Skip to playerSkip to main contentSkip to footer
  • 2 days ago
عشق مشروط

ادا که تمام امیدهای خود را در زندگی به تحصیل وصل می کند، با سرکان بولات روبرو می شود که بورس تحصیلی او را برای تحصیل در خارج از کشور قطع می کند و باعث می شود او از دبیرستان فارغ التحصیل شود. اگر سرکان بولات دو ماه وانمود به نامزدی با او کند، پیشنهاد می کند که بورسیه اش را به ادا برگرداند. اگر چه ادا ابتدا پیشنهاد مرد مورد نفرتش را رد می کند، اما با تغییر شرایط مجبور می شود بپذیرد. سرکان و ادا در حالی که تظاهر به نامزدی می کنند، شروع به یک رابطه پرشور و چالش برانگیز می کنند که باعث می شود تمام آنچه را که درست می دانند فراموش کنند. چون عشق سخته و به همین دلیل شگفت انگیز است.

بازیگران: کرم بورسین، هانده ارچل، نسلیهان یلدان، اوریم دوعان، آنیل ایلتر، الچین آفاجان، باشاک گومولجینلی‌اوعلو، علی جان آیتکین، سارپ بوزکورت، سینان آل‌بایراک، سینان حلواجی، سینا اوزر، دوعا اوزوم، عایشه آکین، احمد افه متک‌اوعلو و مایا باشول.

Category

📺
TV
Transcript
00:00PYM JBZ
00:30علی جان اینجا دستتو امانت من رفتن
00:33باشد
00:34اینجا چی شده؟
00:52فیفی اینجا چی کار می کنی؟
00:54اومدم دیدن تو این که ببینم چطور با هات رفتار می کنن
00:58از چیزی که حدث می زدن بدتری
01:00سرکان بولا تصمیم گرفته اتاقم رو خراب کنه
01:04حتی گفته همه وسایلم رو جمع کنن
01:06دیگه
01:06چرا؟
01:08لابو دلش اینجوری خواسته
01:09ای بابا
01:11چیه؟ نگاه می کنی؟
01:17نه
01:19نگاه نمی کنم که
01:22نگاه کنم
01:23این دیگه چه مودلشه؟
01:25مورد جناله
01:27حرفاتونو شنیدم
01:30راستشو بخواهی در باره این یه تهوری دارم
01:33گوش می دیم
01:34اینجوریه که
01:36می دونید که آقا سرکان با احساسات رابطه خوبی نداره
01:40البته
01:40با نامزدی خیلی تطفشار قرار گرفته
01:44شبیه نقشهی می کشه
01:46برای خلاصی از تو
01:47و احساسش به تو
01:50صبح این نقشه رو وارد عمل می کنه
01:52و تو اتاقت یه بمب ساعتی می زاره
01:57البته
02:00تو با دیر اومدنت کل نقشه رو نقشه براب می کنی
02:04نقشه آقلانه یه دا نظرت چیه؟
02:07من صبح دیر رسیدم برای همین انقدر سبانی بود
02:11البته یه چیز دیگهی هم هست
02:14که اگه دیوارای سمت اتاق آقا سرکان برداشته بشه
02:18یعنی می خواد که تو رو بیشتر ببینه
02:21من با نقشه اول موافقم
02:24من رو اون سرمایه گذاری می کنم
02:26ادابیه بریم قهوه بخوریم
02:27فیفی موت فجایی که من سر کارم
02:29مرخصی بگیر مگه رئیس نام زدت نیست؟
02:33نه نه نمی شه این طوری نمی شه
02:34تو برو با دختر رو قهوه بخور من کار دارم
02:36بعدم می آم
02:37خیلی خوب باشه من کلی کار دارم می بوسمت
02:39براقب
02:42اصاب آدمو خورد نکن
02:44بله
02:52خب می خواستم
02:55بدونم که فیفی چی کار می کنه
02:58داستانش چیه؟
02:59این طور یکه
03:00سال هاست که پشت گوشی به یکی دستور می ده
03:04اما ما هنوزم سردر نایی باریم
03:06نمی دونیم کارش چیه
03:07عجیبه
03:08یه موهمای دیگه برای من پیدا شد
03:11باید خوششانس باشی چون به شانس نیاز داری
03:14خواهیم دید
03:15تا به آل نشده پرفنده ی دست من بیافته
03:19و نتونم حلش کنم
03:21خب دیگه آیفر خانم
03:43حالا که شاییامون تموم شد
03:45می تونیم بارده بحث بشیم
03:47آیدن خانم
03:48پس من با اجازتون شروع می کنم
03:50یه وقت به خاطر این که بچه ها
03:53خیلی سری نامزد شدن
03:55فکر بدی در مورد ادا نکنید
03:57دریلشو نمی دونن
03:59اما این پسر شماست که باعث شده
04:01سریعا نامزد بشن
04:03نامزدی اصلا مهم نیست
04:05من می خواستم در مورد موضوع دیگه ای حرف بزن
04:08مهم فهمیدیم که نامزدی اصلا براتون مهم نیست
04:11با چند مهمونی که برای تظاهر دوت کرده بودین
04:14مراسم نامزدی که پسرتون فراموش کرده بود
04:18حلقه به خرر رو گذروندین رفت
04:20اما شما سعی نکنین ادا رو بی کس و کار بدونین
04:24به عنوان یه دختر گل فروش تحقیرش نکنین
04:27ما از نسلی هستیم که هزار سال توی ماردین زندگی می کنن
04:31به سختی داماد انتخاب می کنیم
04:34برید دعا کنید فهمیدی؟
04:36تو مراسم دیشاب کسی از طایفتون ندیدم تا باش آشنا بشم
04:40ما حتی خانواده یک کچی که شما رو هم نتونستیم کامل ببینیم آیدن خانوم
04:44شوهرتون کجا بود؟
04:46سردسته ی خانواده شما هم حتما شما این که اومده بودید
04:49چون هیچ کسی دیگهی که نایمده بودید
04:50برای همچین مراسمی اینجوری میان دیگه آیدن خانوم
04:54به نظر من نام زدیه دو نفری که دو روز فقط با هم آشنا شدن خیلی اشتباهه
05:00اگه کمی شناخ داشتن می فهمیدن که دنیاشون با هم تفاوت داره
05:05همونطور که می دونید برادر زادتون سیودا؟
05:08ادا
05:09ادا
05:10آیدن خانوم اداست
05:12چطور بگم یک کمی؟
05:14زیاد مناسب خانواده همون نیست دیگه
05:17آه چه قرش زیبا گفتین
05:18البته که مناسب نیست
05:20زندگی ساده و متوازه ما کجا و
05:23این زندگی پر از زرق و برق شما کجا؟
05:26اگه پسر شما نبود
05:28امروز ادای من
05:29رتبه یه اول دانشگاه می شد
05:31اونم از ایتالیا
05:32پسرتون زندگی دخترم رو نابود کرد
05:35یه دقیقه یه لحظه سب کنید
05:37یعنی چی که زندگیش رو نابود کرد؟
05:39سرکان چی کار کرده مگه؟
05:41یعنی شما خبر ندارین؟
05:43پس بشینین با پسرتون حرف بزنین
05:45ببینین اصل قضیه چیه
05:46پسرتون رو بشناسین آیدان خانم
05:48هرچی
05:49حتما این نامزدی هم زیاد طول نمی کشه
05:51منم همین خواسته رو دارم
05:53هرچی زودتر از این اشتباه برگردن
05:55با آتون موافقم آیفر خانم
05:56چقدر خوبه
05:57خیلی خوشحال شدم که هم نظریم آیدان خانم
06:00شما بشینین با پسرتون حرف بزنین
06:02راه درست رو پیدا کنین
06:03به منم اطلاع بدین
06:04دیگه خودتون می دونین
06:05من حرفامو زدم
06:06روز بخیر
06:07اما من با هاتون حرف دارم
06:11تا جایی که من خبر دارم
06:13بردرزادتون خیلی دوستار مراحل
06:15رو به سرعت تی کنه
06:16منظورتون چیه آیدان خانم؟
06:19دیروز عقد کردن
06:20امروز می خوان توی یه خونه زندگی کنم
06:21فکر کنم به اندازه کافی واضحه
06:24چه خونه ای نه بابا
06:25همچین چیزی نیست
06:27چرا همچین چیزی هست
06:28صبح وسائلی که مورد نیاز نبودن
06:30همچین چیزی نیست
06:34چرا چرا هست
06:35نه نیست
06:36هست هست هست
06:38نه نه
06:39همچین چیزی نیست
06:41هست آیفر خانم
06:42نیست
06:43هست
06:44آیدان خانم
06:45همچین چیزی نیست
06:45من چی میگم اصلا نمیفهمید حرفم و میگم هست
06:49نه نه نیست
06:50هست
06:51ادا
06:59چیزه
07:00این پرونده ها مال توه دیگه نمیدونم کجا میخواییم جا بدیم
07:04اهمی بینم ات
07:24پرونده ها رو میزید
07:26من هم منتظرت بودم
07:28سلین
07:30امزا کردم و پدرت گفت
07:32نمیتونم به خاطر سرمایه گذرگای
07:36مسکره پسرم شرکت رو به خاطر بندازم
07:38و روز باشم
07:39باشه من امزا میگیرم
07:41دیگه
07:43نه هیچی
07:44ممنونم انگین
07:58نمیخوایی چیزی به هم بگی؟
08:08این توی که در زدی اومدی داخل
08:11آره زدم
08:12خواستم ازت تشکر کنم
08:15اون دیوارا رو به خاطر من گفتیم
08:18من بهت نگفتم امروز نه یا ی اتاقم
08:20مشکل چیه؟
08:26چرا اینجوری با هم رفتار میکنی؟
08:28مگه قرار نبود چرایی در کار نباشه؟
08:31میپرسم چون بعد رفتاره
08:33امروزت یه توضیح به هم بده کاری
08:35ببین
08:37ببین منو
08:38من هیچ چیزی بهت بده کار نیستم
08:40فهمیدی؟
08:41تو یه آدم معمولی هستی که دو ماه دیگه از زندگی من میری بیرون
08:45برای همین این همه به خودت همیت نده
08:47با تو حرف میزنم
08:52مشکل چیه؟
08:57من نمیفهمم این ترت رفتارت برای چیه؟
09:00من با تو چی کار کردم که با هم اینجوری رفتار میکنی؟
09:02ادا میشه بری؟
09:04کجا برم؟
09:06وقتی منو اینجوری نادیده میگیری برم بشنم کار کنم؟
09:10یا برم خونه؟
09:12یا بخوای قلممو پاره کنم و برای همیشه برم؟
09:14همینو میخوای؟
09:16ادا
09:16من نمیتونم هر چی تو میخوای به همون عمل کنم
09:19به چی فکر کردی؟
09:23چرا این همه سرد رفتار میکنی؟ چی شده؟
09:28چون که با من سمیمی رفتار میکنی و من از این رفتار خوشم نمیاد
09:32سمیمی رفتار میکنم؟
09:35چه میدونم؟ من فکر کردم بینمون؟
09:39چی؟ چی بینمون ممکنه وجود داشته باشه؟
09:42ممکن بود یا جمله خوب انسانی وجود داشته باشه
09:46ببخشید اشتباه کردم
09:47ببین
09:49اون مرد دیشبی و یادت میاد
09:51من اون مرد دیگه نیستم فهمیدی؟
09:53باشه؟
09:54برای همین از تو خواهش میکنم
09:55طبق قول نامه عمل کن
09:57و فراموش دکنی
09:57نام زدی فقط یه بازیه
09:59خواهش میکنم
10:01اشتباه از منه
10:03زیادی ساده برخورد کردم
10:05ببخشید دیگه از حد نمیگذرم
10:07خوبه
10:15نیازی نبودون دیبارو خراب کنی
10:17خودم برای خودم جا پیدا کردم
10:29خواهش میکنم
10:59موزیه رو بحثشو شد
11:13این دختر برای این به دنیا آمده
11:16که راندمان کاری سرکان رو بیاره پایین
11:19نبینم تو به جز
11:22کارا و راندمان به چیزه دیگه
11:23یا فکر میکنی؟
11:25نه
11:26دیگه به چی میشه فکر کرد؟
11:30نوره
11:32تو هم ادامه بده
11:36آب جیای فرجون
11:43تو همش منو صدا میکنی و میام
11:46ولی اون مدیر اصلا از من خوشش نمیاد
11:48میترسم چون نیمه وقت اونجا کار میکنم
11:50منو به همین بحونه اخراج کنه
11:52چی کار کنم؟ نیاز به حرف زدن دارم
11:54ادا تماس منو جواب ندارم
11:56مگه نه؟
11:57به تو هم جواب نداد؟
11:59به تماس من هم جواب نداد؟
12:02حتما میخواد به اون مرد توی یه خونه زندگی کنه
12:05خبر بعد زود پخش میشه
12:08نه بابا همچین کاری نمیکنه
12:10موافقم
12:11البته ممکنه ها
12:13بلی نه نمیکنه
12:14موافقم
12:16اگه بخوادی همچین کاری کنه باید به من خبر بده اون وقت من چی کار کنم؟ تو کوچه بخوابم؟ من کجا بخوابم؟ کجا برم؟ میخوایید منو از خونم بیرون کنی؟ تو کوچه بخوابم؟
12:25چه خبر داری؟ چی میگی؟ ملو آروم باش؟ چه کوچه ای؟ ای خدا، ای خدا
12:29بارداره
12:32این دختر بارداره
12:34این دختر حتما بارداره بارداره نه؟
12:37ابجیای فرجون چه بارداره؟
12:39بارداره به تماس جواب نداد باردارش کردی ر relativity
12:41جواب نداد
12:42باشه؟ پس یه بار دیگه زنگ میزنم یه بار دیگه جواب ندیم
12:46نه، الان زنگ نزن 표
12:48کافیه
12:49میزنم اونقدر میزنم تا جواب بده
12:51سلین جود
13:19تو هوا به این خوبی قهوه میچسبه
13:21آره خیلی خوبه
13:23میتونم بشینم؟
13:24البته البته بشین
13:26خیره چی شده که اومدی اینجا؟
13:29ببخشید
13:29منم تو این شرکت شریکم
13:32طبقه بالام یه اتاق دارم
13:34همیشه هم میام اینجا و میرم
13:36البته یادم رفته بود
13:38سرکان خوشحال میشه تو رو ببینه
13:47اممم سه بومین بار زنگ میزنه
13:49فکر کنم کار مهم میده
13:50رواب بده
13:52ادا
13:54عزیزم
13:57اممه جون
13:58میشه بعدم بهت زنگ بزنم؟
13:59بایسا بایسا
14:00ایچیزای مزخ رفی به گوشم رسیده
14:04مثلا این که تو و سرکان بولاد خونه جدا گرفتین
14:06اممه خوب تو اینو از کی شنیدی؟
14:13من فقط به تو گفته بودم
14:15امم از کجا شنیده؟
14:18عجب دهن لقی بوده طرف
14:20منظورت اینه که واقعا دارید یه خونه که جدا میگیرید؟ آره؟
14:24آره آمه جون
14:26درسته
14:27حالا که همچین آدم فوقولادهی پیده کردم دی میخوام از دستش بدم
14:31من بعدا زنی میزنم بهت میبینم ات
14:33فوقولاده
14:36فوقولاده
14:38باقیان که
14:39بسه چه خونه جدا میگیره؟
14:41چه میدونم گفتون فوقولاده هست
14:42سکت نکنم این کارو کنه
14:43خب دیگه بهتر من برم
14:46ما به سرکانم بابت این تصمیم تبریکی بکنم
14:51وایسا وایسا وایسا سلین چیزی بهش نگو
14:53ای خدا
14:54سلین داخله میدونی؟
15:18آره
15:18میشه بری نمونه پارچه ها رو از داخل برام بیاری؟
15:22یکم آروم باش چیزی شده؟
15:27طالو شده چفگیر بشی و یه دروغ بزرگ بگی؟
15:30بعد اون دروغ باعث باشه کلی بلا سرت بیاد و حتی زندگیت نبود بشه؟
15:33نه تا حالا اتفاق نیفتاره
15:35بس فلش کن
15:40آآ
15:41معلوم نیست چشه؟
15:42متوجه شدم
15:52مرم داشتم دامل تو میگشتم
15:58دوباره سالم سلین
16:00نمیشینی؟
16:06به نظرم بشین
16:08خب اتا بهش گفتی که من و تو قراره با هم زندگی کنیم
16:17من فقط به سلین گفتم ولی نمیدونم چطوری عمامم شنیده
16:23همش تقصیر منه واقعا عذر میخوام
16:26تو صبح وسیله ها تو جمع نمیکردی بری خونه جدید؟
16:30برم خونه جدید
16:32حتی عمه آیدانم ازت پرسید گفت چرا؟
16:35به هم نگفتید دارید خونه جدا میگیرید بعد تو
16:38گفتی که این تصمیم سرکانه از اون بپرسید اینجاز مسئله شخصی سرکانه
16:42آره گفتم همینو گفتم
16:44فکر کنم بعدش عمت شنیده ببخشید
16:49نه تقصیر تو نیست
16:51همش تقصیر منه
16:56سرکان؟
16:57برای کسی مثل تو که عاشق تنهایی این قدم بزرگیه
17:01تبریک میگم
17:03من شما رو تنها میذارم
17:05میشه لطفاً بشینی؟
17:06ولی کار دارم
17:10باشه
17:11اینه برای خونه سرکانه
17:17یه خانم خونه رو دیزاین کنه بهتره
17:19آره نمونه هایی مبلو پرده هست
17:24سرین
17:26میشه بعداً راجع به کار و حرف بزنیم؟
17:28همطور که میبینی امروز خیلی سرم شلوهه
17:30البته
17:31ادامه میشه فیلم بمونی؟
17:35البته که میمونم زندگی
17:41پس من شما رو تنها میزرم
17:44ممنونم سلیم
17:45ممنونم سلیم
17:46ببین باور کن اونطور که فکر میکنی نیست
17:51من خبر نداشتم قرار با هم زندگی کنیم
17:53ببین باور کن اونطور که فکر میکنی نیست
17:55من خبر نداشتم قرار با هم زندگی کنیم
17:57من همینجوری چیزی گفتم
17:59تا امروزم یادم نبود ولی اون یادش نرفته
18:01یادت رفته بود
18:03ولی به بحونه ی جا به جا کردن بسته ها به ممنم میکنیم
18:07چه بحونه ای؟ خودت گفتی که باید اون بسته ها رو بردارم
18:11بی خبر داری چی کار میکنی؟
18:14این چه طرز حرف زدنه؟
18:16تو فقط بلدی برای من مشکل بسازی
18:18و الان متوجه شدم که چرا گفتم از من دور بشی
18:22من با این که نمیشنختم ات ازت متنفر بودم
18:26ببین این قرار داد هر چقدر که برای تو سخت باشه برای من ده برابر سختتره
18:30من تنها هدفم اینه که تا میتونم از تو دور باشم
18:38و این منم که باید مرد بی احساسی مثل تو رو تحمل کنم
18:42این منم که باید این رفتاراتم تحمل کنم
18:44دلیل این رفتاراتم به خاطر تو و اشتباه هایی که مرتکب میشی
18:51ازت متنفرم
18:53من هم همچین حسی نسبت به تو دارم
18:59یه چیزی یادت نرفته؟
19:00چیه؟ باست چیه؟
19:01پرده ها
19:14موسیقی
19:15موسیقی
19:16موسیقی
19:17موسیقی

Recommended