- yesterday
زندگی یلدیز با ملاقات با اندر آرگون تغییر میکند. خواهرش زینب کار در شرکت علیهان، شریک خلیل، را آغاز میکند. در حالی که یلدیز در تلاش است تا به آرزوهایش برسد، زینب به دنیای جدیدی وارد میشود که با اتفاقاتی روبرو خواهد شد که هرگز تصور نمیکرد...
یلدیز و زینب دو خواهر هستند که بسیار یکدیگر را دوست دارند. یلدیز از جوانی همیشه آرزوی ثروتمند و محترم شدن را داشته است. یلدیز به عنوان پیشخدمت در یک رستوران محبوب در میان جامعه اشرافی کار میکند و زینب نیز در یکی از شرکتها به عنوان کارمند فعالیت میکند. زندگی یلدیز با پیشنهاد زنی از جامعه اشرافی به نام اندر آرگون تغییر میکند. اندر به دنبال زنی است تا از شوهرش خلیل آرگون خلاص شود و بتواند با معشوقش زندگی کند، و یلدیز را برای این کار انتخاب کرده است. اندر به یلدیز میگوید که باید شوهرش را فریب دهد و در عوض پاداشی دریافت خواهد کرد. یلدیز این پیشنهاد را که نقطه عطفی در زندگیاش است، میپذیرد. شرکتی که زینب در آن کار میکند، توسط یک تاجر ثروتمند به نام علیهان خریداری میشود. علیهان و زینب تفاوتها و تضادهای زیادی دارند، اما این تفاوتها به مرور زمان به تعاملات مهمی تبدیل میشود. اما آنچه که یلدیز و زینب نمیدانند این است که علیهان شریک خلیل و برادر شوهر دوم اوست. بنابراین، تصمیمات آنها نه تنها بر زندگی خودشان تأثیر میگذارد، بلکه زندگی یکدیگر را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
بازیگران: طلعت بولوت شوال سام اونور توناج ادعا عچی سفدا ارگینچی شفاک پكدیمیر ایرم كاهیااوغلو باریش آیتاج سینان اروجلو نیلگون ترکسور کیوانچ کسابالی
سناریو: ملیس جیولک و زینب گور تولید: MEDYAPIM
یلدیز و زینب دو خواهر هستند که بسیار یکدیگر را دوست دارند. یلدیز از جوانی همیشه آرزوی ثروتمند و محترم شدن را داشته است. یلدیز به عنوان پیشخدمت در یک رستوران محبوب در میان جامعه اشرافی کار میکند و زینب نیز در یکی از شرکتها به عنوان کارمند فعالیت میکند. زندگی یلدیز با پیشنهاد زنی از جامعه اشرافی به نام اندر آرگون تغییر میکند. اندر به دنبال زنی است تا از شوهرش خلیل آرگون خلاص شود و بتواند با معشوقش زندگی کند، و یلدیز را برای این کار انتخاب کرده است. اندر به یلدیز میگوید که باید شوهرش را فریب دهد و در عوض پاداشی دریافت خواهد کرد. یلدیز این پیشنهاد را که نقطه عطفی در زندگیاش است، میپذیرد. شرکتی که زینب در آن کار میکند، توسط یک تاجر ثروتمند به نام علیهان خریداری میشود. علیهان و زینب تفاوتها و تضادهای زیادی دارند، اما این تفاوتها به مرور زمان به تعاملات مهمی تبدیل میشود. اما آنچه که یلدیز و زینب نمیدانند این است که علیهان شریک خلیل و برادر شوهر دوم اوست. بنابراین، تصمیمات آنها نه تنها بر زندگی خودشان تأثیر میگذارد، بلکه زندگی یکدیگر را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
بازیگران: طلعت بولوت شوال سام اونور توناج ادعا عچی سفدا ارگینچی شفاک پكدیمیر ایرم كاهیااوغلو باریش آیتاج سینان اروجلو نیلگون ترکسور کیوانچ کسابالی
سناریو: ملیس جیولک و زینب گور تولید: MEDYAPIM
Category
📺
TVTranscript
00:00شما آقا حالیتو نمیشنسین، اونقد آدم خوبیه که نگو
00:03به نظرم حتما به کارتون رسیدگی میکنه
00:05آقا حالیت، آقا حالیت
00:07دوستم بود که واسه یه مصاحبه کاری اومده بود
00:11همسرشون فاطمه
00:12دوبله شده در اسبیو جن
00:14کهیتور
00:15سلام
00:17سلام
00:18شرمنده اینجا منتظر شوهرش
00:21اشکاری نداره، یلدیس
00:22خیلی بهتون تبریخ میگم
00:28خیلی ممنون
00:29آییتو
00:37آها
00:45داداشم من تو دیگه نامزد کردی میخوایی اززواج کنی
00:48ببین احمیم برازنده ی آدم خوشتیپی مثل تو هست
00:50چه اززواجی چه نامزدی
00:52آخا بسرخ خیلی وقت بود با سلین رابطه داشتم
00:55خانواده هم که هم دیگر رو میشناستن
00:57نخواستیم زیادی کشش بدیم
00:58فکرشو بکن خانواده خیلی اصیلی هست
01:01آره شمن وقتی پای خانواده ها بیاد بسط همه چی به هم میرویزه
01:05بزرگ تمین اشتباه تو این بود که به یکی از دروبری خودمون گیرده
01:08اینطوری هم نیست من تو هر پرستی از هر گلی بهره میبرم
01:12آره
01:14آره
01:14آره منم با خودم گفتم نکنو بازنشسته
01:17من بازنشسته شدم
01:18بیا
01:20اینجا رو داشته باشون دختره رو زیر نظر گرفتم
01:24بره بابا
01:26پسر تو قسمت پذیرش اینجا یه دختره خوشگلی هستن که نگو
01:32با یکیشون دوست شده بودم دختره زیاد بمرون نده
01:36نه بابا اسمش چی بود
01:37تو نمیشنسیش
01:39اسمش یلدیز بود
01:40یه دقیقه یه دقیقه
01:43تو با یلدیز دوست بودی
01:46آره یه سماهی
01:47من یکی شده
01:49ببینم تو میشنسیش
01:51یلدیز
02:02بفرمائین اقا حالیت
02:04میشه کم دیگه بیگی تو اتاقا
02:06زردی
02:19ببینم مصابه کاری دوستی یلدیز تمو شد
02:22باشه
02:23تو نگهبانی کارشو شروع کنن
02:25دوستت استخدام شد یلدیز
02:34یک دنیا ازتون ممنونم
02:35خیلی خوشحال شدم ممنون
02:37دوست دارم خوشحالی تو رو ببینم
02:39راستش فاطمه دوست منه
02:42شرایط خیلی سختی دارن
02:44وقتی شنید اینجا کار میکنم
02:45ازم خواهش کرد
02:47منم نتونستم روشون و زمین بندزم
02:50درست فکر کردی
02:52چیزی میخواییم براتون بیارم؟
02:54نه خیلی ممنونم
02:55نه خیلی ممنونم
03:25چقدر قضا پین پرستاد کم آماده کردن
03:27خوشمزه به نظر میرسن
03:28حولیه خانم خیلی هنر برید
03:31باهایی اینجا چقدر قشنگی
03:36اگر زیاد اینجا نمی آیی نه؟
03:41رسش نصف بچه که اینجا گذشت
03:45اما بعد از اینکه بابا مرد
03:48هم من هم خوهرم کمتر آمدیم
03:50اینجا می آمم
03:51اینجا قشنگ ترین جاییه که تو آمر هم دیدن
03:56اگر خوشت اومده تونتون میم
03:58آقا علیهان ببخشون بازا امتون میشم
04:10به خاطر بارون دیشب خواد ریزش کرده
04:14راها بسته شده
04:16اهل روستا دارن کار میکنن که خب
04:19یکم دیگم عبا تاریک میشه
04:21کازه اینگارم قراره امشب بارون بباره
04:23نه بابا پس حالا چی کار کنیم
04:25قربان به نظرم احتره امشب همینجا بمونیم
04:28من به حولیا خانم میگم همه چی آماده کنم
04:30حالا تا ببینیم شد را باز شد
04:32جش خورمان
04:32نوشه جونتون
04:34از اینم میخواد؟
04:43اره
04:44خودتون نراهد نکن
04:47اول غزامونو بخور
04:50خب؟
04:58حالت چی گفتم؟
05:00اولش بدجوری خودشو گرفته بود
05:01باید حال روزشو میدیدیداش خفه میشد
05:04فکر میکرد سردار دوست بسرم
05:06آیه
05:06هست بدجوری حسودی شده بیشم
05:08آره چی جورم؟
05:10اما تا فاطمه رو دید خیالش راحت
05:11خدا رو شکر
05:13یه بار دیگه بی گناهیم و بهش ثابت کردم
05:17متوجه شد بی خودی قضاوت کردم
05:20آفرین بهت دختر
05:21دمت گرم به خدا راه درست و میری
05:23آفرین
05:23خدا کنه اینجوری باشه
05:24آب جی
05:30تو عشبس خونم جانر بیان
05:33مجده بده
05:40جانر تو رو خدا یه خبر خوب به هم بده خسته شده
05:44آب جی میگم مجده بده دیگه
05:46خب چی شده
05:49این دختر یلدیز هستش
05:52دوست بسر سابقشو پیده کردم
05:55کی هست؟
05:58مته
05:58کدوم مته؟
06:02مته ای خودمون پسر آقا ارهان؟
06:04خودشه
06:05شوخی میکنی؟
06:08واقعا که برادر خودمی آفری
06:13جانر این خبرت عالی بود
06:16آی باورم نمیشه
06:19حالا دیدی در این موردم حق با من بود؟
06:23اینو از اون فرصت طلبان
06:26وای خوب شناختمش
06:30خیلی فرصت طلبه
06:31حالا من اینو به حالیت ثابت میکنم
06:33نگاه کن
06:33آبجی چطوره میخوایی همچین کاری بکنی؟
06:36خودت که میدونی
06:37نمیذاره بیشتر از پنج دقیقه کنارش باشی
06:41خیلی میترسم که نکنه یه هایی چیزی بشه
06:43و بازم از دستمون اصابانی بشه
06:45سب کنون آقا حالیت که تا به هیچیو نداره کل پا بشه
06:49تا ببینه دنیا دست کیه
06:51متوجه شدم و دشتر ازیم
06:58سب که آنالم بهت خبر میدم
07:00چی میگه؟
07:04را باز نشده
07:05بارونم که باز شروع شده
07:07یعنی رانندگی تو این وضعیت خیلی خطرناکه
07:12ای بابا
07:13اینجا بمونیم؟
07:15مشکلی پیش نمیاد؟
07:16پیش نمیاد اما بذار با خوهرم حرف بزن
07:21باشه حرف بزن
07:22داداش رمزی
07:24زینب زنگ میزن
07:33زینب محلومه کجایی میدونیست
07:36چده؟
07:37یلدیز چیزه
07:38ما یه جایی طرفای شیله هستیم
07:40خوب
07:41انگار را بسته شده
07:44واسه همینم نمیتونیم برگردیم
07:46زینب منو ببین
07:47ببین واقعا را بسته شده
07:48حالا میخوای چی کار کنم
07:49ها؟
07:49ای بابا فقط همینو کم داشتیم
07:52نگران من نباش
07:53چطور نگرانت نباشم؟
07:54امشب نمیاد خونه رم بهت مگم
07:56جای نگرانی نیست
07:57یلدیست
07:58خیلی خوب باشه
07:59نگرانم نظار به همزن
08:00باشه باشه نگران نباش
08:01بعدا میبینم
08:02خدافز
08:03همه چیز برعکس شده
08:05قبلا اون ازم بازجوی میکرد
08:07حال من ازم
08:08اوه و مگه چی شده؟
08:09نمیتونه بیت خونه
08:10یه جایی گیر کرده
08:11ولشکان بیخیال
08:12چی شد؟
08:15ببینم دواد کرد
08:16آره خوب
08:17میخوام به همین زودیه
08:33با خوهرم آشنات کنم
08:34باشه
08:34همین که برگشتیم
08:38با هم میریم بیرون
08:38باشه
08:39خیلی خوب میشه
08:41وقتی اولین بار دیدمت
08:47با خودم گفتم
08:48این دختر مایه درد سر
08:50مایه درد سر؟
08:51ببینم
08:53تو اصلا تا اینه نگاه میکنی؟
08:55بعدش دیدم
08:57هر بار که منو میبینی
08:58قیافت بششتر
08:59چی؟
09:00منو میگی؟
09:01مگه دروغه؟
09:02دروغه؟
09:02معلومه که دروغه
09:04حالا که اینطوره
09:04راستشو بگم
09:06باشه میگم
09:07وقتی اولین بار دیدمت
09:09با خودم گفتم
09:10این آدم گستاخترین
09:12مقرورترین
09:12خودخواه ترین آدمیه که تالا دیدم
09:14کسی که به جز خودش
09:19به هیچ کس همیت نمیده
09:21به هیچ کس احترام نمیذاره
09:22پس هر دومون از درد سر
09:24خوشم ببینم
09:25موسیقی
09:37موسیقی
09:39موسیقی
09:45موسیقی
09:47موسیقی
09:59موسیقی
10:03موسیقی
10:07موسیقی
10:09موسیقی
10:31موسیقی
10:35صبح خیر
10:42صبح خیر
10:43شبه چطور گذاشت
10:46خیلی خوب بود
10:48مال منم
10:50بیا اینجا
11:05چی شده شوالیه تاریکی
11:21تو خرشیدو دیدی اخم کردی
11:23خرشید بلا اومده
11:26حتما روها هم باز شده
11:30بهتر نیست دیگه برگردی
11:33صبح خیر
12:03صبح خیر
12:04صبح خیر
12:05کارت دیگه هنده
12:06خطارو شک
12:08ممنونم
12:09ببین تو یکی دو روز بیا سر کار
12:10بعدش بگو ما منم مریض شده
12:12باید برگردم شهرستان باشه
12:14سردار باشه
12:19گلدید من فکرامو کردم
12:21این طوری نمیشه
12:23یعنی چی که این طوری نمیشه
12:25منظورم اینه که
12:26نمیخوام کارمو بلکنم
12:28منو ببین
12:28یعنی چی کارمو بلکنم
12:30اونا زرفه یه هفته می تو ازدواج نکردی
12:32یا یه زن حاملم نداری
12:34این دیگه مشکل خودته
12:35این دار زمانه کار پیدا کردن سخته
12:37یه عالمه هم قرض و قوله دارم
12:38منم از همینجا بول در میارم
12:40منو ببین
12:40نمیتونی اونجا بمونی
12:42هرچی گفتم همون میشه
12:43باید کارتو بلکنی وگرن
12:45وگرنه چی گلدیز
12:46نکنه میری به آسمان میگی
12:48منو ببین
12:49منو دیوونه نکنی
12:50وگرنه میرم به اون یارو
12:52همه چی رو میگم
12:53فکرشم نکن که من از کار بیکار کنی
12:56حالا چی کار کنم
13:04این در خیلی نگران شدم
13:11تا گفتو بیا پا شدم اومدم
13:12آره متجون
13:14واقعا خیلی مهم بود
13:16نمیخوام کشش بدم
13:19مستقیم بیرم سر اصل مطلب
13:21چون نمیخوام وقتو از دست بدم
13:22میدونی که منو حالی تس همدیگه جدا شد
13:26شنیدم
13:27خیلی ناراد شدم
13:29بگذاری موضوع این نیست
13:30موضوع اینه که
13:32تا کسی که زندگی منو نابود کرده رو خوب میشنسی
13:35چی من؟
13:37آره
13:37در مورد یلدیز حرف موزنم
13:39کدوم یلدیز؟
13:41شنیده بودم که
13:44تو اونو خیلی خوب میشنسی
13:46حتی انگار یه دوره ایم با همدیگه دوست بودی
13:49یلدیز رستورانو میگم
13:52ها اون یلدیز
13:54یعنی چی؟
13:58ببینم
13:59یعنی اون با اماحالیت رابطه داره؟
14:04آره
14:05دقیقا همینطوره
14:07منم تحجب کرده بودم که
14:09چرا میخواد با این اجاله از من طلاق بگیره
14:11خب نگو یلدیز پشته
14:13پشته این قضیه بوده
14:14خیلی شکه شدم
14:16بابانو پیش خدمت رفت پیش شاهرم
14:19بعدش از راه بدرش کرد
14:21و اینطوری زندگی منو نابود کرد
14:23باوری چی میشه؟
14:24مته باور میکنی؟
14:26ایندر خانم
14:28من واقعا خیلی نارد شدم
14:31مته جون ببین
14:33خالیت واقعا تو رو دوست داره
14:36بابات قدیمی ترین دوست نهونه
14:39میشه گفت اون تو رو بزرگ کرده
14:41تنها خواهشی که ازت دارم
14:43اینه که بری پیش خالیت و
14:45همه چی رو در موردش بگی
14:47من؟
14:49من
14:50من چطور این کارو کنم؟
14:53مته حالیت مثل عمود میمونه
14:55یعنی ببین تابستون میخواد شاهد عقدت باشه درسته؟
14:59دلت میخواد آدمی که انقدر برات با عرضشه
15:02مرتکبه همچنه اشتباه بزرگی بشه یاره؟
15:05محلومه که دلم نمیخواده اما
15:10به نظرتون به حرف من گوش میده؟
15:13مگه میشه گوش نکنه عزیزم گوش میکنه
15:15بهش بگو با ایلدیز دوست بودی
15:17با هاش دور رستوران آشنا شدی
15:19بگو همه این فکر و ذکرش ازدواج با تو بوده
15:22همه شو بهش بگو
15:23یعنی هرچی که به جانر گفتی به اونم بگو
15:26حالیت باید هرچی زودتر از شره این دختر خلاس بشه مته
15:29اما اندر خانوم
15:32من که دیگه جدا شدم
15:34زندگی من نابود شد و رفت
15:37فکر و ذکر من فقط اعریمه
15:40من دیگه به فکر پسرم هم
15:42اگه اگه این دختر حالیتو از راه بدر کنه
15:45برای پسر من خیلی بد میشه
15:47یعنی
15:52انگار حق با شماست
15:54ببین به من اعتماد کن
15:59میدونم حالیتن بالاخره میفهمه که
16:01چه خوبی در حقش کردی و ازت قدردانی میکنه
16:04مطمئن باش
16:05نظرت چیه؟
16:10باشه
16:13میرم باش حرف میزنم
16:16اما مته اصلا فرصتو از دست نده
16:19حتی همین فردا فورا برو باش حرف بزن
16:23فقط یه خواهشی ازت داشتم
16:25لطفا به هیچ وجه بهش نگو با منم حرف زدی
16:27نمیدونم دختره چطور حالیتو جادو کرده
16:30که حالیت از من متنفره
16:32نمیدونم چی کارش کردم
16:34نمیدونم چی کارش کردی و چی کارش کردی و چی کارش کردی
16:53وقتی فکرشو میکنم باید بریم سرگار سرس میگیرم
16:57واسه چی؟
16:59یعنی چی واسه چی؟
17:01خب اگه بفهمن با هم بودیم چی؟
17:04خب بذار بفهمن مگه باید حساب بهشون پس بدی؟
17:07نکنه تو دیوونه شدی؟
17:09هیچ کس نمیدونه چه خبره
17:10فکر میکنن من رئیسمو از را بدر کردم
17:12آخه چرا اینقدر برد مهمه که دیگران در مورد چی میکن؟
17:18چون من طوری زنگی نکردم که برای مهم نباشه
17:21چون تو رئیسم منی و کاری که میکنیم اشتباهه
17:24بازم شروع کرد
17:27اگه تو نخوای کسی نمیفهمه نگران نباش
17:36در زمنه که قرار باشه امروز اتفاقی بیفته میفته
17:45و اگه بخواد فردا بیفته امروز نمیفته
17:47یعنی این موضوع فقط آمادگیه
17:49من نمیگم شکسپیر میگه اونطوری نگانه کن
17:55خوب گفته حالا که اینطوره ما هم همین کارو میدونم
18:00آفرین همینه
18:01تبریک میگم آب جایس ما
18:10پسر خاند اجب ماره هفختیه
18:12ببینم داری چی میگی؟
18:14اصلا همچین آدمی نبوده خدا
18:15خودم گوششو میکشم ماره
18:17اما این که با کشیدن گوشش درست نمیشه
18:19دارم بهت میگم تهدیدم کرده
18:21علاکه علاکه برای خودم درد سر درست
18:24اخه منی بلازده از کجا باید میدونه استم اینطوری میشه
18:26اگه به حالی چیزی بگه
18:28دفتر که سهله دیگه نمیتونم
18:29تو این منطقه پا بذارم
18:31وای دختر روم سیا به خدا
18:32خود بستر این پسری کنن
18:35ببین چی کارش میکنم
18:36منو ببین
18:36باید حتما یک کاری بکنی
18:38ببینم از کسی نمیترسه
18:39یه چیزی پیدا کن و شرشو کم کن
18:41باشه باشه
18:42حالا قط کن بدان حرف میزنیم
18:44آقا حالیت بفرماین نوشه جونه
19:01بلی ممنونم
19:02یلیز
19:03میخوام ببرمت امشب یه جایی
19:08اگه خودت بخوای
19:09اما آقا حالیت ما قبلا در مورد شرف زده بودیم
19:12میدونم
19:13میدونم حرف زده بودیم
19:15اما این یه چیزی دیگه است
19:17به خاطر من جور خیلی سیداری کشیدی
19:20میخوام اینجوری ازت تشکر کنم
19:22اگه اینطوره باشه
19:24خوبه
19:25با هم از اینجا میریم
19:28باشه
19:33موسیقی
19:48علا
19:48سلام سینان جون
19:50چه خبر؟
19:51سعی میکنم خوب باشم
19:52زهراتو چی؟
19:53منم خوبم
19:54چی کار کردی؟
19:55من نظرمو عوض کردی
19:57البته تو باعث شدی نظرم عوض شد
19:59یعنی چی؟
20:01اگه میخوام برگردم اسطنبول
20:03فقط به خاطر اینه که دوستی مثل تو دارم
20:05حتما میتونی به ام کمک کن
20:07معلوم سینان جون
20:09معلوم من همیشه پشتتم
20:12پس وقتی برگشتم بهت خبر میدم
20:14از همین الان نزد من
20:15من اومدم
20:29خوش اومدی عزیزم چه خبر؟
20:32یه چی؟ دارم از من رسه برمی کردم
20:34واقعا خیلی خستم
20:35من برم یه دوش بگیرم بعدش حرف میزنی
20:37لیلا جون
20:38ببین میخواستم یه چیزی ازت بپرسم
20:40بپرس؟
20:42بیا بیا بشی
20:43دوبله شده در افسدیو جمی
20:48من نشستم کلی فکر کردم
20:51تصمیم گرفتم یه کاری واسه خودم دست پا کنم
20:55کار؟ تو؟
20:56دقیقا نزیزم
20:57مثلا چطور من و تو یه کلینیک زیبایی را به اندازیم؟
21:02نظرت چیه؟
21:03کلینیک زیبایی؟
21:05آبچی مگه ما از این کار را سردر میاریم
21:07کاری نداره لیلا جون
21:09میرین یه جایی میگیریم وسایلشم
21:11میخرین واسه یه ادارشم
21:13یه دکتر خوب پیدا میکنیم
21:15فقط همین دیگه
21:16خب آخه واسه چی؟
21:17تو انجامن خودتا سردرم کن دیگه
21:19نمیخوایی یه کاری واسه خودمون داشته باشی؟
21:21درزم اگه تو نباشی من نمیتونم این کار را بکنم
21:24بابامو که میبینی
21:25هرچی میگم دوا میکنه
21:27دخترش نبوده میگفتم ازم متنفره
21:28مگه همچین چیزی میشه
21:30تو بابا را نمیشنسی؟
21:32با همکاری نکن که عصبانی بشه
21:34هر کاری میخواد بکن دیگه
21:35نه اون به هیچ وچ به هم اعتماد نمی کنه
21:38اما اگه تو باشی شاید یه فرصتی به همون بدل
21:40لیلا تو را خود قبول کن
21:42حالا حتما باید کلینیک زیبایی باشه
21:45چه کاری کسر کننده؟
21:46یه دکتر خیلی خوب میشناسم
21:48ببین حسابی کارمون میگیره
21:50باشه
21:51بذار به بابا بگیم بر
21:53اما زیاد دل تو سابون نزن
21:55من که فکر نمی کنم قبول کن
21:56بایی آب جی خوش کلم
21:57آشقتم
21:58باشه من برم دوش بگیرم
22:00باشه باده باده
22:16ایمیل ها را فرست داد
22:17خوبه
22:19پس دیگه میتونیم بریم
22:21کجا؟
22:22هر جا که بخوای
22:24پس بریم تو رو با خوهرم آشنا کنم
22:27باشه
22:28باشه
22:29بهش نمیگم تا سپرایز بشه
22:31باشه
22:32میتونم بپرسم بازداریم کجا میریم
22:40PYM JBZ
23:10PYM JBZ
23:40PYM JBZ
24:10PYM JBZ
24:40PYM JBZ
25:10PYM JBZ
25:40PYM JBZ
26:10PYM JBZ
26:40PYM JBZ
27:10PYM JBZ
27:40PYM JBZ
28:10PYM JBZ
28:40PYM JBZ
29:10PYM JBZ
29:40PYM JBZ
30:10PYM JBZ
30:40PYM JBZ
31:10PYM JBZ
31:40PYM JBZ
32:10PYM JBZ
32:40PYM JBZ
33:10PYM JBZ
33:40PYM JBZ
34:10PYM JBZ
34:40PYM JBZ
35:10PYM JBZ
35:40PYM JBZ
36:10PYM JBZ
36:40PYM JBZ
37:10PYM JBZ
37:39PYM JBZ
38:09PYM JBZ
38:39PYM JBZ
Recommended
38:25
|
Up next
1:01:12
2:02:51
37:54
42:13
41:07
43:06
43:56