و ستایش مخصوص ذات خداست
16:55یاری از او می جوییم و به او ایمان داریم
16:58و توکل ما به اوست
17:00از بدیهای خود و اعمال ناروا به او پناه می بریم
17:05گمراهان را جز او راه نمایی نیست
17:07و هر کس را که او راه نمایی فرمود
17:10گمراه کننده نخواهد بود
17:12گواهی می دهم که معبودی جز او نیست
17:15و این که محمد صلی اللہ علیه و آله
17:18بنده و فرستادی اوست
17:20سپس به این امر اشاره می کنند
17:23که به زودی از بینانها خواهند رفت
17:26پس از همگان گواهی می گیرند
17:28که با دقت به حرفهای ایشان گوشتند
17:32ای مردم همانا خداوند مهربان و دانا
17:36من را آگاهی داده
17:37که دوران عمرم سپری گشته و قریبا دعوت خداوند را اجابت
17:43و به سرای باقی خواهم شتافت
17:45من و شما هر کدام بر حسب آن چه بر اهده داریم
17:49مسئولیم
17:50اینک اندیشه و گفتار شما چیست؟
17:53آیا نه این است که شما بر یگانگی خدا
17:56و این که محمد صلی اللہ علیه و آله
17:59بنده و فرستادی اوست گواهی می دهید
18:02و به این که بهشت و دوزخ و مرگ و قیامت
18:05تردید نپذیر است
18:07و به این که مردگان را خدا برمی انگیزد
18:10و اینها همه راست است و مورد اعتماد شماست
18:14همگان گفتند آری به این حقایق گواهی می دهیم
18:19پس ایشان ادامه دادند
18:21خداوند و گواه باش که همگی تأکید در توجه و شنوندگی کردند
18:27و اقرار کردند که سخنانم را شنیده و توجه دارند
18:31همانا من در انتقال به سرای دیگر
18:35و رسیدن به کنار حوز بر شما سبقت خواهم گرفت
18:39و شما در کنار حوز بر من وارد می شوید
18:42پهنای حوز من به مسافت بین سنعا و بسراست
18:47در آن به تعداد ستارگان قده ها و جام های سیمین است
18:51سپس پیامبر بار دیگر مردم را به اهمیت سقلین و تمسک جستن از آنها
18:58پس از وفاتشان تکید می کنند
19:01بیاندیشید و مراقب باشید که پس از درگذشتن من
19:05با دو چیز گرامبه ها و عرجمند که در میان شما می گذارم
19:09چگونه رفتار می نمایید
19:11یکی کتاب خداست که یک طرف آن در دست خداست
19:15و طرف دیگرش در دست شماست
19:18بنابراین آن را محکم بگیرید و از دست ندهید
19:21تا گمراه نشوید
19:23و آن دیگری اطرت و اهل بیت من می باشد
19:27همانا خداوند دانا و مهربان مرا آگاهی فرمود
19:31که این دو هرگز از یک دیگر جدا نخواهند شد
19:35تا در کنار حوز بر من وارد چوند
19:38و این چیزیست که من از خداوند درخواست نمودم
19:42بنابراین بر آن دو پیشی نگیرید
19:44و از پیروی آن دو باز نیستید و کتاهی نکنید
19:49که حلاک خواهید شد
19:51اکنون شرایط ابلاغ امر الهی فراهم آمد است
19:55و پیامبر ولی جانشین و سرپرست بعد از خود را
19:59سراحتن معرفی می کنند
20:01ای مردم کیست که بر اهل ایمان از خود آنها سزاوارتر باشد؟
20:07مردم جواب دادند خدا و رسولش داناترند
20:11در این حین ایشان دست علی ابن عبی طالب علیه السلام را گرفته
20:16و بالا می آورند و می فرمایند
20:18همانا خداوند مولای من است و من مولای مؤمنین هستم
20:24و اولا و سزاوارترم به آنها از خودشان
20:28پس هر کس که من مولای اویم
20:30علی مولای او خواهد بود
20:33در انتهای خطبه حضرت دست به دعا برداشته و می فرمایند
20:51مار خدایا دوست بدار هر کس که او را دوست دارد
20:55و دشمن بدار هر کس که با او دشمنی کند
20:59یاری فرما یاران او را و خار گردان خار کنندگان او را
21:05و او را معیار و میزان و محور حق و راستی قرار بده
21:10آن حضرت در ادامه بر مردم امر می کنند
21:13که باید این مطلب را به قائبین برسانند و ابلاغ نمایند
21:17و این وظیفهی بر گردن تک تک حاضران است
21:21چرا که موضوع امامت اممت پس از پیامبر نیز
21:25یکی از اصول اساسی دین و وظیفهی همگانی می باشد
21:30همگان از زن و مرد موظف به اطاعت و پیروی از آن هستند
21:34همانند دیگر شعائر دینی
21:37اقدام حوشمندانه پیامبر در تغییر مسیر مسلمانان به سویه برکهی دور افتاده
21:43و اقامت طولانی آنها درانجا جهت بیعتگیری آنچنان مهندسی شده بود
21:49که خطبه قدیر پیامبر برای همیشه در ازهان مسلمانان حاضر در قدیر سبت و زبت گردید
21:58به طوری کتاب امروز قریب اتفاق مسلمانان
22:02معتقد به وقوع حتمی واقعه و خطبه قدیر
22:06و همچنین ایراد لفظ منکنت و مولاه
22:10فعالیون مولاه توسط پیامبر هستند
22:13انکار کنندگان که توان تکذیب اصل واقعی قدیر خم را نداشتند
22:18با ایجاد شک در تفسیر سخنان پیامبر
22:21و برداشتهای ناادلانه از سخنان ایشان
22:25تنها سعی کردند که در معنی واضح کلمه مولاه
22:29که به معنای ولی و سرپرسته است تردید ایجاد کرده
22:33و ادعا کنند که کلمه مولاه در خطبه قدیر پیامبر
22:37تنها به معنای دوست است
22:40اینجا کلمه مولاه از ماده ولی و ولایت
22:46ولی از ماده ولایت
22:49کلمه فعیل که وعیل به اسطلاح ولیست
22:54با مولاه که مفعله است
22:56هیچ تفاوتی در استعمال
22:58و در بار معنای کلمه ولایت ندارن
23:02حتی فراتر از این و زیباتر از همین ماده
23:04سوره مبارکه یه احزاب
23:06اندیه اولاب المؤمنین من انفسه
23:09پیامبر اولاست به مؤمنان از جانهای اون
23:12جان مؤمنان یعنی چه؟
23:14یعنی ولایت پیامبر
23:16بر مؤمنان بیشتر از ولایت آنان برخیشتن است
23:19اولاب المؤمنین
23:21خب پیامبر هنگامی که در قدیر
23:24لب باز کردن و
23:25سخن گوشودند و در ناب را ارزانی کردن
23:29اونجا پیامبر قبل از این که بگویند
23:33من کنتو مولا فحازا علیون مولا
23:36فرمودن
23:37الستو اولا بکن من انفسه کن
23:39یعنی
23:40اپرار بر آیه شش سوره مبارکه یه احزاب گرفتن پیامبر
23:46همین آیه کلان تلاوت شد
23:48و امت گفتن بلا یا رسول الله
23:50اینجا چه اولویتی بود و چه ولایتی بود
23:53این ولایت به معنای نصرت نیست
23:55ولایت به معنای یاری و معانی دیگر نیست
23:58بلکه معنای تولدی و سرپرستیست
24:00که خداوند در سوره احزاب مفرح میکنند
24:03خب اینجا پیامبر کلمه مولا رو به کار برده
24:06در این آیه شریفه کلمه ولی رو میبینیم
24:09که دقیقا
24:10سیر آیه حدیث قدیر و بقیه استعمالات
24:15در چهارچوب مسئله بلایت به معنای سرپرستی و تولدی
24:19معناه میشود وقیر
24:20پیامبر در قدیر اون خطبه رو خاندند
24:23در بخشی از اون خطبه مفصل فرمودن
24:27الست اولا بکن من انفاس کم
24:29آیا من بر شما بیش از خودم ولایت ندارم
24:32بازگردان آیه قرآن
24:33نبی اولا بالمؤمنین من انفاسم
24:36گفتن بلا یا اصول آقا قبولشما
24:38بر ما ولایت مطلقه دارید
24:39فرمودن من کنتو مولا فعلیان مولا
24:42پس هر کس من برو ولایت دارم
24:43علی برو ولایت داره
24:45خود به خود خود پیامبر
24:47شبهی معنا پذیر بودن
24:49چندگانه
24:50ولایت رو هم حل داشت کردن
24:52یعنی خود به خود این تکس رو در اون کانتکسی بذاشتن
24:55که هر کسی که مطلقه بخانه
24:57خود به خود متوجه بشه که اگر
24:59مولا پنجاه تا معنام داشته باشه
25:01وقتی حضرت می فرماین بنابرای
25:03نبی اولا برمونین من انفاسم
25:06خب اجماع مفصلان سنی و شیه این است که
25:09ولایت داری آیه ولایت مطلقه
25:11در هم دین و دنیا
25:12در تمام امور
25:13یعنی حالا بعدی پهان برمیگن
25:15پس علی مولاست
25:17یعنی علی هم
25:17رهبر شما در دین و دنیا است
25:19در تمام امور
25:20و مطلقه ولایت
25:21آیا در قرآن مجید
25:23به عنوان یگان مرجع
25:25مورد قبول تمامی مسلمانان
25:27کلمه مولا به معنای
25:29سرپرست آمده
25:30و استفاده شده است
25:31اگر مورد استفاده قرار گرفته
25:33این خود بهترین دلیل ممکن
25:36برای معنای مناسب
25:38لفظ مولا می باشد
25:40اگر کسی مظلومانه کشته شد
25:55ما برا ولی این مقتول
25:57سلطه قرار دادیم
25:59تسلط قرار دادیم
26:00و جعن ناد ولی این سلطانه
26:02این طلبه ولی یعنی چی؟
26:04یعنی صاحب اختیار دم
26:06همونی که میگیم ولی دم
26:07و صاحب اختیار خون
26:09اینجا که حاملا ولی
26:10به معنای صاحب اختیار
26:12و سرپرست به کار برده شده است
26:14یا مثلا فرض کنید
26:16سوره مبارکه بغره
26:18آیه اطول و آیت
26:20انفل قرآن
26:21تو لالی ترین آیه در قرآن
26:22آیه دیست اشتاد دو
26:23فه امکانن لزی
26:25علیه الحق و صفیحن
26:27اگر اون کسی که میخواد
26:28بنویسه این قرار داد رو
26:30اما صفیحه
26:31آه زعیفن
26:32یا توانشو نداره
26:34آه لایستتی
26:35اصلا نمیتونه این کار رو بکنه
26:36ام یومل
26:38که بخواد بنویسه خودش کتابت کند
26:41صدش این کار رو انجام بده
26:43فلیوم لل
26:44ولی یهو بلعب
26:46ولی یه او بیاد این کار رو بکنه
26:48یعنی دوستش
26:49یعنی ناصرش
26:50نه
26:51یعنی اون کسی که اختیار امر او
26:53دست این فرده
26:55که اون زعیف اختیارش دست اینه
26:57این ولی یه او میاد
26:58چنین کاری رو انجام ده
27:00یا مثلا سوره مبارکه
27:02یه انفال
27:02این میفرمد در مورد مسجد الحرام
27:05وما کانو اولیاءهو
27:06این اولیاءهو
27:08اللا المتقون
27:09اولیاء مسجد الحرام
27:11احل تقوی هستن
27:12نه کافرانو
27:13نه مشرکان
27:14اینجا مراد از اولیا جمع ولی
27:17در مسجد الحرام
27:18یعنی دوستان مسجد الحرام
27:19یعنی ناصران مسجد الحرام
27:22یا چه آسانی باید
27:24امور مسجد الحرام به متولی باشن
27:26و اداره کنن که اهل تقوی باشن
27:28اداره این
27:30الان اداره تلعامل شعونات المسجل الحرام
27:34پشت پیراهن این
27:35لباس این خدمتگزاران المسجل الحرام میبینید
27:37کسی باید این المسجل الحرام رو اداره کند
27:40که اهل تقوی باشن
27:42اینجا ولایت به معنای چیز
27:44تدبیر و اداره کردن
27:47و امثال اون فراغان
27:49و حتی اجازه بفهمید
27:50در مورد کلمه مولا هم من این
27:54نکتر رو ارز کنم خدمت دوستان عزیز
27:56که قابل تعمل هست
27:58و ارز به خدمتون
28:01در آیات بسیاری از قرآن میبینیم
28:03که کلمه مولا
28:06به همین معنا به کار برده میشه
28:08و کجا مانند این که
28:10و هو و مولا کن
28:12نعمل مولا
28:14و نعمل نسی
28:15خدا دوست شماست ناصر شماست
28:17بد نعمل مولا و نعمل نسی
28:19یا اینجا بحث اینه که خدا
28:21تولی هم رو شما میکند
28:24ادائه نما یا تولی صالحین
28:26اون که خدایی که
28:27امور صالحان رو به احده دارد
28:29مولای من هست
28:31ناصر من هست
28:32در جای دیگر این عصرت رو محتر می کند
28:34اینجا
28:35ولایت رو خداوند مطرح می کند
28:37سریح تر از اون قد
28:39فرز الله لکم
28:40تهل تا ایمان کم
28:41و الله مولا کم
28:43خداوند اجازه داده که
28:45گاه این قسم هاتون رو چگونه عمل کنید
28:47یا بشکنید
28:48یا غیره
28:48یا باز کنید گره آن را
28:50به دلیل این که
28:51والله مولا کم
28:52اون امور شما رو اداره می کند
28:54و سرپرستی می کند
28:55و تدبیر می کند
28:56و حوال علیمالحکیم
28:58یا مثلا
28:59اشاره می شه به اهل جهنم
29:01که آتش جهنم
29:03هیه مولا کم
29:04این دوزخ و جهنم
29:06مولای شماست
29:07یعنی چی مولای شماست
29:08این اولا بکن
29:10اینه اون تعبیر پیانبر
29:12اینجا اولویت
29:13و اون حاکمیت
29:14بر شما رو
29:15جهنم دارد
29:16و در بعض از آیات قرآن
29:19کلمه مولا
29:20اصلا بر غیر خدابند
29:22زربالله
29:24مثلا
29:25رجل اینه
29:26خدابند مثال می زند
29:27دو کس
29:28دو مرد را
29:29یکی از اینها
29:30عب کم است
29:32این بکم داره
29:33توان و سخن ندارد
29:35لا یقد را
29:36لا شیعن
29:36هیچ کاریم ازش بر نمی آد
29:38بند فمد
29:39با هوا
29:39کلون علا مولا
29:41و این بار بردوش مولای خودشه
29:44این یه بردهیه
29:45که بار بردوش مولاست
29:47این مولا یعنی چی؟
29:48اینجا؟
29:49یعنی ناصرش
29:49یعنی دوستش
29:50یعنی صاحب خیارش
29:52آقای و سیدو
29:53اون کسی که تولیه عمرش می کند
29:55و اختیارش به دست او است
29:57شواهد فراوانی داریم در قرآن
29:59که کلمه مولا
30:00چه به خدامند
30:01که در حق غیر عزد پربردگار
30:04به معنای متولی عمر
30:06به معنای ولی عمر
30:08به معنای سرپرست
30:09و خود کلمه ولایت
30:11در آیات ولی
30:12در آیات متعدد قرآن
30:14از این باب و به همین معنا
30:16به کار برده شده است
30:17که دیگه جایی برای
30:20تردید و تشکیه در این جهت
30:22باقی نمی گذارد
30:24و قضیه روشن و مشخص است
30:27خداوند خود شاهد بودی
30:30که عمر جانشینی و سرپرستی
30:32مسلمین بعد از پیان برد
30:34به سراحت به مسلمین
30:36ابلاغ
30:36و از آنها در این رابطه
30:39بیعت گرفته شد
30:40کسانی که معنای مولا را
30:42به معنای دوست تحریف کردند
30:44تنها دنبال شانخالی کردن
30:47از بار مسئولیتی بودند
30:49که نسبت به امیر المؤمنین داشتند
30:51وگرنه این چه دوستی بود
30:53که آن حضرت را
30:54بیست و پنج سال خانه نشین کرده
30:56و پس از به خلافت رسیدن ایشان
30:59چندین جنگ بر ایشان تحمیل کردند
31:01جمل
31:02سفین و نهروان
31:04آیا سفارایی در مقاول ایشان
31:07و محاربه به قصد جان آن حضرت
31:10دوستی به شمار می آمد؟
31:13دستور به سب و لعنت فرستادن
31:16در امام علیه السلام
31:17در نماز جمعه
31:18در سرتاسر حکومت اسلامی
31:20که توسط معاویه به دعت گذاشته شد
31:23و به مدت شهست سال
31:25توسط حکام بنی امیه
31:27ادامه پیدا کرد
31:29آیا این و سایر ظلم هایی
31:32که بر امام علیه السلام
31:33بعد از پیامبر روا شد
31:35مشانه ی حب و دوستی بایشان بود؟
31:38آیا این همان چیزی بود
31:40که پیامبر مکرم
31:41در خطبه قدیر
31:42مسلمین را به آن توصیه یک اکید فرمودند؟
31:46خدایا
31:47تو شاهد باش
31:48شاهد باش
Recommended
23:47
|
Up next
18:03
42:50
41:23
42:55
43:29
43:18
11:25
8:12
7:48
5:22
18:48
3:07