Skip to playerSkip to main contentSkip to footer
  • 6/27/2025

Category

📺
TV
Transcript
00:04:03موسيقى
00:04:05موسيقى
00:04:09موسيقى
00:04:15موسيقى
00:05:07اسمشان
00:05:10اسمشون
00:05:11ليلا
00:05:14من مitations
00:05:16انتقل using all the places
00:05:20من راوش استajeاد
00:05:22فى الجانب
00:05:24انات قناть
00:05:29fear
00:05:32من خل Oscar
00:05:36يعني در پشتبام به طرف پشتبام قفلش خراب بود
00:05:43نمیشد کسی اگه روی پشتبام بود نمیتونست اونا قفل کنه
00:05:46ولی از داخل میشد اونا قفل کنیم
00:05:49ما هم اجازه نداشتیم هیچوقت اجازه نداشتیم که تنها روی پشتبام بریم
00:05:53اون لحظه احساس کردیم این دربازه یکی روی پشتبامه
00:05:56و خوهرم اون بالا درس میخوند
00:06:00و به خاطر این که این در چوبی بود سر صدا ایجاد نکنه
00:06:05این درباز گذاشته بود و یه چیزی هم گذاشته بود جلوی این دربسته نشد
00:06:10ما چند تا پله رفتیم بالا صدای خوهرم رو شنیدیم
00:06:14متوجه شدیم خوهرم روی پشتبامه
00:06:16اسم ایشون؟
00:06:17شهناس
00:06:18بعد خب مادرم هم توی اتاق خیاتی میکردن
00:06:24یکی از خوهرم هم توی همون اتاقی که مادرم خیاتی میکرد درس میکوند
00:06:30زمان امتحانات بود اسمان ماه بود
00:06:33پس شما لیلا خانم توی حیات شهناس خانم روی پشتبام
00:06:37بله
00:06:38یه خوهر دیگه داخل
00:06:40بله
00:06:40اسمشون؟
00:06:41جیلا
00:06:41جیلا
00:06:42بعد وقتی متوجه شدیم خوهرم روی پشتبامه رفتیم بالا
00:06:48اسپند پنجه و شیش بود
00:06:51اون زمان من برای هم دیبلوم هم کنکور میخوندم
00:06:56چون درخت کنارمون تمام فضای خونه رو گرفته بود و ساییه بود
00:07:02من رفتیم روی پشتبام
00:07:04اون خوهر بزرگترم گفت که من اینجا درس دارم
00:07:09برین پایین من دارم درس میخونم
00:07:12اصلا من شما که اون پایین سر صدام کردین اومدم رو پشتبام
00:07:17ولی ما توجهی به حرف خوهرم نکردین
00:07:19خوهرم اومدم تا این
00:07:21به مادرم گفتن اینا نمیذارن من درس بخونم
00:07:24و اینا رو اینجا مشغولشون کنین
00:07:27نیان بالا
00:07:28مادرم هم خب خیاتی میکردن بلند شدن
00:07:32گوشه ی حیات یه زیرانداز پنگ کردن
00:07:34یه سری اسپ و بازی برای ما اونجا گذاشتن
00:07:36و گفتن که بشینید اینجا بازی کنید
00:07:39حالا این بازی که میکردیم
00:07:41مهمان بازی بود
00:07:42و برای پذیرایی احتیاج به میوه داشتیم
00:07:47درختی توی حیات داشتیم
00:07:52که این درخت درخت کنار بود
00:07:54بعد این شاخ هایی سری
00:07:59از شاخ هایی این درخت تا لب اون
00:08:01حصار لب پشتبام رسیده بود
00:08:04اواخر اسمن ماه بود دیگه این شاخ هایی پایین این درخت میوه نداشت
00:08:08شاخ هایی که تو ارتفاع بود میوه داشت
00:08:11توجه مجرف شد به کنارهای این درخت
00:08:15یک شاخه بود که این شاخه جدا از انبوهی درخت
00:08:20جدا یه شاخه فرعی رفته بود
00:08:23به طرف بالای سقف راپله ها
00:08:27این سقف راپله های ما به حالتی بود که دوتا سقف داشت
00:08:34یکی بلندتر
00:08:35که این بلندتره حتی بزرگترهای ما اگه میخواستن برن باید نردبون میذاشتن
00:08:41ولی یکیش پایین تر بود حالت پلکانی داشت
00:08:44یه سقف دیگه هم داشت
00:08:46این سقف را من همیشه دوست داشتم تجربه کنم
00:08:50همیشه دلم خواست برم این بالا
00:08:52کتاه تره
00:08:53بله از سطح پشت بام بالتر بود
00:08:55ولی از اونی سقف کتاه تر بود
00:08:57سقف پشت دو پله
00:09:00بله
00:09:00بعد فکر میکردم که این چجای خوبیه برای بازی
00:09:04یه پشت بام کچیکه و خیلی دوست داشتم که برم اینجا
00:09:08بعد ما اجازه نداشتیم اینجا بریم
00:09:10بعد من اون لحظه
00:09:12فکردم با خوهرم که نگاه میکردیم
00:09:14به این شاخه میگفتیم این کنار داره
00:09:17خوبه
00:09:18بریم این شاخه را بتکنیم
00:09:20یه لحظه من فکردم که خب
00:09:21من که نمیخوام کار اشتباهی انجام بدم
00:09:24میرم فقط این شاخه را تکن میدم
00:09:27و میام
00:09:27دیدم خب الان این خوهر کچکترم دنبالم میاد
00:09:30خب اگه این بیاد اون خوهرم هم متوجه میشه
00:09:32اصلا نمیذارن اون قسمت
00:09:34پشت مام من برهم
00:09:36خوهرمو فرزدادم بره
00:09:39یه ظرف بیره از تو اشتباه خونه
00:09:41خوهر کچکترم که رفت تو اشتباه خونه
00:09:43من رفتم بالا
00:09:46دنپایی اما روی پله اول در رو بردم
00:09:49که صدای پامو
00:09:51اون خوهرم که درس نخونه نشنبه
00:09:53وقتی خوهرم رفت تو اشتباه خونه
00:09:55سری من رفتم بالا
00:09:56نگاه کردم مادرم
00:09:57لیلا رفت تو اشتباه خونه
00:09:58بله لیلا رفت تو اشتباه خونه
00:10:00مادرم حواسش نبود
00:10:02سرش ما این بود خیاتی میکرد
00:10:04تو اتاقون رو نگاه کردم
00:10:05وقتی رفتم این خوهرم داشت
00:10:07با صدای بلند درس میخوند
00:10:09پشتش به در پله بود
00:10:11اصلا متوجه حضور من نشد
00:10:14به آرامی از پشت سرش رفتم
00:10:16کنار این دیوار
00:10:18یه حاوند داشتیم
00:10:20ما این فلزی بود
00:10:21پدرم از اضافه لوله های انتقال گاز
00:10:25اینا ساخته بود
00:10:26یک حدود سی سانت ارتفاع داشت
00:10:28این برعکس پای دیوار بود
00:10:30و شبها کلبن
00:10:33یا پارچه آبا
00:10:34رو این قرار میدادن
00:10:35بعد این
00:10:37هاوند که پای دیوار بود
00:10:40من پامو گذاشتم
00:10:42روی این
00:10:43و به راحتی رفتم بالا
00:10:46و اصلا خوهر من
00:10:48متوجه نشد
00:10:49وقتی رفتم اون بالا
00:10:51برعکس تصورم
00:10:54که از توی حیات فکر میکردم
00:10:55این شاخه به
00:10:56این قسمت نزدیکه
00:10:59دیدم این به طرف حیات
00:11:00هم جلوتره
00:11:02و هم خیلی بالاتر
00:11:03بعد
00:11:04فکر کردم که خب
00:11:05بیام جلو
00:11:06بیام جلوتر
00:11:07شاید نزدیکتر بشم
00:11:08وقتی اومدم
00:11:10یه سری آجور
00:11:11لب پشت بام بود
00:11:12که اینها به صورت
00:11:13تزینی به کار رفته بود
00:11:15حالتی کج
00:11:16به محصه که روی اینها
00:11:17قرار گرفتم
00:11:18یک دفعه اینها
00:11:19این دوتا آجوری
00:11:20که روشون بودن
00:11:21یه تکون خوردم
00:11:22و تصویر قد شد
00:11:25من دیگه
00:11:26هیچی ندیدم
00:11:26من
00:11:30وقتی این
00:11:32آجور ها تکون خوردن
00:11:34تصویر قد شد
00:11:35افتادن خودمو ندیدم
00:11:37اصلا ندیدم
00:11:38که مثلا
00:11:39معلق باشم تو هوا
00:11:41ندیدم مثلا بی افتادن
00:11:42ندیدم مثلا
00:11:43مثلا توی حیات افتاده باشم
00:11:45معلق باشم
00:11:47مثلا هیچ کدوم اید
00:11:47به محصه اینکه
00:11:48این آجور ها تکون خوردن
00:11:50دیدم
00:11:50توی اتاق روبروی مادرم
00:11:52نشستم
00:11:53من گفتش که ما
00:11:54مشغول بازی بودیم
00:11:56من یه دفعه
00:11:57تو درهین خاله بازی
00:11:58گفتم که برم
00:11:59مثلا توی بازیمون
00:12:01من برم از میواهای
00:12:02این درخت به چینم بیارم
00:12:03رفتم بالا پشت بوم
00:12:04بعد
00:12:05دیدم دستم به درخت نرشد
00:12:08رفتم روی لبه پشت بوم
00:12:10حالا اونقد که من یادم
00:12:11چون پار سال بر من تعریف کردن
00:12:13رفتم بون لبه پنشت بوم
00:12:14اومدم که دستم رو دراز کنم
00:12:17که یه دون از این میواها رو بچینم
00:12:19یه دفعه
00:12:21زیر پام خالی شد
00:12:22دیدم توی اتاق پیش مامانم هستم
00:12:24که داشت خیاتی میکرد
00:12:26یعنی من قبل از این که
00:12:28این آجور ها بیفتن داخل اتاق بودم
00:12:31چون خوهرم
00:12:32جیلا خانم که تو اتاق درست میخون
00:12:35یک دفعه
00:12:36سرش رو برد
00:12:37بلا گوه ماما صدا چی بود
00:12:39یه صدای اومد
00:12:40بعد اینها رو الان من تفکیک شده میگم
00:12:44اما اینها همزمان بودن
00:12:46یه دفعه گوه ماما شنیدی
00:12:48یه صدای اومد
00:12:49بعد خم شد
00:12:50توی حیات نگاه کرد
00:12:52بینه این که این تصفیق قد شد
00:12:54و پیش مادر بودید
00:12:54مدتی تاریکی و سکوت بود یا نه
00:12:57بله
00:12:57یک دفعه همه جا
00:12:59تصفیق قد شد
00:13:00یک دفعه سیاه شد
00:13:01بعد از مدتی که تصفیق قد شده بود
00:13:03خودتون رو اونجا دیدیم
00:13:04بله
00:13:04یک دفعه
00:13:05زمان این بیشتره
00:13:08یک کمی این سیاهی این
00:13:10که تصویر قد شد
00:13:12بیشتره چشم همزدن های بعدی بود
00:13:14مثل چشم همزدن جا به جا شدم
00:13:16یک کمی این بیشتر بود
00:13:18یک دفعه همه جا تاریک شد
00:13:20سیاه شد
00:13:21و بعد یک
00:13:22با یه مکس کمی دیدم توی اتاق
00:13:24روبروی مادرم
00:13:25حسن
00:13:26مادرم قیچی دستش بود
00:13:27و داشت به این لباسی که په بود
00:13:30نگاه میکرد
00:13:31من دقیقا میدونستم
00:13:32مشکل این لباس چیه
00:13:34و چه ایرادی داره
00:13:37و مادرم برای رفع ایراد چه فکر کرده
00:13:39بعد خوهرم گفت که
00:13:42مامان شنیدی
00:13:43یه صدای اومد
00:13:44بعد مادرم سرش رو برد
00:13:46والا دقیقا به من نگاه میکرد
00:13:48دقیقا به من نگاه میکرد
00:13:50من فکرم داره
00:13:51منو میبینه
00:13:52من فکرم داره از من میپرسه
00:13:54بعد برگشت به طرف حیات
00:13:56برگشت به طرف حیات
00:13:58پشتش به حیات بود
00:14:00پشتش به حیات بود
00:14:02برگشت به طرف حیات گفت که
00:14:04لیلا کوش
00:14:06شما جواب ندادین؟
00:14:08نه نگاش میکردم
00:14:10فقط نگاش میکردم
00:14:10بشه از شما فکر کردید از شما پرسیده
00:14:13خواستین جواب بدین یا ترسیدین؟
00:14:14نه اصلا
00:14:15اصلا نمیخواستم جواب بدم
00:14:16فقط نگاهش میکردم
00:14:18نه ترسیدين بگه انگاه لو رفتم مثلا
00:14:20نه ولی گفتم که فکرنم داره سراغ لیلا را از من میگیره
00:14:25بعد یه دفعه مادرم نگاه کرد پشت سر من آشباسخونه بود
00:14:29گفت که بچه ها کجا تعجب کردم
00:14:32گفتم این همه الان سراغ لیلا را از من گیره
00:14:35چرا الان به من میگه بچه ها کجا
00:14:37اصلا تعجب کردم و اصلا فکر نمی کردم دیده نمیشه
00:14:42اصلا فکر نمی کردم دیده
00:14:44فکر میکردم الان میدونستم
00:14:46یه کار بدی انجام دادم
00:14:48و الان مثلا آخرش اینه که این دوتا آجار رفت داده پاین
00:14:52اتفاق بد همینه
00:14:54خرابکاری کردم دوتا آجار رو کندم
00:14:57حالا فرار کردم تو اتاق
00:14:58بله
00:14:59بعد یه دفعه دیدم خوهرم شهناز خانم پاین پلا اصطاده
00:15:06همزمان مادرم رو میدیدم
00:15:08اون خوهرم که تو اتاق درس میخوند و میدیدم
00:15:11اون خوهرم که پای پلا اصطاده بود میدیدم
00:15:14سه جا بودید
00:15:15سه جایی شده بودید
00:15:17یعنی این که ننکه این رو نگاه کنم
00:15:19اون رو نگاه کنم
00:15:20همزمان میدیدمشون
00:15:21نمیدونم چجوری
00:15:23همزمان در سه جا
00:15:25اشراف داشتن
00:15:27بله میدفه داد زد و مامون بیا
00:15:28بیا تو حیات پورانا افتاد
00:15:30مامون تو رو خدا بلند شد بیا
00:15:32بعد مادرم
00:15:34اصلا اینگاه شکش شده بود
00:15:36میپرسید چی افتاد
00:15:38کی افتاد
00:15:39گوه مامون بلند شد
00:15:40مامون تو رو خدا بیا
00:15:41زمانی که من مشغول خوندن بودم
00:15:44و سرم تو کتاب بود
00:15:45یه دفعه یه صدای اومد
00:15:47دیگه من همون از روی پشتمام
00:15:50دویدم اومدم پاین
00:15:51اومدم پاین
00:15:53دیدم این افتاده و اینام
00:15:56مامونم تو اتاق بودن
00:15:58مامونم داشتن برا خوهران
00:16:00لباس میدوختن
00:16:01بعد صدا زدم مامون بیا
00:16:04که پوران افتاده
00:16:05یه دفعه اون خوهرم که درس میخون
00:16:08بلند شد دوی تو حیات
00:16:11بعد مادرم بلند شد
00:16:13مادرم همین که میخواست
00:16:14از جا بلند شد گفت
00:16:16یا حضرت زهرا بدادم برز
00:16:18بلند شد و رفت توی حیات
00:16:22بعد من پشت سر مادرم رفتم
00:16:23منم دقیقا پشت سر مادرم رفتم توی حیات
00:16:26چه جوری میرفتین؟
00:16:28پا میزدید روی فرش؟
00:16:30اینو به یاد ندارم؟
00:16:30که هم بر میداشتین؟
00:16:32میدونم که رفتم
00:16:33میدونم که دنبالش رفتم
00:16:35یا رفت نیست دقیقا چطور؟
00:16:36نه اصلا اینو به یاد نمیارم که چه جوری رفتم
00:16:38ولی میدونم داشتم میرفتم دنبالش
00:16:40اولین جملهی که مادرم گفت که
00:16:44اینا که همینجا بودن
00:16:46گوه اینا که همینجا داشتن بازی میکردن
00:16:48بعد این جلوی پلها افتاده بود
00:16:53مادرم رفت به طرفش
00:16:55و توی موهاش را دید
00:16:57بعد گفت خدا را شک
00:16:58این سرش نشکسته
00:17:03بعد گفت که
00:17:05اون دوتا خوهرم هم
00:17:07بخت زده بالاست
00:17:08اینا که اصطاده بودن و به این نگاه میکردن
00:17:10بعد مادرم گفت که
00:17:13تکونش داد
00:17:15گفت که پوران پوران
00:17:17پوران پوران
00:17:18سداش میزد
00:17:20بعد به خوهرم گفت
00:17:21اون خوهرم هم معاتش
00:17:22اون دوتا خوهرم هم
00:17:23هم تا بخت زده نگاه میکرن
00:17:25گفت که
00:17:26چرا جواب نمیده
00:17:27بعد یه دفعه
00:17:29اون خوهر بزکترم شروع کرد
00:17:31گریه کنه
00:17:32و به این دستاشو
00:17:33به این حالت بالاق lain میبرد
00:17:35موسيقى
00:18:05موسيقى
00:18:35موسيقى
00:19:05موسيقى
00:19:35موسيقى
00:20:05موسيقى
00:20:35موسيقى
00:21:05موسيقى
00:21:35موسيقى
00:21:37موسيقى
00:22:07موسيقى
00:22:37موسيقى
00:23:07موسيقى
00:23:09موسيقى
00:23:11موسيقى
00:23:21موسيقى
00:23:23موسيقى
00:23:53موسيقى
00:24:23موسيقى
00:24:53موسيقى
00:25:23موسيقى
00:25:53موسيقى
00:26:23موسيقى
00:26:25این آقا جاری
00:26:25پالایشگاه گاز مایره داره
00:26:29بعد این
00:26:30لوله های انتقال گاز
00:26:33از کنار آقا جاری رد میشن
00:26:34از تو محله ما هم رد میشدن
00:26:36چون این لوله ها از اینجا رد شده بودن
00:26:39این خونه ها با یه
00:26:41فاصله از این لوله ها
00:26:43ساخته شده بودن
00:26:44و یه محوطه بزرگی این وسط شک گرفته بود
00:26:47سه تا کوچه از این
00:26:48محوطه
00:26:50راه داشت به این
00:26:51محوطه یکیش
00:26:53کوچه بود که خونه ما نفشمون بود
00:26:55یعنی من
00:26:56میدونستم که مادرم داره
00:26:59میخواد بره اون طرف این محوطه
00:27:01و
00:27:02مثل این که خبر داشت که
00:27:05مثلا خونه های اون طرف
00:27:06الان مثلا ماشینی
00:27:08وسیله هست که
00:27:10جسم منو به بیمارستان برسونم
00:27:13به درمانگاه
00:27:13مادرم داشت میرفت اون طرف
00:27:17به آنی دیدم
00:27:18مثل یه چشم همزنه پشتر مادرم
00:27:21و
00:27:21بالا
00:27:24به این حالت
00:27:25دنبال مادرم میرفتن
00:27:27بعد هیچ حسی از بدن دیگه نداشتم
00:27:30من اون موقعی که تو اتاق بودم میدونستم نشستم
00:27:33اون موقعی که تو حیات بودم میدونستم استادم
00:27:36اینجا افاقی بودین؟
00:27:36به این ها دوتا چشم بودم اصلا حسی از بدن نداشتم
00:27:41منظور از این حالت این دوتا چشم
00:27:43دوتا چشم اصلا حسی نداشتم که الان استادم
00:27:47حسی از بدن نداشتم
00:27:49یک نگاه متحرک
00:27:51ولی میرفتم دقیقا پشت سر مادرم میرفتم
00:27:55خیلی بالا نبودم
00:27:57روی سر مادرم رو دیدم
00:27:58ولی فکر میکنم تو همون حدود بودم
00:28:01خیلی بالاتر نبودم
00:28:03اما روی سر مادرم رو دیدم
00:28:04بعد مادرم چادر سرش بود
00:28:07قطعا من نباید
00:28:08پاهای اون جسم ها میدیدم
00:28:11ولی میدیدم
00:28:11بعد خجالت میکشیدم
00:28:14این دمپای پاشنی
00:28:15دلم میخواست
00:28:16مادرم این دمپایاش تو دست مادرم بود
00:28:19دلم میخواست این دمپایاش رو پاش کنه
00:28:21خجالت میکشدم
00:28:22این پا به رهنه
00:28:22فالا همه مردم میستادن دارن نگاه میکنه
00:28:25پا به رهنه بود
00:28:26بله پا به رهنه بود
00:28:27مادرم بقلش گرده بود
00:28:28دمپایاش تو دستش بود
00:28:30بعد دلم میخواست این دمپایاش رو پاش کنه
00:28:32بعد شما دیدین مثلا
00:28:34شما بزرگتر
00:28:36شما با یه بچه صحبت میکنین
00:28:38این از شما قریبی میکنه
00:28:40یه وقت میره پناه میره پشت مادره
00:28:42خجالت که میکشه
00:28:43من احساس میکنم یه همچین کاری انجام دادم
00:28:46رفتم چسبیدم به مادرم
00:28:48دقیقا تو
00:28:50قسمت سینه پشت کمر
00:28:52رفتم نزدیک
00:28:53یک دفعه
00:28:55یک حال بدی پیدا کردم
00:28:58و
00:28:58این طوری اومدم اقه
00:29:01آقای
00:29:03من احساس که میکنم
00:29:06که درد را دیدم
00:29:07من نمیدونم
00:29:10مثلا من کاری کرده بودم
00:29:12این کار اشتباه کرده بودم
00:29:13که باعث این درد توسینه
00:29:16مادرم بود
00:29:17یا این که مادرم برای بچهش ناراحت بود
00:29:20که این درد توسینش بود
00:29:21ولی شما دیدینی
00:29:22یه وحشت رو مثلا
00:29:24یه سخنه وحشت ناک میبینین
00:29:26میزنین بره که وحشت رو نبینین
00:29:29من مثل این که مثلا
00:29:31میخواسم نبینم
00:29:34برگشتم
00:29:34اقعای مثل این بود که مثلا
00:29:36درد رو انگار دیدم
00:29:38انگار مثلا این درد داشت
00:29:39سینه مادر من رو میپاشوند
00:29:41و من تحمل دیدن این رو نداشتم
00:29:44شما از پشت سر که سر گذاشید به
00:29:47کتف یا گرده مادر
00:29:49این درد رو احساس کردید
00:29:51بله
00:29:51برگشتم
00:29:52دلیلشو نمیدونستم دلیلش چیه
00:29:55چرا این درد
00:29:57ولی احساسم این بود که
00:29:59یک چیزی این قلب مادر منم میخواسم بپاشونه
00:30:02هنوزم نمیدونستید که
00:30:04شما افتادید
00:30:05جسم شما دستشه
00:30:07نه
00:30:07هیچی
00:30:08نه ولی خب مثلا خجالت میکشدم
00:30:10اون دن پای پاش نیست
00:30:11بعد
00:30:12از خجالت رسید پشت مادر که قایم میشید
00:30:15کسی شما رو نبینه
00:30:15نه بینه که مردم درن نگاه میکنن
00:30:17الان مردم تو کوچن اومدن بیرون درن نگاه میکنن
00:30:21یک دفعه برگشتم اقب
00:30:24ولی خیلی حس بدی بود
00:30:26خیلی حس بدی بود
00:30:27اومدم دوباره روشاخ درخ بودم
00:30:31روشاخ درخ که بودم
00:30:32حالا فکر نمیکنم مثلا
00:30:34یکم وقت بیش چه اتفاقی افتاد
00:30:36دوباره مثل چشم هم زدم
00:30:39دیدم روشاخ هستم
00:30:41و اینجا بود که صدای آب روشنیدم
00:30:43و اینجا بود که دیدم صدای رودخونه میاد
00:30:47اون چیزهایی که روی درخت دیدم
00:30:49و بعد این مادرم اتفاق افتاد
00:30:52اینجا شنیدین صدا رو
00:30:54و برگشتید توی اون فضای درخت
00:30:56بله
00:30:57و دیگه مادر رو دنبال نکردید
00:30:59یا باز همزمان میدیدین؟
00:31:00نه دیگه ندیدم مادرم ها
00:31:02تا آخر تجربه که برای تو میگم
00:31:05دیگه من اصلا مادرم ها ندیدم
00:31:07برگشتید به فضای زیبای همون درخت
00:31:09بله روی شاخه درخت
00:31:11بله
00:31:11نگاه میکردم اطرافم بودم
00:31:20چقدر جای خوبی
00:31:21خیلی بازی میکردم
00:31:23خیلی خوشحال بودم
00:31:25اصلا یه عجیب بود
00:31:26این خوشحالی خیلی زیاد بود
00:31:29همینطور که بازی میکردم شعر میخوندم
00:31:31شعرهایی که بلد بودم میخوندم
00:31:33بازی میکردم
00:31:34یک دفع شنیدم صدای رودخونه میاد
00:31:38یعنی این صدای رودخونه
00:31:41اینقدر بلند و رسا بود
00:31:43زیاد بود که اگه
00:31:44فکر میکردم
00:31:45الان اگه من توی حیات نگاه کنم
00:31:47حتما یه رودخونه از توی حیات خونه مادر رد میشه
00:31:50صدای آب جاریه بسیار زیاد
00:31:53مگه اون نزدیکی رودخونه بود؟
00:31:56نه
00:31:57یعنی ولی اصلا رودخونه اونجا نبود
00:31:59ولی صدای رودخونه
00:32:01دقیقا صدا رودخونه بود
00:32:03من فکر میکردم
00:32:04این یه رودخونه اینقدر صدا نزدیکه دره
00:32:06توی حیات ما رد میشه
00:32:08وقتی نگاه کردم دیتم حیات خوشگه
00:32:10ولی هنوز این صدا داره میاد
00:32:12بعد یک دفعه نگاه گوش دادم
00:32:14دیدم صدا است توی تنه همین درختی که رو شاخش نشستم
00:32:18دره میاد
00:32:19وقتی نگاه کردم به درخت
00:32:22بالا اومدن آب رو توی درخت میدیدم
00:32:26گفتن که من میدیدم
00:32:27آب داره از درخت بالا میره
00:32:30و میرسه به برک ها
00:32:31جوشیدن آب رو از توی زمین میدیدم
00:32:34و اولین چیزی که فکر کردم
00:32:37وقتی نگاهش کردم بودم
00:32:38چقدر این آب تمیزه
00:32:40چقدر این آب شفافه
00:32:42و دادم خدای این که درد تو زمین میجوشه
00:32:45چرا گرد و خاک توش نید
00:32:46چرا چقدر این شفافه
00:32:49بعد
00:32:50الان اگه من بخوام به صورتی بگم
00:32:52که شما بتونین تصورش کنین
00:32:55شما فکر کنین
00:32:56این تنه درخت یک استوانه شیشهیه تو خالیه
00:33:00و شما میتونین هر چیزی که
00:33:02توی این تنه درخت هست ببین
00:33:04حالا شما تصور کنین
00:33:07که شاخه های درخت هم
00:33:09استوانه های شیشهیه تو خالیه
00:33:11کچیک بزرگ
00:33:12که این آرم میتونین به همون صورت داخلشو ببینید
00:33:15یعنی در واقع
00:33:16الان شما جلوی دیده شما یک درخت شیشهیه
00:33:19من به همین صورت میدیدم
00:33:21ولی با تفاوت این که
00:33:23بیرون درخت هم میدیدم
00:33:24همین میتونستم از تو ببینم
00:33:26اش هم از بیرون
00:33:27و نورهایی که اون تو بودند
00:33:29و متفاوت بودند
00:33:30میتونستم این آرم ببین
00:33:31من وقتی که به درخت نگاه کردم
00:33:34حدودا تا این قسمت درخت
00:33:36پر از آب بود
00:33:37و من حدودا
00:33:39یک همچینجای یه شاخه بود
00:33:41این سمتی روی این نشسته بودم
00:33:44بعد نگاه کردم
00:33:46دیدم
00:33:46این آب
00:33:49وقتی میاد بالا
00:33:50رنگ داخل درخت صورتی میشه
00:33:53سه تا ستون توی تنه درخت بود
00:33:55این ها به این فاصله از هم بودن
00:33:58این ها به رنگ زرد بودن
00:34:00به زخامت دست و به اندازه چهار انگر
00:34:03بعد یک ستون دیگه بین اینا
00:34:07جلوتر
00:34:08عقبتر یعنی
00:34:10که این ستون به رنگ سفید بود
00:34:14بعد اینا رو اگه به هم وحث میکردیم
00:34:16یه مسلس رو تشکیل میدادن
00:34:18بعد اینا فقط تو تنه درخت بودن
00:34:21جاهای دیگه درخت نبودن
00:34:23تو شاخه ها نبودن
00:34:24به این حالت از بیرون نگاه کردم
00:34:26دیدم این همون درخت حیات ماست
00:34:28دوباره از داخل نگاه کردم
00:34:30دیدم بله درست میبینم
00:34:32هرچی آب میاد بالا
00:34:34تا همین حد درخت که آب میاد بالا
00:34:36این نور صورتی نمایان میشه داخل درخت
00:34:38من وقتی نگاه میکردم
00:34:40مثل این بود که چرا خواب
00:34:42تو این شاخه روشن کردم
00:34:44مثل این که چرا خواب
00:34:46با نور سبز تو این شاخه هارا روشن کرده
00:34:48وقتی نگاه کردم
00:34:50گفتم چقدر قشنگه
00:34:52اصلا دلم نمیخواست
00:34:54چشم هستش بردارم
00:34:56بعد نوری که توی شاخه
00:34:58زیر آب میدیدم
00:35:00حلقه هایی بودن
00:35:02که هر حلقه نیمیش
00:35:04روی حلقه قبلی قرار گرفته بود
00:35:06و اینها ردیف کنار هم بودن
00:35:08و اینها انواع نور سبز بودن
00:35:10شما ببینید یه درخت
00:35:12بیرون آزینش میکنن
00:35:14تا لامبش میوندن
00:35:16چقدر زیبا میشه
00:35:18من این درخت از تو نورانی بود
00:35:22ایک نور ملیه سبز
00:35:24تو کل شاخه هاش میدیدم
00:35:26انواع نور
00:35:28یعنی هر یکی شکل نگاه میکردم
00:35:30با دیگری فرق داشت
00:35:32اصلا شکله هم نبودن
00:35:34خیلی بینظیر بود
00:35:36انواع نور سبز
00:35:38هر حلقه یک رنگ بود
00:35:40و اینها ردیف کنار هم به همین صورت
00:35:42هر حلقه نیمیش روی حلقه قبلی
00:35:44و اینها نوری بود که
00:35:46توی این شاخه رو روشنگ کرده
00:35:48نگاهش کردم
00:35:50اصلا دلم نمیخواست چشم ازش بردارم
00:35:52یک دفع شنیدم
00:35:54صدای قخقه میاد
00:35:56صدای خنده خیلی بلند
00:35:58وقتی نگاه کردم
00:36:00همون شاخه بود که ریسه رو تا
00:36:02سر شاخه دنبال کردم
00:36:04که همین نور خوارم داخلش دیدم
00:36:06سر شاخه
00:36:08دیدم
00:36:10پنج تا برک دارن
00:36:12با هم حرف میسند
00:36:14وقتی نگاهشون کردم
00:36:16گفتم
00:36:18آها این برگ ها دارن
00:36:20آب تنی میکنن
00:36:22و دقیقا مثل این که شما چند تا بچه را ببینین
00:36:26توی نحر آب دارن بازی میکنن
00:36:28دقیقا یه همچین چیزی
00:36:30نگاهشون کردم
00:36:32آها اینا دارن
00:36:34این برگ ها دارن آب تنی میکنن
00:36:36بعد یکیشون
00:36:38یک چیزی تعریف میکرد
00:36:40که اون برگ ها میخندیدن
00:36:42و این برگ فهقه میزد
00:36:44بعد من میدونستم که این همیشه همین حالت میخنده
00:36:48یعنی هر دفعی که این ها
00:36:50یک چیزی خنده دار ترمی میکنن
00:36:52این بلند میخنده
00:36:54تو این گروه این شوخه
00:36:56بله
00:36:58دقیقا بعد نگاهش میکردم
00:37:00که این داره بلند میخنده
00:37:02بعد یک دفعه
00:37:04یعنی خلق و خوی این برگه
00:37:06با اونای دیگه فرق داشت
00:37:08شخصیت های متفاوت
00:37:10بعد میدونستم کدوم یکی این برگ ها
00:37:12دیرتر به این دنیا آمدن
00:37:14کدوم یکی چون زودتر به این دنیا آمدن
00:37:16دقیقا اینو میدونستم
00:37:18بعد یک دفعه دیدم صدای همهمه میاد
00:37:22مثل وقتی که
00:37:24زنگ تفریخ خورده
00:37:26بچه ها اومدن توی حیات
00:37:28چند تا چند تا دارن با هم حرف میزنن
00:37:30دقیقا به این حالت صدای همهمه میاد
00:37:32ولی نه همهمه آزاردهنده
00:37:34اصلا آزارده نبود
00:37:36وقتی نگاه کردم به درخ
00:37:38وقتی به بالای درخ
00:37:40نگاه کردم دیدم
00:37:42آب تو تمام این شاخه ها جاریه
00:37:46و همه این برک ها درن حرف میزنن
00:37:50بعد نگاهشون کردم گفتم
00:37:52خدایا
00:37:54اینا درن حرف میزنن
00:37:56خدایا اینها منو میبینن
00:37:58اینها میدونن الان من اینجا هستم
00:38:00خدایا من درن میبینم
00:38:02برک ها حرف میزنن
00:38:04خدایا اینها منو میبینن
00:38:06میبینن که من اینجا هستم
00:38:08بعد دیدم اون برکی که سر شاخه قه قه میزد
00:38:12برگشت به من نگاه کرد
00:38:14دقیقا به من نگاه کرد
00:38:16بعد خود درخت رو مادر میدیدم
00:38:20و لبخند به من میزد
00:38:22اینو ازش دریافت میکردم
00:38:26دقیقا که اینها بچه های من هستن و با عرضش هم
00:38:32چیزی که ما برامون خیلی بی عرضش هم
00:38:36اون گفت اینها بچه های من هستن و با عرضش هم
00:38:40بعد وقتی گفتم خدایا اینها منو میبینن
00:38:44یک دفعه اون برگی که قه قه میزد
00:38:47برگشت به من نگاه کرد
00:38:49دقیقا به من نگاه کرد
00:38:51بعد این درخت گفت که اینها همشون تو رو میبینن
00:38:54به اسطلاح مثلا آمیانه این که به روشون نمیارن
00:38:58همشون الان میدونن تو اینجا هستی
00:39:04بعد نگاهشون میکردم
00:39:06بعد اینها اصلا دلم نمیخواست چشم هزشون بردارم
00:39:11بعد به اون برگی که قه قه میزد نگاه میکردم
00:39:16میخواستم باش دوست بشم
00:39:18دلم میخواست بهش بگم به چی میخندی؟
00:39:20درباره چی حرف میزنی؟
00:39:22بعد هیچی نمیگفتم فقط نگاهش میکردم
00:39:24بعد اینها خانواده خانواده بودن
00:39:28نه به معنای خانواده های ما
00:39:30که تشکیل شده از پدر، مادر، خوهر و برادر به این صورت نبودن
00:39:34ولی خانواده خانواده بودن
00:39:36چون هر شاخه برگ های همون شاخه با هم حرف میزدن
00:39:40حالا میخواست یه شاخه پنجتا برگ داشته باشه
00:39:44این پنجتا برگ با هم صحبت میکردم
00:39:46میخواست یه شاخه بیستا برگ داشته باشه
00:39:48اون بیستا برگ صحبت میکردم با هم دیگه
00:39:50یعنی مثلا برگ های این شاخه با شاخه کناری حرف نمیزدن
00:39:54هر شاخه برگ های خودش ما هم حرف میزدن
00:39:56و اصلا بسیار دیدنی بود
00:39:58اصلا دلم نمیخواست چشم خدای من دارم میبینم اینا حرف میزنن
00:40:04یعنی همسایه های بودن که حکدون تو خونه های خودشون خانوادگی دوره هم نشستن
00:40:10بله دارن حرف میزنن
00:40:12و این بعد یه شاخه بود که این شاخه بیستا برگ بشود
00:40:18ده تا برگ این طرف
00:40:20بعد این ها وقتی نگاشتون کردم
00:40:24هم مثل این بود که مثلا بیس نفر دوره یک میز نشسته باشن
00:40:28این ها بحث علمی میکردن
00:40:32بعد یک برگ از این قسمت
00:40:36مثلا شما فکر کنین اینجا دیگه برگ نیست همین قسمت برگ ها
00:40:40یک برگ از این قسمت برگ سر شاخه را نظریه این برگ را به سه دلیل رد کرد
00:40:48و همه این برگ ها نراحت بودن
00:40:52نمیتونستن دفاع کنن از نظریه این
00:40:56چون این برگ سه تا دلیل را برده بود
00:40:58نمیتونستن دفاع کنین
00:41:04نمیتونستن دفاع کنین
00:41:06نمیتونستن دفاع کنین
00:41:08نمیتونستن دفاع کنین
00:41:10نمیتونستن
00:41:12نمیتونستن
00:41:14نمیتونستن
00:41:16نمیتونستن
00:41:18نمیتونستن
00:41:20نمیتونستن
00:41:22نمیتونستن
00:41:24نمیتونستن
00:41:26نمیتونستن
00:41:28نمیتونستن
00:41:30نمیتونستن
00:41:32نمیتونستن
00:41:34برگ ها شوکر میکردن یا خود درخ
00:41:36خود درخ
00:41:37برگ ها با هم حرف میزادن
00:41:38یعنی مادر
00:41:39بله
00:41:39یک برگ ها
00:41:41کاملا وقت میزاش
00:41:42برای این برگ شوک میکرد
00:41:44بعد میرفت سراغ برگ بعدی
00:41:47برای اون برگ شوک میکرد
00:41:49میرفت
00:41:49شما میدونین درخ کنار چقدر برگ داره
00:41:52خیلی برگ داره
00:41:54نمیدونم تو دنیای ما چقدر طول میکشه
00:41:57نمیدونم بگم
00:41:58ماه
00:41:59یک ماه طول میکشه
00:42:00بخوای این برگ ها
00:42:03میدونستم که مثلا
00:42:05مدت زیادی گذاشته
00:42:07ولی دیدم که اون برگ
00:42:09که قهقه میزد نوبتش شد
00:42:12یک دور چرخید
00:42:14و رسید به اون برگ که قهقه میزد
00:42:16من دیدم
00:42:17بعد مثل این بود که گردن کشیده
00:42:19با افتخار نگاه میکرد
00:42:21این مادر منه
00:42:22این مادر منه که داره
00:42:24قد قشق شوک میکنه
00:42:26درخت
00:42:27داشتاد میزد
00:42:29بچه ها ما
00:42:30نکشید
00:42:32بچه ها ما نکشید
00:42:34میوه ها رو ببرید
00:42:37ولی بچه ها ما نکشید
00:42:39منظور از بچه ها شخه هایی
00:42:41شخه هاش
00:42:41بله چون شخه ها رو میشکستم
00:42:43من تا حالا
00:42:45به این صورت که
00:42:46این درخت شک
00:42:47میدیدم شک میکنه
00:42:48من تا حالا شکر
00:42:49خدا رو اینجوری
00:42:50به جانه گردم
00:42:52دقیقا
00:42:54وقتی شک میکرد
00:42:55مثل این بود که
00:42:57مثل یک پزشک متخصص
00:43:01که دقیقا مثلا مغزو میشناسه
00:43:04همه جز بجز
00:43:07و لایه بلایه همه چیز توی مغزو میدونه
00:43:10برای وجود همهش میتونه اسمش رو بیاره شوق کنه
00:43:13به این حالت مثل این بود که برای این قسمت شوق کنی
00:43:17بعد بیایی سراغ چشم
00:43:19چشمارا همه اونا رو بدونی اسم بیاری
00:43:22لایه بلایه جز بجز قسمت های چشم رو بشناسی
00:43:25اسمش رو بیاری برای اونا شوق کنی
00:43:27بعد بیایی سراغی اوزو دیگه
00:43:30و به همین صورت کل جسمتا شکر خدا رو براش به جا بیاری
00:43:36وقتی این درخت رو دیدم که به خاطر این برکاش شکر میکرد
00:43:47فکر میکردم من یه انسانم
00:43:50چهار تا خدا به من انسان هدیه داده
00:43:55ولی
00:43:57مثل این که اون درخت مادرتر بود
00:44:01بهتر از من مادر بود
00:44:04وقتی شکر میکرد
00:44:07چقدر خداوند این رو دوست داشت
00:44:09و چقدر چیزی از خدا نمیخواست
00:44:13فقط به خاطر اون چیزی که داشت خدا رو شکر میکرد
00:44:16وقتی این درخت شکر میکرد
00:44:23نور از این برک ها میچکید
00:44:26یعنی مثل وقتی که بارون باریده قد شده
00:44:31و این آب داره چکه میکنه
00:44:33بارونی که قد شده این آب روی شاخ برک ها مونده
00:44:38که اینا چکه میکنن
00:44:39به همین صورت نور از اینا چکه میکنن
00:44:42و من میدونستم این هدیه خداوند به این درخته
00:44:46وقتی اینجا را نگاه کردم
00:44:49یاد اون قسمت ها از تجربه افتادم
00:44:52که از لای شاخه ها آسمون رو میدیدم
00:44:55نور رو میدیدم
00:44:56و یک چیزهایی بودن
00:45:00مستطیلی شک
00:45:02که این ها حرکت داشتن
00:45:04و به طرف هم میومدن
00:45:06به طرف هم دیگه میومدن
00:45:08مستطیلی شک بودن
00:45:10دو زل کوچیک این ها
00:45:13حالت بوریده بوریدگی داشت
00:45:15و این ها دوتاشون
00:45:17از این طرف
00:45:18یکی از این طرف این ها اومدن
00:45:20بالای سر این درخت
00:45:22بعد میدونستم اسم این حده
00:45:24اسم دارن
00:45:26اسمشون حده و این ها
00:45:28حد آرامش هستن
00:45:30و من میدونستم این ها
00:45:32حد آرامش هستن
00:45:34حد به معنای اندازه
00:45:35و این ها حد آرامش هستن
00:45:37این قدر این آرامش بالا رفت بالا رفت بالا رفت که من قرق در اون آرامش بودم
00:45:45من حل توی اون آرامش بودم جزئی از اون شده بودم
00:45:48و این همشه عشق علاقه شاید بتونم بگم که اگه بگم این عشق علاقه از عشق مادر به فرزند بیشتر بود اقراق نکرد
00:45:59خیلی زیاد و اصلا توش حل بودم
00:46:02نه که شما فکر کنیم ما یه چیزی بود حل بودم توی اون آرامش
00:46:06بعد دقیقا به آرامشی هم که درونش بودم روی درخت گفتم من اینجا رو خیلی دوست دارم
00:46:13من نمیخوام از اینجا برن
00:46:14توی درخت آرامشی بود که با اون حرف میزدین؟
00:46:18بله بله همون آرامشی که گفتم اینقدر زیاد شد من درونش بودم کاملا باش ارتباط داشتم
00:46:27بعد لبخند میزد اون آرامش
00:46:30بعد شروع کرد از خودش اطلاعات بده
00:46:34گفت آرامش تشکیل شده از همه زیبایی های آلم و همه خوبی های آلم
00:46:41جمع اینها آرامش رو میسازن
00:46:44گفت مثل مرد و زن
00:46:47وقتی جفت میشن
00:46:49تبدیل به پدر و مادر میشن
00:46:52عرضش زیادی پیدا میکنن
00:46:54و سطح آرامش بالا میره
00:46:57بعد گفت و خداوند پدر و مادر رو خیلی دوست داره
00:47:02این خیلی ها با تأکید میگفت
00:47:04بعد گفت ولی همه چیزهایی که آرامش رو تشکیل میدن به این صورت میسن که عرضششون پایین و بالا بره
00:47:12گفت بعضی چیزها کلن سطح بالایی از آرامش رو تشکیل میدن و اینها پایین و بالا نمیشن
00:47:19مثل محبت و خداوند کسی که محبت میکنه رو خیلی دوست داره
00:47:25بعد گفت حالا خوبی مثل چی؟
00:47:31بعد من بلد نبودم نگاشت میکردم
00:47:34بعد گفت خوبی مثل راسگوی
00:47:37گفت حالا زیبایی مثل چی؟
00:47:40من دیدم اینو بلدم
00:47:42سریع گفتم گل
00:47:43دیدم اونو بلد نبودم انگار انتظار داشت من جواب بدم
00:47:47اینو گفتم گل به محص این که گفتم گل
00:47:50یک دفعه دیدم یک پرده بزرگ
00:47:52مثل پرده سینما روبروی منه
00:47:55یک پرده خیلی بزرگ
00:47:58بعد تصویر خودم روی اون پرده بود
00:48:01یادم یک لباس سفید پوشیده بودم
00:48:05و یک جف کفش زرد
00:48:07بعد تو این مشتم پره گله
00:48:10این گلهایی که خود روح هستن
00:48:12توی طبیعت این آرار کنده بودم
00:48:13توی این دستم بود
00:48:15توی این دستمم بود
00:48:16به محص این که این ها رو اینجوری دستم روبردم جلو
00:48:19این ها از زیر دست من ریخ
00:48:21بعد یه باد اومد این ها رو بردار
00:48:23برد اون طرف لوله های انتقال گاز
00:48:25من رفته بودم کنار این لوله ها
00:48:27سعی میکردم از این لوله ها برم بالا
00:48:30که برم اون طرف نمیتونستم
00:48:32اینقدر کچیک بودم که نمیتونستم برم
00:48:35بعد نگاه میکردم میدیدم
00:48:36اون طرف هم جقدر گل هست
00:48:38خیلی خوشحال بودم
00:48:40دیدن این گل هایی ایک دفع
00:48:42به این حالت
00:48:44این آرامش اومد اینجا
00:48:46کنارم اون لحظه دیدمش
00:48:48نه این که برگردم
00:48:50بهش نگاه کنم
00:48:51ولی دیدم که به این صورت
00:48:54اومد کنارم
00:48:55به این حالت اومد کنارم
00:48:56دیدمش دقیقا این حالت رو دیدم
00:48:58که اومد توی یک چهره انسان
00:49:01هرچی فکر میکنم
00:49:02اون چهره رو بیاد ندارم
00:49:03ولی میدونم چهره انسان بود
00:49:05در حالی که به روبرو نگاه میکردید
00:49:07از کنار اومد ولی شما میدیدین
00:49:10ولی میدیدیدمش
00:49:11بعد گفتم وای
00:49:13این اون جان بوده
00:49:15حتما میخواد بگه
00:49:16چرا این گلاره کندی
00:49:18خیلی ترسیدم که
00:49:19حتما اینو میخواد به من بگه
00:49:21گفت من اون جان کناره دودم
00:49:23کاملا میشناسم
00:49:25من میدونم تو چیا دوست داری
00:49:27به چه چیزای علاقه داری
00:49:29گفت گل زیباییه
00:49:31ولی زیباییه
00:49:33دیگری با راسگویی جفت میشه
00:49:36بعد انتظار داشت من بگم انسان
00:49:39من اینو بلد نبودم
00:49:41بعد خودش گفت انسان
00:49:42انسان راسگو جزی از آرامش
00:49:45و این دوباره
00:49:47مثل یک چشم هم زدن
00:49:49این از بین رف
00:49:50یک دفعه دیدم
00:49:51یک میوهی روی درخته
00:49:54جلوی روی منه
00:49:55این میوه رو وقتی نگاه کردم
00:49:57تعجب کردم
00:49:59این میوه چقدر بزرگه
00:50:01دقیقا
00:50:02یک میوهی به این اندازه
00:50:03وقتی نگاهش کردم
00:50:05دیدم کناره
00:50:07این کناره
00:50:08کناری که از رنگ سبز
00:50:10رفته به طرف زرد شدم
00:50:13من نگاهش کردم
00:50:14یکم نگاهش کردم
00:50:16گفتم
00:50:16این
00:50:17از پایین نگاهش کردم
00:50:20در کش اومدم
00:50:22کشیده شدم
00:50:23از پایین نگاهش کردم
00:50:25گفتم این پشت شاخها بوده
00:50:27اینا
00:50:28کسی ندیده اینا بکنه
00:50:30اینقدر بزرگ شده
00:50:32اگه ما کنارامونه نکنیم
00:50:34کنارامام اینقدری میشه
00:50:36باید به ما مانم و خوهران بگم
00:50:38دیگه کنارامونه نکنیم
00:50:39یه دفعه
00:50:40اون آرامشی که
00:50:42داخلش بودم
00:50:45توجه داشت به
00:50:47که این میوه رو دارم
00:50:48نگاه میکنم
00:50:49یک دفعه دیدم
00:50:50یک
00:50:51عطر بسیار
00:50:54خوشبوی
00:50:55یه رایه بسیار
00:50:56خوشبوی
00:50:57داره از این میوه میاد
00:50:59و حرکت این
00:51:01عطر این میوه رو من میدیدم
00:51:03و همون صورتی که
00:51:05مثلا مادرم رو
00:51:06میدیدم
00:51:08که بیرون از خونه
00:51:09عطر رو میدیدم
00:51:10که نمیدونم
00:51:12اسمش رو بذارم
00:51:13دیدن یا دانستن
00:51:15مثلا
00:51:16انگار هر دوتاش بود
00:51:18میدونستم
00:51:18این عطر از کنار
00:51:20اینجا رد شد
00:51:21یا مثلا
00:51:22اونجا عطر از کنار
00:51:23تیر برق رد شد
00:51:26نرفت بالا پنجره
00:51:27اومد از پایین پنجره
00:51:28محدودش رو میدونستم
00:51:31بعد
00:51:31دوتا خانوم
00:51:33و یا آقا با یه فاصله
00:51:35زمانی اومدن
00:51:36از دو کوچه رد شدن
00:51:37به همون حالت که
00:51:39مادرم رو میدیدم
00:51:39اون دونم
00:51:40سه نفر رو دیدم
00:51:41بعد میگفتم
00:51:42چرا اینا نمیان بپرسن
00:51:44این عطر
00:51:44خیلی عطر خوش بوده
00:51:46چرا نمیان دنبالش ببینن
00:51:47از کجا میان
00:51:48بعد فکر میکردم
00:51:49خب شاید تا رد شدن
00:51:51بعد این عطر به اونجا رسید
00:51:53بعد به این آرامش میکفتم
00:51:55چرا نمیان
00:51:56بهش میکردم
00:51:57اگه اومدن من بگم
00:51:58من بگم
00:51:59این مال اینه
00:52:00این میخندید
00:52:01به میخندید
00:52:02که این فکر
00:52:03این چیزها را فکر میکردم
00:52:05بعد یک دفعه
00:52:07این عطر کنار بود
00:52:09بله عطر کنار بود
00:52:10ولی بسیار خوش بود
00:52:12بعد منتظر بودم
00:52:14خوهران بیان بیرون
00:52:16همسر برادرم بگن
00:52:17این بوی عطر است کجاست
00:52:19دقیقا محدودشا
00:52:21میدونستم
00:52:21رفت پیش روی کرد
00:52:24بعد ساکن شد
00:52:25حرکت دیگه نداشت
00:52:27توی یک محدوده ساکن شد
00:52:30و این موندگار بود
00:52:31بعد اون آرامش گفت
00:52:33که تو از ظاهر این میوه تعجب کردی
00:52:38عطر این میوه مندگار بود
00:52:40بعد گفت
00:52:41خالا تو این رو خوردی
00:52:42بعد من تعجب کردم
00:52:44من چیزی نخوردم
00:52:46من چیزی نخوردم
00:52:48بعد نگاش میکردم
00:52:49میخواستم بهش بگم
00:52:50نخوردم
00:52:51دوباره گفت
00:52:52تو این میوه رو خوردی
00:52:53بعد گفتم
00:52:55خب این کنار
00:52:56خب شما میدونین
00:52:57کنار حسش
00:52:58نسبت به
00:52:59اون میوه
00:53:01حسای بزرگی داره
00:53:02گفتم اگه این کنار
00:53:04این قدره
00:53:04پس باید یه حسای این قدری داشته باشه
00:53:06من چجوری این حسای رو خوردم
00:53:09این میوه رو خوردم
00:53:10این حسای رو خوردم
00:53:11بعد پای درخت رو نگاه میکنم
00:53:13گفتم اگه من این رو خورده باشم
00:53:15الان باید حساش اینجا افتاده باشه
00:53:17دنبالش میگشتم
00:53:18میدیدم
00:53:18حسای نیست
00:53:19گفتم پس من این رو نخوردم
00:53:22الان
00:53:22بش میگم من این رو نخوردم
00:53:24به محصه این که اومدم بگم من نخوردن
00:53:28احساس کردم یک میوه بسیار خوشدم و من خوردم
00:53:33من چیزی ها قرط ندادم
00:53:36من چیزی ها نجاویدم
00:53:37ولی لذت خوردن یک میوه بسیار خوشدم با من
00:53:41بعد یک دفعه اون آرامش گفت
00:53:44آرامش این دنیا مثل همین میوه است
00:53:48تو از دیدن از ظاهر اون تحجب کردی
00:53:51عطر اون مندگار بود و از خوردنش لذت بردی
00:53:56پریباز کنیم نفسی تازه
00:53:59در آسمان زیبای ایران دلم
00:54:03و برگردیم
00:54:21و برگردیم
00:54:51بعد سنوه دا امدن وارد شدن
00:54:59بخبر بودن؟
00:55:01بله بخبر بودن رفته بودن اوم ایدیه شرکت نف
00:55:05تو همین هن که بیمارسان بود آقاش شن رفته بود شرکت نف
00:55:13کاغذی جا می زاره بر می گرده میادی کاغذ ببره
00:55:18بعد احسن خلف مكانه ماذا رانست؟
00:55:22بعد احسن خلفتم و سكتبت بذل عبائت
00:55:24ثم يقولون فرود ماذا كتابه؟
00:55:26ماذا كان؟
00:55:27نحن قرر رانستم
00:55:30ثم قرر رانستم
00:55:35قرر رانستم
00:55:38بعد احسن فرود إذا كانت محقا اما أن صارح
00:55:40بعد احسن فرود ماذا كانت فرود؟
00:55:43بعد ذلك ذكرت نه، تقول النه cabeza
00:56:10بعد مدينم انا باهم حرف مزنن اصلا توجه ندارن به من
00:56:14آقای دکتور من دقیقا دستم رو میدیدم
00:56:18ولی به چه صورت میدیدم
00:56:20شما فکر کنین یه کاغذ سفیده در نظر بگیرین
00:56:24دستتون رو بزنین دور اینا بکشنین خط
00:56:27بعد این خط رو قیچی کنین
00:56:29دست رو تو این کاغذ خالی کنین
00:56:31فکر کنین این کاغذ محیط پیرامونتونه
00:56:34و این دست رو شما در این میبینین
00:56:37جسم نیست دست نیست
00:56:39ولی در این یک دست رو میبینین
00:56:40من به این صورت دست خودم رو میدیدم
00:56:43هزاران تجربه ایرانی و غیر ایرانی رو
00:56:48مطالعه یا مصاحبه کردم
00:56:51در طول سالها
00:56:53این اولین باری هست که
00:56:56یک تمثیل قابل دک و قابل انتقال
00:57:01برای شیوه دیدن بدن شفاف میشندم
00:57:06آلی بود
00:57:06بعد یه دفعه این خوهرم شهناز
00:57:08که اون مقنبال درس میخوند
00:57:10یه دفعه گریاف داد
00:57:12گو آقا تو رو خدا نزد کن
00:57:14همینطور نگرام بودیم و اینا
00:57:16به آقام گفتم آقا تو رو خدا یه نزد رو کن
00:57:19نزد کن تا این پوران
00:57:21طوریش نشد
00:57:22گو آلی آقا من نزد کردم
00:57:24نزد کردم ایشالا ساله اومد
00:57:26حتما میبرم زیارت آقای مام رزا
00:57:29یه دفعه من
00:57:30دیگه خوهرم و
00:57:32همسر برادرم رو تو حیات ندیدم
00:57:35یک دفعه دیدم پدرم
00:57:37داره از بین شاخه ها
00:57:39آسمون رو نگاه میکنه
00:57:41و دعا میکنه
00:57:42صدای ذهن پدرم
00:57:44بلند رسا میشنیدم
00:57:46و دیگه اون خوهرم
00:57:49و همسر برادرم خاکستری
00:57:51میدیدم اصلا نمیدیدمشون
00:57:52یه حالت انگاری
00:57:53خاکستری روشون بود
00:57:56محف شدم
00:57:57بله محف شدم فقط پدرم رو میدیدم
00:57:59و میدونستم داره چی میگه
00:58:01اول و بعد صداش و بلند رسا شنیدم
00:58:05گفت خدایا من این
00:58:08درخت رو خیلی مراقبش بودم
00:58:12خدایا من نه تا بچه تو این خونه بزای کردم
00:58:15نزاشتم یه کدومشون
00:58:17آسیب به این درخت بزنن
00:58:19خدایا من این درخت رو به قرآن تو قسم دادم
00:58:23گفتم به همون قرآنی که اسم داخل اون اومده
00:58:27از تو آسیبی به بچه های من نرسه
00:58:30بچه های من به خاطر تو آسیب نبینن
00:58:33خدایا حق نیست الان بچه من به خاطر این بلایی به سرش بیا
00:58:37به محص این که گفت حق نیست
00:58:40من قفل شدم به اون شاخه
00:58:42من قفل شدم
00:58:43یعنی نمیتونستم
00:58:45این که به تو میگم قفل شدم
00:58:47نمیتونستم این طرفی بشم
00:58:49که پدرم رو نبینم
00:58:52این حرف رو نشنبم
00:58:54نمیتونستم این طرفی بشم
00:58:55که از شرم میکردم
00:58:57از این درخت درخت رو نبینم
00:58:59میخواستم فرار کنم نمیتونستم
00:59:02دلم میخواست آب بشم
00:59:04توی زمین فرو برم
00:59:06ولی این شرمندگی رو حس نکنم
00:59:08از درخت شرمنده بودید؟
00:59:10بله من دقیقا حسه
00:59:12آدمی ها داشتم که
00:59:14یه کار اشتباه یه کار بد انجام داده
00:59:17ولی دیگری داره به جای اون سرزنش میشه
00:59:19و اون نمیتونه از حق خود اشتفا کنه
00:59:22مظلوم واقع شده
00:59:24میخواستم فرار کنم
00:59:27نمیتونستم
00:59:28خیلی بد بود
00:59:29خیلی خیلی اون شرمندگی بد بود
00:59:32بعد تازه بازم با لفخند به من نگاه میکرم
00:59:35میکرم نترس
00:59:36به من میگو نترس
00:59:38من دقیقا میدونستم در پیشگاه خداوند
00:59:41قرار گرفتم
00:59:43میدونستم در پیشگاه خداوند هستم
00:59:46خداوند داره
00:59:47حاضره
00:59:48پدر من داره شکایت این درخت رو به خدا میکنه
00:59:52درخت بیگناه
00:59:53بیگناه
00:59:54من این کار اشتباه رو انجام دادم
00:59:56و این درخت
00:59:58خودش هم مظلوم واقع شده
01:00:01هم شاهده
01:00:02این میتونه شهادت بده
01:00:03این که دیده من چی کاری کردم
01:00:05خودم رفتم اون بالا
01:00:07چی کار کردم
01:00:08خیلی عجیب بود
01:00:10یک دفعه دیدم که
01:00:12توی مثل چشم هم زدن
01:00:14دیدم توی جای دیگه هستم
01:00:17جایی که بودم
01:00:18یک جایی بود
01:00:20روبروی یک درگاه استاده بودم
01:00:23این درگاه دقیقا قرار گرفته بود
01:00:27روی یک مرز
01:00:28شما فکر کنین
01:00:28دوتا فرش رو بدن از این کناره هم
01:00:31این مرز بینی
01:00:33این دوتا فرش
01:00:34به این حالت
01:00:35این مرز به این باریکی بود
01:00:37ولی در امتداد خودش
01:00:39بی نهایت بود
01:00:40و به طرف آسمانم بی نهایت
01:00:43من جلوی
01:00:45و این درگاه که اینجا بود
01:00:46یه پرده جلوش آویزون بود
01:00:48این پرده را
01:00:50رنگ
01:00:51یک رنگی قهوهی رنگ میدیدم
01:00:54بعد
01:00:55به اسطلاح میگه مثلا شطوری رنگی
01:00:58همچین رنگی میدیدم
01:01:00بعد من میدونستم که
01:01:04از گذشته اومدم
01:01:06از پشت سر اومدم
01:01:08و باید وارده نور بشم
01:01:11ولیده این درگاه بشم
01:01:12و اشتیقاق بسیار زیادی
01:01:15میدونستم که پامو بلند کنم
01:01:17اون طرف هستم
01:01:18بعد مثل این بود که
01:01:20توی آسمون هستم
01:01:22ولی هیچ ستارهی وجود نداره
01:01:25همه جا تاریکه
01:01:26ولی نه تاریکی که
01:01:28چشمم نبینه
01:01:29کاملا میدیدم
01:01:31بعد جلوی این درگاهی استاده بودم
01:01:35اصلا بر نگشتم پشت سرمو ببینم
01:01:38اصلا بر نگشتم ببینم
01:01:39از کجا اومدم
01:01:40پشت سرمو نگاه نکردم
01:01:42با تمام وجودم
01:01:44میخواستم برم اون داخل
01:01:46اول که نگاه کردم
01:01:48زراتی دیدم
01:01:49که اینها حرکت آرومی داشتم
01:01:51خود این پرده حال
01:01:53حرکت خیلی ملایمی داشت
01:01:56مثل این که
01:01:57از اون طرف بهش
01:01:58یک نسیمی میزد
01:01:59توجه هم جلب شد
01:02:01به این زرات
01:02:02بعد یک دفعه دیدم
01:02:04پنج نفر اون طرف نشستن
01:02:07وقتی نگاهشون کردم
01:02:09به نظرم اومد
01:02:10جایی نشستن
01:02:11به حالت این که
01:02:13شاید
01:02:14یا روی یک تخت
01:02:15یا یک سکون نشستن
01:02:17به این حالت هستن
01:02:18وقتی نگاهشون کردم
01:02:20فکر کردم
01:02:21اینها اکسن
01:02:22دارم به یک اکس نگاه میکنم
01:02:24با نور زرد اینا رو میدیدم
01:02:26مثل این که دارم
01:02:28یک چیزی بین ما
01:02:29و اونها هست
01:02:30که من دارم
01:02:30این تصویر رو
01:02:32با نور زرد میبینم
01:02:34وقتی نگاهشون کردم
01:02:35فکر کردم اینا اکسن
01:02:37هیچ حرکتی نداشتن
01:02:39هیچ حرکت
01:02:40نفر اولو که نگاه کردم
01:02:42یک دفعه دیدم
01:02:43دست راستشون رو بردن
01:02:45بالا گفتن
01:02:46از درگاه عبور نکن
01:02:47بعد نگاه کردم
01:02:49در همهشون دارم به من نگاه میکنن
01:02:51دقیقا به همین صورتی
01:02:53که من اونها رو میبینم
01:02:54اونا هم دارن به من نگاه میکنن
01:02:56دیدم چند نفر
01:02:57آدم بزرگ هستن
01:02:59از من بزرگترن سلام بهشون کرد
01:03:02ببخش
01:03:19موسیقی
01:03:29موسیقی
01:03:31موسیقی
01:03:32یک دفعه دیدم
01:03:52توی درمانگاه آقا جاریا
01:03:56من اصلا درمانگاه آقا جاریا
01:03:58به یاد ندارم
01:03:59ولی این اتاقا هیچ فراموش نکردم
01:04:03همیشه توی این سالهای این اتاقا به یاد داشتم
01:04:06وقتی خودم رو اونجا دیدم
01:04:07این تخت بیمار که به این صورت من پایین تخت نشسته بودم
01:04:12اینجا جای سر من پایین تخت بودم
01:04:15روبروی من میز آقای دکتر بود
01:04:19این آقای دکتر هندی بودن
01:04:21بعد مرتبا به ساعتش رو نگاه میکردن
01:04:24مثل این که منتظر یه تلفان مهم بودن
01:04:28ولی از زمانش داشت میگذرش
01:04:30و خیلی نگران بودن
01:04:33بعد مادرم رو دیدم
01:04:35از این سمت اومدن داخل
01:04:38این دستشون به این خالت بود
01:04:40اون جست روی دستشون بود
01:04:41گفت آقای دکتر این بچه
01:04:43از رو پشت مون افتاده
01:04:47بعد آقای دکتر گفت بخامونش رو تخت
01:04:50وقتی گفت به خامونش رو تخت
01:04:52مثل این که من هم باید اون کار رو انجام میدادم
01:04:54من هم باید میرفتم کنارمون میخوابیدم
01:04:57من از جام تکون نخوردم
01:05:00کجای اتاق بودین شما؟
01:05:01رو تخت قسمت پایین تخت
01:05:04پایین پای تخت روی تخت نشسته بودیم
01:05:07بله نشسته بودم
01:05:08ولی پیش از این که مادر با جسم پوران برسه
01:05:14پوران خودش رو تخت نشسته بود منتظر
01:05:16بله
01:05:17یه ماشینی رو باز میدیدم که داره تحی خیابون میاد
01:05:20جلوی ماشینی رو گرفت و
01:05:22بعد من رو سبار ماشین کرد و
01:05:25بعد انگویی که مثلا من جلوتر از ماشین
01:05:29رفتم داخل درمانگاه ازتادم منتظر
01:05:32درمانگاه نزدیک خونه اون بود
01:05:34انگار که من جلوتر رفتم باستادم
01:05:36اونجا منتظر میدیدم دارن کار میکنن
01:05:38تا مثلا ماشینی رسید
01:05:40تا داشت هم اومد و
01:05:41من گذاشت در یه چیز از همین برانگاه
01:05:45به سرعت دوردنم داخل
01:05:47گفت که بخواهم روش روی تخت
01:05:49وقتی مادرم این خوابون منم کنارش خوابیدم
01:05:52الان یادم نیستن چجوری توی جست رفتم
01:05:55ولی رفتم کنارش خوابیدم
01:05:57بعد بیرون جست بودم
01:06:00اون آقای دکتر به مادرم گوه اسمش چیه صداش بزم
01:06:03شنیدم
01:06:05مادرم صدام زد توی جسمم بودم
01:06:07مادرم صدام زد
01:06:08پیوستید به بدنتون
01:06:10درسته؟
01:06:11این پیوستن رو به یاد دارید به چه شکلی؟
01:06:14نه اصلا اینو به یاد نیم
01:06:16خیلی فکر کردم اینو به یاد نمیارم
01:06:18ولی وقتی چشمم رو باز کردم
01:06:20مادرم صدام زد چشمم رو که باز کردم
01:06:23چشم بدن باز شد
01:06:24وقتی که چشم بدن باز شد
01:06:26اون پوران بیرونی دیگه میدید؟
01:06:29بود؟
01:06:30نه خودم بودم
01:06:31الان با جسم
01:06:32مثل الان
01:06:33که میبینم خودم بودم
01:06:34کامل با داخل جسم
01:06:36داخل جسم؟
01:06:38نگاه اون بیرونی قد شد دیگه؟
01:06:40ادراکی نداشت
01:06:41نداشتن
01:06:42وقتی چشمم رو باز کردم
01:06:43مادرم گریه میکرد
01:06:44بعد من هیچ جای بدنم درد نمیکرد
01:06:46شما فکر کنین من از حدود
01:06:48مثلا چار مترم شاید بیشتر بود
01:06:50پرد شدم پایین
01:06:51هیچ جای بدن من درد نمیکرد
01:06:53سریع تخت اومدم پایین
01:06:55مادرم گوه نه نیا پایین
01:06:57بذار تا بقلت کنم
01:06:58بعد اون آقای دکتر برگشت
01:07:01گفت بذار را بره
01:07:02وقتی راه رفتم گوه نه این حالش خوبه
01:07:04میتونین ببریندش
01:07:06و احتیاج نیست بقلش کنی
01:07:08میتونه را بره
01:07:09وقتی این تجربه را به یادو بردم
01:07:23سریع زنگ زدم به خوهرم
01:07:26و گفتم میشه برین
01:07:28این کنار را یک اکس ازش بگیرین
01:07:31یا یک فیلم بگیرین
01:07:33من دلم خواد ببینمش
01:07:35من خیلی دلم خواد ببینمش
01:07:37بعد اینا تماس گرفتن
01:07:39گفتن که این که این خونه را خریده
01:07:41این درخت را از ته بریده
01:07:43و مثل این که
01:07:45میخواستن نوسازی کنن
01:07:47این درخت را بریدن
01:07:48و بوتونم ریختن که این
01:07:51روشت نکنه دیگه
01:07:53یعنی شما فکر کنین من خیلی خودم
01:07:55کنترول کردم که پشت
01:07:57تلفان گریه نیفتم
01:07:59وقتی گوشیه گذاشتم
01:08:00زار زار برای این درخت گریه
01:08:02یعنی وقتی شنیدیم
01:08:04خیلی انگار یکیسی ها دست دادیم
01:08:06اینقدر ما این درخت کنها را دوست داشتیم
01:08:09نبورید
01:08:12کنارها را نبورید
01:08:14چنارها را نبورید
01:08:16بهارها را
01:08:18نبورید
01:08:19درختان
01:08:20بهاران ما هستن
01:08:22این ها نفس ما هستن
01:08:26به ما نفس دادن
01:08:29یک عمر
01:08:29عمرشون را به هیچ قیمتی
01:08:33به پایان نبریم
01:08:35اگر جادهی نیاز است
01:08:38راه جاده رو کچ کنیم
01:08:40اجازه بدیم جنگل بمونه
01:08:41اجازه ندیم
01:08:43رد پای جاده روی صورت جنگل بمونه
01:08:47درختان نفس ما هستن
01:08:50نفس خودمون را نبورید
01:08:54شما خب میدونین
01:09:15همه مسلمونا همه من دوست داریم
01:09:18در درسته که دوست داریم
01:09:20در جوار حضرت زهره باشیم
01:09:22دوست داریم هم نشین بهترین ها
01:09:25اعمه باشیم
01:09:27اینا که درسته
01:09:29ولی من یک چیزی از خدا خواستم
01:09:31شاید برای بعضی ها
01:09:33این عجیب باشه
01:09:35که یکی یه همچین
01:09:36مثلا دعایی کنه
01:09:38ولی حق میدم
01:09:39چون تجربه من ها نداشتن
01:09:41چیزی که من دیدم
01:09:43و کسی ندیده
01:09:44من از خدا خواستم
01:09:47که حتی اگه
01:09:51یک باقچه به من
01:09:53اون دنیا بده توی بهش
01:09:55من میخوام این درخت کنارم باشیم
01:09:58من دلم میخواد
01:10:00اون دنیا اینشالله که
01:10:02امیدم که بیشتر از این
01:10:03یک باقچه هست
01:10:04ولی گفتم خدای من دوست دارم
01:10:06این درخت اون دنیا ببینم
01:10:09این درخت اون دنیا کنار من باشیم
01:10:10کنار کنار کودکی
01:10:13یکی از تجربه های نزدیک به مرگه
01:10:18به سلیغه شخصی خودم صرفا ارزم کنم
01:10:23بسیار دوست داشتانی و آموزنده بود
01:10:26برای بند تجربه عزیزیست
01:10:29چرا که عزیزترین
01:10:33یکی از عزیزترین
01:10:34آفریده های خدا
01:10:36درخت رو
01:10:39به ما بیشتر میشناسونه
01:10:42و
01:10:44مراقبت ما
01:10:46از درختان رو گیاهان رو
01:10:49بیشتر یاد آوری میکنه
01:10:51من خیلی این تجربه رو دوست داشتم
01:10:53خدا همیشالله
01:10:55دوست داشته باشه
01:10:56و رازی باشه
01:10:58از گفتگوی که
01:11:00انجام شد
01:11:01و از این که سر قرار
01:11:05حاضر شدید از راه دور
01:11:07خیلی ممنون
01:11:07از اسفحان
01:11:08تشریف ها بردید
01:11:09خواهش میکنم
01:11:10وظیفه بود
01:11:11و عدردانم
01:11:12سلام مارم
01:11:14به اسفحانی رو برسونین
01:11:16خیلی ممنون
01:11:18شما یک
01:11:18چیزی میگین
01:11:20همیشه آخر برنامه تون
01:11:21من خیلی دوست داشتم
01:11:23این که
01:11:23وقت قرار رو
01:11:24میگفتین
01:11:25من خیلی دوست داشتم
01:11:27بگم که این
01:11:27انشالله
01:11:28تمام عوامل این برنامه
01:11:30و تمام مردمی
01:11:32که این برنامه رو میبینن
01:11:33قرار من باشه
01:11:34پای همون درخت سد
01:11:36انشالله
01:11:37انشالله
01:11:37قرار همه ما باشه
01:11:39پای همون
01:11:40درخت سد
01:11:41را طول منتها
01:11:42زیبا ترین درختانی
01:11:46که خداوند
01:11:47آفریده است
01:11:48سراسر
01:11:49نور و مهر و
01:11:51اترو
01:11:52پاکی و
01:11:52رایه و زیبایی
01:11:54برای ما
01:11:55اینها
01:11:57آفریده هاییست
01:11:58که ما را به آن
01:12:00وعده دادن
01:12:01و خداوند
01:12:03الکریمو
01:12:04ازا وعده وفا
01:12:05کریم
01:12:06وقتی وعده میکنه
01:12:08وفا میکنه
01:12:09خدا وعده داده
01:12:10که این رو برای ما
01:12:11آفریده
01:12:12این درختان رو
01:12:13قرار دیدار
01:12:15بعدی همه ما
01:12:16باشد
01:12:18در کنار
01:12:20سدرتل
01:12:21منتها
01:12:22زیبا ترین
01:12:23درختان خداوند
01:12:24برای این که به این
01:12:26قرار برسیم
01:12:27باید خوب زندگانی کنیم
01:12:29پاک زندگانی کنیم
01:12:30با درختان
01:12:31با جانوران
01:12:33با انسانها
01:12:34با خدا
01:12:35موجودات فرامانتی
01:12:37و با خودمان
01:12:38باید خوب زندگانی کنیم
01:12:41که بتونیم به این قرار
01:12:42بدسیم
01:12:43برقرار بمانید
01:12:44برقرار بمانیم
01:12:46و بیقراریم تا
01:12:49وقت قرار
01:12:50و در پایان
01:12:51سلام
01:12:52و
01:12:53نور مهربانی خداوند
01:12:56بر شما
01:12:57تاوند تر از
01:12:59همیشه
01:13:00ملکا
01:13:02ذکر تو گویم
01:13:04که تو پاکی
01:13:06و خدایی
01:13:08نروم
01:13:12جز به همان ره
01:13:14که تو
01:13:16امره
01:13:17نمایی
01:13:19همه درگاه
01:13:24تو جویم
01:13:25همه از فضل
01:13:27تو پویم
01:13:29همه توحید
01:13:34تو گویم
01:13:36که به توحید
01:13:38سزایی
01:13:41نتوان
01:13:43وصل تو گفتن
01:13:45که تو در فهم
01:13:47نگنجی
01:13:48نتوان
01:13:50شبه تو گفتن
01:13:52که تو در
01:13:53وح نیانی
01:13:55نبودی
01:13:56خلم تو بودی
01:13:58نباود
01:14:00خلقا تو
01:14:01باشید
01:14:02نبه جامعی
01:14:04نبه جردی
01:14:06نبه کاهی
01:14:08نبه فضایی
01:14:09همه قزایی
01:14:11موسيقى
01:14:41موسيقى

Recommended